1. This suggests that the human homologue of the Oct-11a locus will reside on chromosome 1in the region of q2
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که همولوگ انسانی مکان Oct-11a در کروموزوم 1 در ناحیه q2 قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این امر حاکی از آن است که the انسانی ۱۱ اکتبر، در کروموزوم ۱ در منطقه of قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر حاکی از آن است که the انسانی ۱۱ اکتبر، در کروموزوم ۱ در منطقه of قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Each chromosome pairs up with its homologue; each paternally derived chromosome pairs with its corresponding maternally derived chromosome.
[ترجمه گوگل]هر کروموزوم با همولوگ خود جفت می شود هر کروموزوم مشتق از پدر با کروموزوم مادری مربوطه خود جفت می شود
[ترجمه ترگمان]هر کروموزوم با homologue جفت می شود؛ هر یک از آن ها جفت کروموزوم را با maternally مشتق شده از آن مشتق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کروموزوم با homologue جفت می شود؛ هر یک از آن ها جفت کروموزوم را با maternally مشتق شده از آن مشتق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What role might the homologue to Broca's area have in enabling a person to dance?
[ترجمه گوگل]همولوگ منطقه بروکا چه نقشی در توانمند ساختن یک فرد برای رقصیدن دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه نقشی می تواند ناحیه بروکا را در توانمند ساختن یک فرد برای رقصیدن ایفا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه نقشی می تواند ناحیه بروکا را در توانمند ساختن یک فرد برای رقصیدن ایفا کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Human angiotensin-converting enzyme 2(ACE, an only known homologue of human ACE, is a novel metallocarboxypeptidase with characteristics distinct from those of ACE.
[ترجمه گوگل]آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین انسانی 2 (ACE، تنها همولوگ شناخته شده ACE انسانی، یک متالوکربوکسی پپتیداز جدید با ویژگی های متمایز از ACE است
[ترجمه ترگمان]آنزیم تبدیل آنژیوتانسین ۲ (ACE، که تنها homologue شناخته شده ACE انسانی است، یک metallocarboxypeptidase جدید با ویژگی های متمایز از نوع ACE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنزیم تبدیل آنژیوتانسین ۲ (ACE، که تنها homologue شناخته شده ACE انسانی است، یک metallocarboxypeptidase جدید با ویژگی های متمایز از نوع ACE است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The homologue of monkey ESc - 61was cloned in rat by screening rat epididymis cDNA library.
[ترجمه گوگل]همولوگ میمون ESc - 61 با غربالگری کتابخانه cDNA اپیدیدیم موش صحرایی کلون شد
[ترجمه ترگمان]The میمون ESc - ۶۱ با غربالگری کتابخانه موش صحرایی epididymis cDNA در موش شبیه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The میمون ESc - ۶۱ با غربالگری کتابخانه موش صحرایی epididymis cDNA در موش شبیه سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. CFL gene, a LFY homologue, was cloned from cucumber ( Cucumis sativus L. ).
[ترجمه گوگل]ژن CFL، یک همولوگ LFY، از خیار (Cucumis sativus L ) کلون شد
[ترجمه ترگمان]ژن CFL، یک homologue LFY، از خیار cloned شد (Cucumis sativus L)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژن CFL، یک homologue LFY، از خیار cloned شد (Cucumis sativus L)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Objective To treat atrophic rhinitis by implanting homologue of partly beantigenic dentinum (HPDD) instead of the autogenic bone implantation.
[ترجمه گوگل]هدف: درمان رینیت آتروفیک با کاشت همولوگ دنتینوم تا حدی beantigenic (HPDD) به جای کاشت استخوان اتوژنیک
[ترجمه ترگمان]هدف برای درمان atrophic rhinitis، به جای کاشت استخوان autogenic، به implanting dentinum (partly)beantigenic partly (HPDD)تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف برای درمان atrophic rhinitis، به جای کاشت استخوان autogenic، به implanting dentinum (partly)beantigenic partly (HPDD)تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective:To study the effects of benzene and its homologue on the menstruation and reproductive function of female workers.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بنزن و همولوگ آن بر قاعدگی و عملکرد تولیدمثلی کارگران زن
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات بنزن و homologue آن بر روی عملکرد قاعدگی و باروری کارگران زن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات بنزن و homologue آن بر روی عملکرد قاعدگی و باروری کارگران زن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Effect of the coexistence of chlorobenzene homologue on the biodegradation of chlorobenzene for chlorobenzene acclimated sludge.
[ترجمه گوگل]اثر همزیستی همولوگ کلروبنزن بر تجزیه زیستی کلروبنزن برای لجن سازگار با کلروبنزن
[ترجمه ترگمان]تاثیر هم زیستی کلروبنزن بر روی زیست تخریب کلروبنزن برای کلروبنزن با کلروبنزن به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تاثیر هم زیستی کلروبنزن بر روی زیست تخریب کلروبنزن برای کلروبنزن با کلروبنزن به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The homologue Law in liquid chromatography was proved again from the new point of view of homologous displacer in mobile phase.
[ترجمه گوگل]قانون همولوگ در کروماتوگرافی مایع از دیدگاه جدید جابجایی همولوگ در فاز متحرک بار دیگر ثابت شد
[ترجمه ترگمان]۲ ۲ قانون homologue در کروماتوگرافی مایع مجددا از نقطه نظر جدید در فاز متحرک، از نقطه نظر جدید ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]۲ ۲ قانون homologue در کروماتوگرافی مایع مجددا از نقطه نظر جدید در فاز متحرک، از نقطه نظر جدید ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. When they form bivalents, however, each chromosome is in close physical contact with its homologue.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که آنها دو ظرفیتی تشکیل می دهند، هر کروموزوم در تماس فیزیکی نزدیک با همولوگ خود است
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که آن ها bivalents را شکل می دهند، هر کروموزوم در تماس فیزیکی نزدیک با homologue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که آن ها bivalents را شکل می دهند، هر کروموزوم در تماس فیزیکی نزدیک با homologue است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These results suggested that the developmental status of chloroplasts was positively correlated with the level of PPF1 or its Arabidopsis homologue, ALB
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان می دهد که وضعیت رشد کلروپلاست ها با سطح PPF1 یا همولوگ Arabidopsis آن، ALB همبستگی مثبت دارد
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از آن بودند که وضعیت رشد کلروپلاست ها به طور مثبتی با سطح PPF۱ یا Arabidopsis homologue مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از آن بودند که وضعیت رشد کلروپلاست ها به طور مثبتی با سطح PPF۱ یا Arabidopsis homologue مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. One system found on the basis of HPLC system, which was suit for high temperature. The temperature selectivity was studied through analyzing benzene homologue and aromatic hydrocarbons.
[ترجمه گوگل]یک سیستم بر اساس سیستم HPLC یافت شد که برای دمای بالا مناسب بود انتخاب دما از طریق تجزیه و تحلیل همولوگ بنزن و هیدروکربن های آروماتیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بر پایه سیستم HPLC، که برای دمای بالا مناسب بود، یافت شد انتخاب پذیری دما از طریق آنالیز homologue بنزن و هیدروکربن های آروماتیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سیستم بر پایه سیستم HPLC، که برای دمای بالا مناسب بود، یافت شد انتخاب پذیری دما از طریق آنالیز homologue بنزن و هیدروکربن های آروماتیک مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To commit to working toward the elimination of PFOA, PFOA precursors, and related higher homologue chemicals from emissions and products by five years thereafter, or no later than20
[ترجمه گوگل]متعهد به کار در جهت حذف PFOA، پیش سازهای PFOA و مواد شیمیایی همولوگ بالاتر مرتبط از انتشارات و محصولات تا پنج سال پس از آن، یا حداکثر تا 20
[ترجمه ترگمان]برای متعهد شدن به کار در جهت حذف PFOA، مواد اولیه PFOA و مواد شیمیایی homologue بالاتر از تشعشعات و محصولات به مدت پنج سال بعد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای متعهد شدن به کار در جهت حذف PFOA، مواد اولیه PFOA و مواد شیمیایی homologue بالاتر از تشعشعات و محصولات به مدت پنج سال بعد یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید