homogamy


(زیست شناسی) جورزامی، هوموگامی، وجود گلبرگ های مشابه ومتجانس در گیاه، جفت گیری باهمجنسان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: homogamous (adj.)
(1) تعریف: the characteristic of a plant that has flowers or florets all of one sex.

(2) تعریف: the condition of a plant whose stamens and pistils reach maturity together.

(3) تعریف: mating within a group whose members are of the same species.

جمله های نمونه

1. Homogamy occurs in the closed cleistogamous flowers that appear late in the season in certain plants.
[ترجمه گوگل]همجنسی در گلهای کلیستوگامی بسته که در اواخر فصل در گیاهان خاصی ظاهر می شوند رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]Homogamy در گل های cleistogamous بسته رخ می دهد که در اواخر فصل در گیاهان خاص ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Homogamy The condition in flowers in which the anthers and stigmas ripen at the same time, so encouraging self-pollination.
[ترجمه گوگل]همگامی وضعیتی در گل ها که در آن بساک و کلاله به طور همزمان می رسند، بنابراین گرده افشانی خود را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]Homogamy شرایط گل هایی که در آن the و stigmas در یک زمان می رسند، بنابراین خود گرده افشانی را تشویق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper examines a recent critical exchange over cross-national and temporal analysis of educational homogamy to interpret societal openness, drawing on cumulative insights from mobility research.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی یک تبادل انتقادی اخیر در مورد تجزیه و تحلیل بین ملی و زمانی همجنسی آموزشی برای تفسیر باز بودن جامعه، با تکیه بر بینش‌های تجمعی از تحقیقات تحرک می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک تبادل انتقادی اخیر را در مورد تحلیل مقطعی و زمانی homogamy آموزشی برای تفسیر فضای باز اجتماعی، ترسیم دیدگاه های جمعی از تحقیقات تحرک، مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dichogamy The condition in which the anthers and stigmas mature at different times thus helping prevent self-pollination. Compare homogamy. See protandry; protogyny.
[ترجمه گوگل]دوگانگی وضعیتی که در آن بساک ها و کلاله ها در زمان های مختلف بالغ می شوند و در نتیجه به جلوگیری از گرده افشانی خود کمک می کند همجنسی را مقایسه کنید رجوع به پروتاندری شود اولیه
[ترجمه ترگمان]Dichogamy شرایطی که در آن anthers و stigmas در زمان های مختلف بالغ می شوند در نتیجه به جلوگیری از خود گرده افشانی کمک می کنند homogamy را مقایسه کنید protandry را ببینید، protogyny
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The results show significant non - synchronous changes in various components of the educational homogamy parameters.
[ترجمه گوگل]نتایج حاکی از تغییرات غیرهمگام معنادار در مولفه های مختلف پارامترهای همگامی آموزشی است
[ترجمه ترگمان]نتایج، تغییرات قابل توجهی در مولفه های مختلف پارامترهای سیستم آموزشی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• condition in which both male and female parts of a flower mature at the same time; interbreeding between individuals with similar characteristics

پیشنهاد کاربران

بپرس