homily

/ˈhɑːməli//ˈhɒmɪli/

معنی: وعظ کردن
معانی دیگر: موعظه (به ویژه در رابطه با کتاب آسمانی)، روضه، سخنرانی کردن، موعظه کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: homilies
(1) تعریف: a sermon giving religious instruction.

(2) تعریف: any discourse offering moral advice or admonitions.
مشابه: sermon

- A stay at their grandmother's guaranteed a nightly homily designed to chastise and enlighten them.
[ترجمه گوگل] اقامت در مادربزرگشان یک موعظه شبانه را تضمین می کند که برای تنبیه و روشنگری آنها طراحی شده است
[ترجمه ترگمان] یک اقامت در خانه مادربزرگ آن ها یک موعظه شبانه را تضمین کرده بود که برای تادیب آن ها طراحی شده بود و آن ها را روشن می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He launched into a homily on family relationships.
[ترجمه گوگل]او یک موعظه در مورد روابط خانوادگی آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او در رابطه با روابط خانوادگی به سخنرانی پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I don't need a little homily from him about how to lead my life.
[ترجمه گوگل]من نیازی به یک موعظه کوچک از او در مورد چگونگی هدایت زندگی ندارم
[ترجمه ترگمان]من به موعظه کوچکی در مورد اینکه چطور زندگی ام را رهبری کنم نیاز ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She delivered a homily on the virtues of family life.
[ترجمه گوگل]او در مورد فضایل زندگی خانوادگی موعظه ای ایراد کرد
[ترجمه ترگمان] اون یه موعظه در مورد خوبی های زندگی خانوادگی تحویل داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And he ended with a homily, trite or profound according to taste.
[ترجمه گوگل]و با یک موعظه، مبتذل یا عمیق طبق سلیقه به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]و سرانجام با یک موعظه ساده، پیش پاافتاده، و یا با توجه به سلیقه، به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Instead they dispensed a condescending homily.
[ترجمه گوگل]درعوض موعظه ی تحقیرآمیزی کردند
[ترجمه ترگمان]به جای آن، یک اندرز condescending به عمل آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In his homily, the Bishop urged the Ministers to follow the example of the two disciples at Emmaus.
[ترجمه گوگل]اسقف در موعظه خود از وزیران خواست که از دو شاگرد در امائوس پیروی کنند
[ترجمه ترگمان]اسقف در سخنرانی خود از وزیران خواست که از سرمشق دو حواری در Emmaus پیروی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. LaRussa spouted his usual homily about winning games.
[ترجمه گوگل]لاروسا موعظه همیشگی خود را در مورد برنده شدن در بازی ها سر داد
[ترجمه ترگمان]پس از آن موعظه معمولی خود را در مورد بازی های برد به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A sermon should be a textual homily based on ONE Biblical passage only, preferably selected from the set of the texts arranged according to the liturgical Church Year .
[ترجمه گوگل]یک موعظه باید یک موعظه متنی مبتنی بر یک قطعه کتاب مقدس باشد، ترجیحاً از مجموعه متون تنظیم شده بر اساس سال کلیسا انتخاب شود
[ترجمه ترگمان]موعظه باید یک موعظه متنی باشد که تنها براساس یک متن کتاب مقدس باشد، ترجیحا از مجموعه ای از متن های که مطابق با سال کلیسای liturgical قرار دارد انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In his homily the Pontiff focused on the ills of modern materialism .
[ترجمه گوگل]پاپ در موعظه خود بر مشکلات ماتریالیسم مدرن تمرکز کرد
[ترجمه ترگمان]پاپ در خطابه خود، پاپ را بر مشکلات مادی گری مدرن متمرکز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. During his homily, Pope Benedict addressed the issue of unity, which has been a theme of his visit.
[ترجمه گوگل]پاپ بندیکت در جریان موعظه خود به موضوع وحدت که موضوع دیدار وی بوده است پرداخت
[ترجمه ترگمان]در طول سخنرانی خود، پاپ بندیکت به مساله وحدت اشاره کرد که موضوع بازدید وی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Understandably, this homily from the Chinese, although vaguely worded, has received widespread coverage in the Indian media.
[ترجمه گوگل]قابل درک است که این موعظه چینی ها، اگرچه به صورت مبهم بیان شده است، اما بازتاب گسترده ای در رسانه های هند داشته است
[ترجمه ترگمان]کاملا واضح است که این سخنرانی از زبان چینی با این حال به طور مبهم، پوشش گسترده ای را در رسانه های هندی به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. During his homily, Pope B. addressed the issue of unity, which has been a theme of his visit.
[ترجمه گوگل]پاپ بی در جریان موعظه خود به موضوع وحدت که موضوع دیدار وی بوده است پرداخت
[ترجمه ترگمان]در طول سخنرانی خود پاپ بی به مساله اتحاد پرداخته، که موضوع دیدارش بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Palm Sunday, recap Fr Mark's homily, short and quite simple but impressed in my head.
[ترجمه گوگل]یکشنبه نخل، موعظه پدر مارک را مرور کنید، کوتاه و کاملا ساده اما در ذهن من تاثیرگذار بود
[ترجمه ترگمان]روز یکشنبه نخل، سخنرانی پدر در مورد سخنرانی مارک، کوتاه و بسیار ساده اما در ذهنم قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This was no soothing homily from a man who has previously described decisions leading to Britain's involvement in the war as being morally and practically flawed.
[ترجمه گوگل]این موعظه آرامش‌بخش مردی نبود که قبلاً تصمیماتی را که منجر به دخالت بریتانیا در جنگ می‌شد، از نظر اخلاقی و عملی ناقص توصیف کرده بود
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی آرامش بخش برای مردی که قبلا تصمیمات مربوط به مشارکت بریتانیا در جنگ را به عنوان اخلاقی و عملا معیوب توصیف کرده بود، نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وعظ کردن (فعل)
admonish, preach, homily, sermonize

انگلیسی به انگلیسی

• sermon, moralizing discourse, lesson, exhortation
a homily is a speech or a piece of writing in which someone complains about something or tells people how they ought to behave; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✍️خطبه به معنی یک سخنرانی دینی است که بیشتر برای تعلیمات معنوی مورد نظر است تا آموزش دکترین. این سخنرانی معمولاً توسط یکی از اعضای روحانیت در طول یک مراسم ارائه می شود.
✍️✍️خطبه می تواند هر نوع گفتار اخلاقی یا موعظه ای را، حتی خارج از زمینه های دینی، نشان دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Sermon, discourse, lecture
👇مثال؛
1. The priest delivered a moving homily about compassion and forgiveness.
2. During the service, the bishop's homily focused on the importance of community and charity.

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A religious discourse or sermon intended for spiritual instruction 📖🗣
🔍 مترادف: Sermon
✅ مثال: The priest's homily focused on the importance of kindness and compassion.

بپرس