homeostatic

جمله های نمونه

1. Similarly, homeostatic mechanisms that regulate the extracellular environment may be affected by characteristics of the cell surface.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، مکانیسم های هموستاتیکی که محیط خارج سلولی را تنظیم می کنند ممکن است تحت تأثیر ویژگی های سطح سلول قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، مکانیسم های homeostatic که محیط خارج سلولی را منظم می کنند ممکن است تحت تاثیر ویژگی های سطح سلول قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. COX-1 regulates the homeostatic or housekeeping activities in the body, such as platelet aggregation, gastric acid secretion, and renal function.
[ترجمه گوگل]COX-1 فعالیت های هموستاتیک یا خانه داری را در بدن تنظیم می کند، مانند تجمع پلاکت ها، ترشح اسید معده و عملکرد کلیه
[ترجمه ترگمان]COX - ۱ فعالیت های homeostatic یا خانه داری در بدن را منظم می کند، از قبیل تجمع پلاکت، ترشح اسید معده و عملکرد کلیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is the homeostatic feedback loop making a lap for itself.
[ترجمه گوگل]این حلقه بازخورد هومئوستاتیک است که یک دور برای خود ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این حلقه بازخورد homeostatic است که برای خودش یک دامن درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Crying a homeostatic function for the organism a whole.
[ترجمه گوگل]گریه یک عملکرد هموستاتیک برای کل ارگانیسم است
[ترجمه ترگمان]در حال گریه کردن برای یک موجود در یک موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The second is a homeostatic process, which regulates the length of shut - eye.
[ترجمه گوگل]دوم یک فرآیند هموستاتیک است که طول بسته شدن چشم را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]دومی یک فرآیند homeostatic است که طول چشم بسته را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Crying serves a homeostatic function for the organism as a whole.
[ترجمه گوگل]گریه یک عملکرد هموستاتیک برای ارگانیسم به عنوان یک کل انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]گریه کردن یک تابع homeostatic برای ارگانیسم به عنوان یک کل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The best method a self - regulating homeostatic system which you could put precisely in a human body.
[ترجمه گوگل]بهترین روش یک سیستم هموستاتیک خودتنظیمی است که می توانید دقیقاً در بدن انسان قرار دهید
[ترجمه ترگمان]بهترین روش یک سیستم خودکار تنظیم خودکار است که می توانید به طور دقیق در بدن انسان قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alteration of the homeostatic balance of infected intestine results in acute ileitis in certain strains of inbred mice.
[ترجمه گوگل]تغییر تعادل هموستاتیک روده آلوده منجر به ایلیت حاد در سویه‌های خاصی از موش‌های همخون می‌شود
[ترجمه ترگمان]تغییر تعادل homeostatic روده عفونی منجر به ileitis حاد در حالت های خاص موش خالص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The two components work in parallel in the homeostatic state.
[ترجمه گوگل]این دو جزء در حالت هموستاتیک به طور موازی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]دو جز به صورت موازی در حالت homeostatic کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Perspiration is a homeostatic process.
[ترجمه گوگل]تعریق یک فرآیند هموستاتیک است
[ترجمه ترگمان]Perspiration یک فرآیند homeostatic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This Perspective emphasizes the differences between the transcriptional network that operates under normal homeostatic conditions and the network in a tumorigenic milieu.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه بر تفاوت‌های بین شبکه رونویسی که تحت شرایط طبیعی هموستاتیک عمل می‌کند و شبکه در یک محیط تومورزا تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه بر تفاوت بین شبکه تکثیری که تحت شرایط نرمال homeostatic فعالیت می کند و شبکه در یک محیط tumorigenic - tumorigenic تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An increase in ventilation during hypoxia and hypercapnia is a useful clinical sign and also a homeostatic response.
[ترجمه گوگل]افزایش تهویه در هنگام هیپوکسی و هیپرکاپنی یک علامت بالینی مفید و همچنین یک پاسخ هموستاتیک است
[ترجمه ترگمان]افزایش تهویه در طول hypoxia و hypercapnia یک نشانه بالینی مفید و نیز واکنش homeostatic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Meanwhile, ameliorating hypoxia, using proper anticoagulant and supplying blood coagulation factor would help homeostatic function recovery.
[ترجمه گوگل]در همین حال، بهبود هیپوکسی، استفاده از ضد انعقاد مناسب و تامین فاکتور انعقاد خون به بهبود عملکرد هموستاتیک کمک می کند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، ameliorating hypoxia با استفاده از anticoagulant مناسب و تامین عامل انعقاد خون به بهبود عملکرد homeostatic کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to homeostasis, of or pertaining to the tendency of a system to maintain internal stability

پیشنهاد کاربران

هم ایستایی ( تعادل حیاتی ) به معنای حفظ شرایط پایدار و ثابت در محیط داخلی به کار برده می شود و بیانگر ویژگی یک سامانه است که محیط داخلی خود را تنظیم می کند و تمایل به حفظ وضعیت ثابت و پایدار دارد. این
...
[مشاهده متن کامل]
حفظ پایداری می تواند در یک سیستم باز یا بسته باشد. اصولا همۀ اعضای بدن اعمالی انجام می دهند که به حفظ این شرایط ثابت کمک می کند. به عنوان مثال، ریه ها اکسیژن مایع خارج سلولی را تامین می کنند تا جایگزین اکسیژن مصرف شده توسط سلول ها شود، کلیه ها غلظت یون ها را ثابت نگاه می دارند و دستگاه گوارش، مواد غذایی را تامین می کند. این ویژگی ابتدا توسط کلاود برنارد و سپس توسط والتر برادفورد در سالهای ۱۹۲۶، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۲ مورد دفاع قرار گرفت. این مفهوم بیشتر اشاره به به یک موجود زنده دارد

هم ایستا
جسمانی
homeostatic needs
نیازهای جسمانی ، احتیاجات بدنی
تدبیر بدن ، هوماستاتیک یک نوع مدیرت داخلی است برای حفظ تعادل جسمی
متعادل
متعادل کننده
تعادل حیاتی
تعادل زیستی

بپرس