homocysteine

جمله های نمونه

1. Elevated levels of homocysteine have also been associated with congenital malformations, miscarriages and low weight of babies at birth.
[ترجمه گوگل]افزایش سطح هموسیستئین همچنین با ناهنجاری های مادرزادی، سقط جنین و وزن کم نوزادان در بدو تولد مرتبط است
[ترجمه ترگمان]سطوح Elevated of نیز با ناهنجاری های مادرزادی، سقط جنین و وزن کم نوزادان در هنگام تولد مرتبط بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Homocysteine ( Hcy ) is a kind of sulphur - containing amino acid, the intermediate product of the methionine metabolism.
[ترجمه گوگل]هموسیستئین (Hcy) نوعی اسید آمینه حاوی گوگرد است که محصول واسطه متابولیسم متیونین است
[ترجمه ترگمان]homocysteine (Hcy)نوعی آمینو اسید حاوی گوگرد است که محصول میانی متابولیسم methionine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cysteine, homocysteine and bone mineral density: A role for body composition?
[ترجمه گوگل]سیستئین، هموسیستئین و تراکم مواد معدنی استخوان: نقشی در ترکیب بدن؟
[ترجمه ترگمان]cysteine، homocysteine و چگالی معدنی استخوان: یک نقش برای ترکیب بدن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Intracellular thiols such as glutathione(GSH), cysteine(Cys), and homocysteine(Hcy) play a crucial role in maintaining biological redox homeostasis.
[ترجمه گوگل]تیول های درون سلولی مانند گلوتاتیون (GSH)، سیستئین (Cys) و هموسیستئین (Hcy) نقش مهمی در حفظ هموستاز ردوکس بیولوژیکی دارند
[ترجمه ترگمان]intracellular thiols مانند glutathione (GSH)، cysteine (سیس)و homocysteine (Hcy)نقش حیاتی در حفظ homeostasis biological - ردوکس ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The folate concentration increased significantly while the homocysteine concentration decreased significantly.
[ترجمه گوگل]غلظت فولات به طور معنی داری افزایش یافت در حالی که غلظت هموسیستئین به طور معنی داری کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]غلظت اسید فولیک به میزان قابل توجهی افزایش یافت در حالیکه غلظت اسید فولیک به میزان قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They concluded that folic acid lowers the concentrations homocysteine in the blood.
[ترجمه گوگل]آنها به این نتیجه رسیدند که اسید فولیک غلظت هموسیستئین را در خون کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]آن ها نتیجه گیری کردند که اسید فولیک اسید فولیک را در خون کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To investigate the relationships between serum homocysteine ( Hcy ) in hypothyroidism with coronary heart disease ( CHD ).
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ارتباط بین هموسیستئین سرم (Hcy) در کم کاری تیروئید با بیماری عروق کرونر قلب (CHD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روابط بین homocysteine سرم (Hcy)در hypothyroidism با بیماری قلبی عروقی (CHD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plasma homocysteine, vitamin 12 vitamin B and folic acid concentration were analyzed by HPLC and RIA.
[ترجمه گوگل]هموسیستئین پلاسما، ویتامین 12 ویتامین B و غلظت اسید فولیک توسط HPLC و RIA آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]homocysteine پلاسما، ویتامین ۱۲ B و غلظت اسید فولیک به وسیله HPLC و ریانووستی آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Background: Eleated total homocysteine levels are associated with a higher risk for venous thromboembolism.
[ترجمه گوگل]زمینه و هدف: افزایش سطح هموسیستئین تام با خطر بیشتری برای ترومبوآمبولی وریدی همراه است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: کل سطوح homocysteine با خطر بالاتر برای thromboembolism وریدی مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nygard and his team found that coffee not only raised levels of blood cholesterol, but also significantly increased homocysteine.
[ترجمه گوگل]نایگارد و تیمش دریافتند که قهوه نه تنها سطح کلسترول خون را افزایش می دهد، بلکه به میزان قابل توجهی هموسیستئین را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Nygard و تیمش دریافتند که قهوه نه تنها سطح کلسترول خون را بالا می برد بلکه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Folic acid, a B vitamin, reduces heart-attack risks by lowering a potentially deadly blood chemical called homocysteine.
[ترجمه گوگل]اسید فولیک، یک ویتامین B، خطر حمله قلبی را با کاهش یک ماده شیمیایی بالقوه کشنده خون به نام هموسیستئین کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]Folic اسید، یک ویتامین B، خطرات حمله قلبی را با کاهش یک ماده شیمیایی بالقوه مرگبار به نام homocysteine کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Folic acid appears to lower the blood levels of homocysteine, an amino acid.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اسید فولیک سطح هموسیستئین، یک آمینو اسید را در خون کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]اسید Folic به نظر می رسد که سطح خون of، یک آمینو اسید را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the other hand, because of their different inflammatory pathways, measuring simultaneously the homocysteine and inflammation markers will improve the overall sensitivity of detection.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، به دلیل مسیرهای التهابی متفاوت آنها، اندازه گیری همزمان نشانگرهای هموسیستئین و التهاب، حساسیت کلی تشخیص را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، به دلیل مسیرهای inflammatory مختلف، اندازه گیری همزمان the و التهاب، حساسیت کلی تشخیص را بهبود خواهد بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Treatable risk factors included anemia in 40% of patients, and elevated total plasma homocysteine or homozygosity for the t-MTHFR mutation in 21%.
[ترجمه گوگل]عوامل خطر قابل درمان شامل کم خونی در 40 درصد از بیماران و افزایش هموسیستئین کل پلاسما یا هموزیگوسیتی برای جهش t-MTHFR در 21 درصد بود
[ترجمه ترگمان]عوامل خطر treatable شامل کم خونی در ۴۰ درصد از بیماران و افزایش کل پلاسما یا هموزیگوت برای جهش ژنی در ۲۱ درصد بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Our study set up animal models of pathogenesy of hypertensive disorder complicating pregnancy encephalopathy through exert homocysteine and glutamate to pregnancy rats.
[ترجمه گوگل]مطالعه ما مدل های حیوانی پاتوژنز اختلال فشار خون بالا را که انسفالوپاتی بارداری را از طریق اعمال هموسیستئین و گلوتامات به موش های حاملگی پیچیده می کند، تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]مطالعه ما مدل های حیوانی اختلال فشار خون فشار خون فشار خون فشار خون را از طریق اعمال homocysteine و گلوتامات به موش های دوران بارداری تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amino acid that contains sulfur derived from proteins in the diet and has an identical structure to cysteine

پیشنهاد کاربران

هموسیستئین ( ا ) : یک آمینو اسید که به عنوان واسطه در سوخت و ساز متیونین و سیستئین در بدن وجود دارد.

بپرس