hominize


(تغییر زیست بوم در هماهنگی با تکامل تدریجی انسان) انسان سازگار کردن،انس پذیر کردن، (موجب تکامل تدریجی انسان شدن) فرگشت انگیزی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hominizes, hominizing, hominized
مشتقات: hominization (n.)
(1) تعریف: to cause to change so as to be compatible with mankind as it evolves.

(2) تعریف: to advance the development or evolution of (humanity).

پیشنهاد کاربران

بپرس