homograft


پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود، پیوند از جنس خود

جمله های نمونه

1. The clinical use of the valved aortic homograft conduit (VAHC) has contributed greatly to the treatment of complicated congenital heart diseases and acquired aortic root diseases.
[ترجمه گوگل]استفاده بالینی از مجرای هموگرافت آئورت دریچه دار (VAHC) کمک زیادی به درمان بیماری های مادرزادی قلبی پیچیده و بیماری های ریشه آئورت اکتسابی کرده است
[ترجمه ترگمان]استفاده بالینی از دریچه آئورتی دریچه آئورتی (VAHC)به میزان زیادی به درمان بیماری های قلبی پیچیده و به دست آوردن بیماری های ریشه آئورت کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cryopreserved homograft pericardium patch group, 15 cases, their RVOT were enlarged with cryopreserved homograft pericardium patches.
[ترجمه گوگل]گروه پچ پریکارد هوموگرافت منجمد شده، 15 مورد، RVOT آنها با تکه های پریکارد هوموگرافت منجمد شده بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]غشا خارجی قلب و دور قلب، ۱۵ مورد، RVOT با patches homograft آبی رنگ شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There are excellent hemodynamic characteristics in homograft eg. no need for adminitration of anticoagulation, and thromboembolic problems.
[ترجمه گوگل]ویژگی های همودینامیک عالی در هموگرافت وجود دارد عدم نیاز به تجویز داروهای ضد انعقاد و مشکلات ترومبوآمبولی
[ترجمه ترگمان]ویژگی های hemodynamic عالی در homograft وجود دارد که هیچ نیازی به حل مشکلات anticoagulation و thromboembolic وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective :to observe the effect of homograft of Irradiated Human Umbilical Artery Incorporated with Silver.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر هموگرافت شریان بند ناف انسانی تابیده شده با نقره
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر of of انسانی irradiated Artery با سیلور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Up to now, homograft, or allograft, still is the best available wound coverage.
[ترجمه گوگل]تا به حال، هموگرافت یا آلوگرافت همچنان بهترین پوشش زخم موجود است
[ترجمه ترگمان]تاکنون، homograft یا allograft هنوز بهترین پوشش زخم در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To provide the scaffold material of decellularized homograft bioprosthetic valve (HBV)for establishing of tissue engineering cardiac valve in vitro, and related technique.
[ترجمه گوگل]هدف: تهیه مواد داربست از دریچه بیوپروستتیک هموگرافت سلول زدایی شده (HBV) برای ایجاد دریچه قلبی مهندسی بافت در شرایط آزمایشگاهی و تکنیک های مرتبط
[ترجمه ترگمان]هدف ارایه مواد داربست of homograft bioprosthetic (HBV)برای ایجاد دریچه قلب مهندسی بافت در آزمایشگاه و تکنیک مربوطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nursing experience of 26 patients with complicated ATN after corpus renal homograft was summarized.
[ترجمه گوگل]تجربیات پرستاری 26 بیمار با ATN عارضه‌دار پس از پیوند جسم کلیوی خلاصه شد
[ترجمه ترگمان]پس از این که homograft کلیه به طور خلاصه بیان شد، تجربه پرستاری ۲۶ بیمار دارای سابقه پیچیده روز ۲۶ بیمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This study evaluated the clinical outcome of cryopreserved self-designed valved homograft conduit in the treatment of complex congenital heart disease.
[ترجمه گوگل]این مطالعه نتیجه بالینی مجرای هوموگرافت دریچه ای خود طراحی شده منجمد شده را در درمان بیماری قلبی مادرزادی پیچیده ارزیابی کرد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نتیجه بالینی مجرای self دارای شیرفلکه دارای نوع دارای پروانه برای درمان بیماری های قلبی پیچیده را مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To establish long-term valid methods of preparation and preservation of viable human homograft valve conduits(HVC).
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد روش‌های معتبر طولانی‌مدت برای آماده‌سازی و نگهداری لوله‌های دریچه هوموگرافت انسانی زنده (HVC)
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد روش های معتبر بلند مدت برای آماده سازی و نگهداری مجرای ثابت valve human (HVC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AIM: To observe the post-implantation morphological changes in valved aortic homograft conduit of neonate rabbit.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تغییرات مورفولوژیکی پس از لانه گزینی در مجرای هموگرافت آئورت دریچه دار خرگوش نوزاد
[ترجمه ترگمان](AIM: برای مشاهده تغییرات مورفولوژی پس از میلاد، مجرای سرریز دریچه آئورتی به خرگوش neonate را مشاهده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion; The fetal cerebral cortex graft tissue might survive and form neural connection with host brain after homograft transplantion.
[ترجمه گوگل]نتیجه؛ بافت پیوند قشر مغز جنین ممکن است زنده بماند و پس از پیوند هموگرافت ارتباط عصبی با مغز میزبان ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری؛ بافت پیوندی بافت مغزی ممکن است زنده بماند و ارتباط عصبی با مغز میزبان را بعد از homograft transplantion شکل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Use the autograft to replace the aortic root and then attach a pulmonary homograft.
[ترجمه گوگل]از اتوگرافت برای جایگزینی ریشه آئورت استفاده کنید و سپس هموگرافت ریوی را بچسبانید
[ترجمه ترگمان]از autograft برای جایگزین کردن ریشه آئورت استفاده کنید و سپس یک homograft ریوی را وصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. To investigate factors affecting calcium content in aortic valved homograft tissues in rats.
[ترجمه گوگل]بررسی عوامل موثر بر محتوای کلسیم در بافت های همگرافت دریچه آئورت در موش صحرایی
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد عوامل موثر بر محتوای کلسیم در آئورت دارای شیرفلکه مکانیکی در موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To examine the cell viability and hemodynamic functions of the stented homograft valves preserved in liquid nitrogen.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی زنده ماندن سلولی و عملکردهای همودینامیک دریچه های هموگرافت استنت دار نگهداری شده در نیتروژن مایع
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی زیست پذیری سلولی و عملکرد hemodynamic شیره ای homograft stented که در نیتروژن مایع نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• allograft, transplant taken from another individual of the same species as the recipient (medicine)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] پیوند درون گونه ای: پیوند از فرد یا حیوانی به فرد یا حیوان دیگر از یک گونه

بپرس