homeowner

/ˈhoˌmoʊnər//ˈhəʊməʊnə/

(صاحب محل زندگی خود) صاحب خانه، مالک، مالک the homeowners in our neighborhood مالکان خانههای محلهی ما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who owns a home, usu. his or her own residence.

جمله های نمونه

1. One homeowner appealed to the city for help to tear down her house.
[ترجمه گوگل]یکی از صاحب خانه ها از شهر درخواست کمک کرد تا خانه اش را خراب کند
[ترجمه ترگمان]یک مالک خانه از این شهر درخواست کمک کرد تا خانه اش را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. About half the homeowner subsidy goes to taxpayers with incomes higher than $ 100, 000.
[ترجمه گوگل]حدود نیمی از یارانه صاحب خانه به مالیات دهندگانی با درآمد بالاتر از 100000 دلار تعلق می گیرد
[ترجمه ترگمان]حدود نیمی از یارانه صاحب خانه با درآمد بیش از ۱۰۰ هزار دلار به مالیات دهندگان پرداخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If the homeowner can not meet the loan payments, the lender can foreclose and resell the house to recoup the loss.
[ترجمه گوگل]اگر صاحب خانه نتواند پرداخت وام را برآورده کند، وام دهنده می تواند خانه را سلب کرده و دوباره بفروشد تا ضرر را جبران کند
[ترجمه ترگمان]اگر صاحب خانه قادر به پرداخت اقساط وام نباشد، وام دهنده می تواند این خانه را بازپرداخت و فروش آن را به جبران خسارت بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So she is encouraging her homeowner clients to include transportation as part of the bed-and-breakfast package.
[ترجمه گوگل]بنابراین او مشتریان صاحب خانه خود را تشویق می کند که حمل و نقل را به عنوان بخشی از بسته تختخواب و صبحانه بگنجانند
[ترجمه ترگمان]بنابراین او clients را تشویق می کند که از حمل و نقل به عنوان بخشی از بسته صبحانه و صبحانه استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Quackenbush polled 8companies and groups offering homeowner policies in California.
[ترجمه گوگل]Quackenbush از 8 شرکت و گروهی که سیاست های مالکیت خانه را در کالیفرنیا ارائه می کردند، نظرسنجی کرد
[ترجمه ترگمان]Quackenbush از ۸ شرکت و گروه هایی که در کالیفرنیا سیاست های صاحبخانه خود را ارائه می کنند، نظرسنجی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She said one homeowner recently purchased an extra large van with that in mind.
[ترجمه گوگل]او گفت که یکی از صاحبان خانه اخیراً با در نظر گرفتن این موضوع یک ون بسیار بزرگ خریداری کرده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که یک مالک خانه یک ون بزرگ دیگر را با این نظر خریداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A homeowner who has paid down that loan or seen a significant increase in property value may no longer need this coverage.
[ترجمه گوگل]صاحب خانه ای که آن وام را پرداخت کرده یا افزایش قابل توجهی در ارزش ملک داشته است، ممکن است دیگر به این پوشش نیاز نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک مالک خانه که این وام را پرداخت کرده یا شاهد افزایش قابل توجه ارزش دارایی بوده است دیگر نیازی به این پوشش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Must the homeowner assist the housebreaker in finding goods the latter wishes to steal?
[ترجمه گوگل]آیا صاحب خانه باید به شکن خانه کمک کند تا کالایی را که دومی می خواهد بدزدد پیدا کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا صاحب ملک به وسیله پیدا کردن کالای مصرفی برای دزدی باید به راهزن کمک کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Homeowner loan is a loan guarantee.
[ترجمه گوگل]وام صاحب خانه ضمانت وام است
[ترجمه ترگمان]وام صاحب خانه تضمین وام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This will require talking to the homeowner about their general past and current water usage.
[ترجمه گوگل]این امر مستلزم صحبت با صاحب خانه در مورد مصرف آب در گذشته و فعلی است
[ترجمه ترگمان]این کار مستلزم صحبت کردن با صاحب خانه در مورد گذشته عمومی و استفاده از آب جاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Homeowner: In your shiny red truck, I hope!
[ترجمه گوگل]صاحب خانه: در کامیون قرمز براق شما، امیدوارم!
[ترجمه ترگمان]صاحب خانه: امیدوارم در کامیون براق قرمز شما!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Crucially, the homeowner will be able to take advantage of significantly cheaper off-peak power – similar to the old Economy 7 tariff that would charge up storage heaters at night.
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، صاحب خانه می‌تواند از مزایای قابل توجهی ارزان‌تر برق خارج از پیک استفاده کند - مشابه تعرفه قدیمی Economy 7 که بخاری‌های ذخیره‌سازی را در شب شارژ می‌کرد
[ترجمه ترگمان]اساسا، صاحبخانه قادر به استفاده از قدرت بسیار ارزان تر ارزان تر است - مشابه تعرفه های کهنه اقتصادی که در شب بخاری های ذخیره را شارژ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A new homeowner in North Carolina makes a dreaded discovery.
[ترجمه گوگل]یک صاحب خانه جدید در کارولینای شمالی کشف وحشتناکی می کند
[ترجمه ترگمان]یک خانه صاحب خانه جدید در کارولینای شمالی یک کشف ترسناک را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Another homeowner built a flagstone terrace that overlooked his waterfall.
[ترجمه گوگل]صاحب خانه دیگری یک تراس سنگ فرش ساخت که مشرف به آبشار او بود
[ترجمه ترگمان]صاحب خانه دیگری تراس flagstone را بنا کرد که به آبشار او توجه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who owns a home
a homeowner is someone who owns their own home.

پیشنهاد کاربران

Someone who owns a house : صاحب خانه، صاحب ملک، دارنده کاشانه
∆if this dude moves to a new house, the new homeowner is going to be freaked out the next morning.
صاحبخانه

بپرس