homestay

انگلیسی به انگلیسی

• time during which a visitor stays with a local family in a foreign country

پیشنهاد کاربران

اقامت سرخانگی
اقامت در منزل میزبان
Guest house=boarding house ( فقط مقیم ) سوئیت، ویلا، منزل اجاره ای یک روزه
Pension ( دو مقیم با هم ) �� پانسیون، منزل اجاره ای مشترک
Homestay ( یک مقیم یک بومی ) دانشجو - فرزندی، گردشگر هم خانگی
فرزند خواندگی دانشجوئی
دانشجو - فرزند
گردشگر - هم خانه
گردشگر - همسایه
اگه بخوام یه مثال بارز واسه این کلمه بگم که بهتر متوجه بشید کوزت در انیمیشن بینوایان. . .
قرار بود که توی خونه ی اون خانواده بمونه در ازای پولی که مادرش هر ماه می فرسته
و متاسفانه اون خانواده بهش ظلم می کردن که این یکی از مشکلات homestay هاست.
an arrangement in which someone from a foreign country stays with local people while studying or on holiday
خانه اجاره ای یا اقامتگاه - با این تفاوت که شما با ساکنین اون خانه زندگی میکنید ( معمولا برای مدت کوتاه و در حین سفر )
زندگی کردن مهاجران تازه مهاجرت کرده در خانه افراد بومی یک کشور
اقامت در منزل با پرداخت هزینه کم
اقامت کوتاه در جایی ( خانه' پانسیون ) تا وقت معین
( روح دربدن )
اقامت گاه توی یه خونه اجاره شده
موندن تویک خونه به مدت کوتاه
خونه نشینی . خونه ای به مدتی کمی موندن
قرارداد هم خانه شدن با افراد بومی یه کشور و اجاره نشینی در یکی از اتاق ها مثلا
سکونتگاه
Home satey student دانشجوی همخانه
خونه موقتی
اقامت گرفتن. رفتن به جای جدیدی .
زندگی کردن با یک خانواده در کشوری خارجی
محل اقامت . اقامت
هم خانه
اقامت در منزل کسی
پانسیون خانگی
live with a local family at foreign country
زندگی مشترک با صاحب خانه ای ک قسمتی از خانه اش ب اجاره واگذار میشود
staying with a family for a short time
When you go on a homestay, you go to a different country. You live with a family for a short time.
خوابگاه
period during which a visitor in a foreign country lives with a local family
یه اتاقی از خانه که به یه دانشجو در یک کشورخارج از کشورش به او اجاره داده میشود
اقامت در یک خانه با صاحب خانه
خانه نشینی
در ترکیب homestay friends میتونیم این لغت رو پاتوق هم معنی بکنیم. تو زبان فارسی معادل خوبی براش پیدا نمیشه. ولی میتونیم بگیم رفقای پاتوقی، یا رفقای بسیار صمیمی ( که اغلب تو یه جا دور هم جمع میشن ) .
هم خونه شدن با کسی
خانه اجاره ای
به خانه های اجاره ای که یک فرد میره و با اون صاحب خونه در یک خونه زندگی میکنه که ما در ایران از این خانه های اجاره ای نداریم
شهرموطن
اقامت خانگی
محل اقامت
اقامت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)

بپرس