1. But that does not mean that homoerotic themes in the larger and more cross cultural senses have never existed in our literary or visual and performing arts.
[ترجمه گوگل]اما این بدان معنا نیست که مضامین همواروتیک در مفاهیم بزرگتر و متقابل فرهنگی هرگز در هنرهای ادبی یا بصری و نمایشی ما وجود نداشته است
[ترجمه ترگمان]اما این بدان معنا نیست که موضوعات homoerotic در مفاهیم بزرگ تر و بیشتر فرهنگی هیچ گاه در ادبیات ادبی یا بصری و هنرهای نمایشی وجود نداشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این بدان معنا نیست که موضوعات homoerotic در مفاهیم بزرگ تر و بیشتر فرهنگی هیچ گاه در ادبیات ادبی یا بصری و هنرهای نمایشی وجود نداشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These data suggest that homoerotic stimuli—such as seeing two men holding hands—could send an already angry homophobic man over the top.
[ترجمه گوگل]این دادهها نشان میدهند که محرکهای همجنسگرا – مانند دیدن دو مرد که دست در دست هم دارند – میتواند یک مرد همجنسگرا هراسی را که از قبل عصبانی است به بالای سر بفرستد
[ترجمه ترگمان]این داده ها نشان می دهند که محرک homoerotic - مانند دیدن دو مرد که دست در دست دارند - می تواند یک مرد همجنس گرایی خشمگین را از بالای سر ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این داده ها نشان می دهند که محرک homoerotic - مانند دیدن دو مرد که دست در دست دارند - می تواند یک مرد همجنس گرایی خشمگین را از بالای سر ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the name of Freudian nurture theories, gays were once treated with aversion therapy-electric shocks and emetics accompanied by homoerotic images.
[ترجمه گوگل]به نام تئوریهای فرویدی پرورش، همجنسگرایان زمانی با بیزاری درمانی- شوکهای الکتریکی و استفراغ همراه با تصاویر هوموروتیک درمان میشدند
[ترجمه ترگمان]در نام نظریات پرورش فروید، همجنس گرایان زمانی با therapy درمانی - شوک الکتریکی و emetics همراه با تصاویر homoerotic درمان می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نام نظریات پرورش فروید، همجنس گرایان زمانی با therapy درمانی - شوک الکتریکی و emetics همراه با تصاویر homoerotic درمان می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Any guy who played sports in high school knows that homoerotic jokes and towel-snapping are an underlying part of the subculture.
[ترجمه گوگل]هر پسری که در دبیرستان ورزش میکرد، میداند که شوخیهای هوموروتیک و حولهدریدن بخشی زیربنایی از خرده فرهنگ است
[ترجمه ترگمان]هر فردی که در دبیرستان ورزش می کرد، می داند که لطیفه homoerotic و snapping یک بخش اصلی از این خرده فرهنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر فردی که در دبیرستان ورزش می کرد، می داند که لطیفه homoerotic و snapping یک بخش اصلی از این خرده فرهنگ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In fact,he capitalizes on the erotic and even turns it into the homoerotic because he's asking the monk to identify with the body of the girl and to yearn for this male bridegroom.
[ترجمه گوگل]در واقع، او از شهوانی استفاده می کند و حتی آن را به همواروتیک تبدیل می کند، زیرا از راهب می خواهد که با بدن دختر همذات پنداری کند و مشتاق این داماد مرد باشد
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، او بر روی شهوت انگیز سوار است و حتی آن را به the تبدیل می کند، زیرا از راهب می خواهد که با جسد دختر آشنا شود و آرزوی این داماد مرد را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، او بر روی شهوت انگیز سوار است و حتی آن را به the تبدیل می کند، زیرا از راهب می خواهد که با جسد دختر آشنا شود و آرزوی این داماد مرد را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But the biggest vibe you miss out on is the obviously homoerotic relationship between the two main characters.
[ترجمه گوگل]اما بزرگترین حسی که از دست میدهید، رابطه آشکارا هومروتیک بین دو شخصیت اصلی است
[ترجمه ترگمان]اما بزرگ ترین احساسی که شما از دست می دهید، رابطه homoerotic بین دو شخصیت اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما بزرگ ترین احساسی که شما از دست می دهید، رابطه homoerotic بین دو شخصیت اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The homosexuality writing can be traced back a long time ago, back in the "Book of Songs" period, there are some words about homoerotic in literary works.
[ترجمه گوگل]همجنس نویسی را می توان از مدت ها قبل جستجو کرد، در دوره «دفتر ترانه ها» واژه هایی در مورد همجنس گرایی در آثار ادبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نوشته های همجنس بازی را می توان مدت ها پیش ردیابی کرد، در \"کتاب\" سرود \"، برخی کلمات در مورد homoerotic در آثار ادبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوشته های همجنس بازی را می توان مدت ها پیش ردیابی کرد، در \"کتاب\" سرود \"، برخی کلمات در مورد homoerotic در آثار ادبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In exchange, McCain will offer to call Obama "Goose" and volunteer to pose for a variety of homoerotic publicity stills where both candidates play volleyball.
[ترجمه گوگل]در ازای آن، مک کین پیشنهاد خواهد کرد که اوباما را "غاز" صدا بزند و داوطلب شود تا برای انواع عکس های تبلیغاتی همجنسگرا که هر دو نامزد والیبال بازی می کنند ژست بگیرد
[ترجمه ترگمان]در عوض، مک کین پیشنهاد \"غاز غاز\" و داوطلب برای ایجاد طیف وسیعی از تبلیغات homoerotic را ارائه خواهد داد که هر دو نامزد والیبال را بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در عوض، مک کین پیشنهاد \"غاز غاز\" و داوطلب برای ایجاد طیف وسیعی از تبلیغات homoerotic را ارائه خواهد داد که هر دو نامزد والیبال را بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This was the time just before sexual identity got hardened into these labels, so we would call what these men were doing homoerotic, but during that time they didn't really have those labels.
[ترجمه گوگل]این زمانی درست قبل از اینکه هویت جنسی به این برچسبها تبدیل شود بود، بنابراین ما آنچه را که این مردان انجام میدادند هموئروتیک مینامیم، اما در آن زمان واقعاً آن برچسبها را نداشتند
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که هویت جنسی وارد این برچسب ها شد، بنابراین ما به آن چه که این مردان در حال انجام آن بودند، می گوییم، اما در طول آن زمان آن ها واقعا آن برچسب ها را نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که هویت جنسی وارد این برچسب ها شد، بنابراین ما به آن چه که این مردان در حال انجام آن بودند، می گوییم، اما در طول آن زمان آن ها واقعا آن برچسب ها را نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Later I found out from the Internet what every film buff and "Brokeback" reviewer knows: "Red River" is famous for its suggestion of homoerotic behavior on the range.
[ترجمه گوگل]بعداً از اینترنت دریافتم که هر فیلمدوست و منتقد «بروکبک» چه میداند: «رود سرخ» به دلیل پیشنهاد رفتار هوموروتیک در محدوده معروف است
[ترجمه ترگمان]بعدها من از اینترنت فهمیدم که هر فیلم \"buff\" و \"Brokeback\" می دانند: \"رودخانه قرمز\" به خاطر پیشنهاد رفتار homoerotic در محدوده شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعدها من از اینترنت فهمیدم که هر فیلم \"buff\" و \"Brokeback\" می دانند: \"رودخانه قرمز\" به خاطر پیشنهاد رفتار homoerotic در محدوده شهرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She was dedicated to her mornings lazing around in bed, evenings watching manga and reading homoerotic stories, and her nights glued to the computer screen playing online.
[ترجمه گوگل]او به صبحهایش که در رختخواب تنبلی میکرد، شبها به تماشای مانگا و خواندن داستانهای هموئروتیک، و شبهایش به صفحه نمایش کامپیوتر که به صورت آنلاین پخش میشد، اختصاص داشت
[ترجمه ترگمان]او صبح ها در رختخواب پرسه می زد، شب ها manga را تماشا می کرد و داستان های homoerotic را می خواند و شب ها به صفحه کامپیوتر که به صورت آنلاین بازی می کرد، چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او صبح ها در رختخواب پرسه می زد، شب ها manga را تماشا می کرد و داستان های homoerotic را می خواند و شب ها به صفحه کامپیوتر که به صورت آنلاین بازی می کرد، چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید