1. justifiable homicide
(حقوق) قتل قابل توجیه
2. the homicide was captured
آدمکش را دستگیر کردند.
3. vehicular homicide
آدمکشی توسط اتومبیل (تصادف منجر به مرگ)
4. vehicular homicide
قتل در حین رانندگی
5. It took a crafty person to get away with that homicide.
[ترجمه گوگل]برای رهایی از آن قتل به یک فرد حیله گر نیاز بود
[ترجمه ترگمان] یه آدم حیله گره خورده بود تا با این قتل فرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. News of the homicide quickly circulated through our vicinity.
[ترجمه گوگل]خبر قتل به سرعت در اطراف ما پخش شد
[ترجمه ترگمان]اخبار مربوط به قتل به سرعت در مجاورت ما پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The jury returned a verdict of justifiable homicide.
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه حکم قتل قابل توجیه را صادر کرد
[ترجمه ترگمان]هیات منصفه، یه رای از قتل موجه رو پس داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was indicted for vehicular homicide in 198
[ترجمه گوگل]او در سال 198 به قتل با وسیله نقلیه متهم شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ به جرم وسایل نقلیه تحت تعقیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was convicted of homicide.
10. It was a clear case of homicide.
11. We hung out with a homicide detective, and we tried to make it realistic.
[ترجمه گوگل]ما با یک کارآگاه قتل معاشرت کردیم و سعی کردیم آن را واقع بینانه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما با یه کارآگاه جنایی بودیم و سعی کردیم واقع بین باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But this was not a circumstance of homicide.
13. The 1977 Homicide Act introduced the notion of diminished responsibility, which reduces a charge of murder to manslaughter.
[ترجمه گوگل]قانون قتل 1977 مفهوم کاهش مسئولیت را معرفی کرد که اتهام قتل را به قتل عمد کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]قانون Homicide ۱۹۷۷، مفهوم کاهش مسئولیت را معرفی کرد که اتهام قتل به قتل عمد را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In ten years, homicide rates tripled and suicide rates quadrupled.
[ترجمه گوگل]طی ده سال، میزان قتل سه برابر و نرخ خودکشی چهار برابر شد
[ترجمه ترگمان]در طی ده سال، نرخ قتل سه برابر شد و نرخ خودکشی چهار برابر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Prosecutors have said that possible charges include negligent homicide, involuntary manslaughter and second-degree murder.
[ترجمه گوگل]دادستان ها گفته اند که اتهامات احتمالی شامل قتل از غفلت، قتل غیرعمد و قتل درجه دوم است
[ترجمه ترگمان]دادستان ها گفته اند که اتهامات ممکن عبارتند از مسامحه قتل، قتل غیر عمد و قتل درجه دو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The homicide rate is 66 deaths per 100,000, among the world's highest.
[ترجمه گوگل]نرخ قتل 66 مرگ در هر 100000 نفر است که در میان بالاترین میزان در جهان است
[ترجمه ترگمان]نرخ قتل در هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر در هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. But in Youngstown, the homicide rate went down.
[ترجمه گوگل]اما در یانگستون، میزان قتل کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]اما در سال Youngstown آمار قتل کاهش پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Homicide detectives are investigating the case.
[ترجمه گوگل]کارآگاهان قتل در حال بررسی این پرونده هستند
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان بخش جنایی در حال تحقیق روی پرونده هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید