معنی: علاج بمثلمعانی دیگر: (پزشکی - این باور : برای درمان برخی بیماری ها باید داروهایی تجویز کرد که در شخص سالم نشانه هایی مشابه علائم بیماری مورد درمان تولید می کنند) جور درمانی، هموپاتی، درمان به مثل، طب معالجه امرا بوسیله تجویزدارویی که دراشخاصسالم علائم ان مر را بوجوداورد
اسم ( noun )مشتقات: homeopathic (adj.), homeopathically (adv.)
• : تعریف: treatment of a disease with small doses of a drug that would, if taken in larger amounts, produce in a healthy individual symptoms like those of the disease. (Cf. allopathy.)
جمله های نمونه
1. Most doctors appear to recognize homeopathy as a legitimate form of medicine.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اکثر پزشکان هومیوپاتی را به عنوان یک شکل قانونی دارویی می شناسند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اغلب پزشکان homeopathy را به عنوان یک شکل قانونی از پزشکی تشخیص می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Acupuncture, reflexology and homeopathy are all forms of complementary medicine.
[ترجمه النا] طب سوزنی ، رفلکسیولوژی و دارو همه انواع پزشکی مکمل هستند
|
[ترجمه گوگل]طب سوزنی، رفلکسولوژی و هومیوپاتی همگی از انواع طب مکمل هستند [ترجمه ترگمان]طب سوزنی، طب سوزنی و طب سوزنی همه اشکال پزشکی مکمل هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Alternative medicine includes treatments such as acupuncture, homeopathy and hypnotherapy.
[ترجمه گوگل]طب جایگزین شامل درمان هایی مانند طب سوزنی، هومیوپاتی و هیپنوتیزم درمانی است [ترجمه ترگمان]پزشکی جایگزین شامل درمانی مانند طب سوزنی، homeopathy و hypnotherapy است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Homeopathy is on the periphery of medical practice.
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی در حاشیه عمل پزشکی قرار دارد [ترجمه ترگمان]Homeopathy در حومه عمل جراحی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The philosophy of homeopathy is based on the holistic idea that the mental and physical realms are inseparable.
[ترجمه گوگل]فلسفه هومیوپاتی مبتنی بر این ایده کل نگر است که قلمرو ذهنی و جسمی جدایی ناپذیر هستند [ترجمه ترگمان]فلسفه of بر این ایده جامع استوار است که قلمرو ذهنی و ذهنی جدایی ناپذیر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Brenda has started a practice in homeopathy an alternative medical system growing in popularity.
[ترجمه گوگل]برندا یک عمل در هومیوپاتی را آغاز کرده است، یک سیستم پزشکی جایگزین که در حال افزایش محبوبیت است [ترجمه ترگمان]برندا در homeopathy شروع به کار در homeopathy یک سیستم درمانی دیگر کرده است که محبوبیت پیدا می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Molly was a believer in homeopathy and underwent her last operation and subsequent treatment in the Royal London Homeopathic Hospital.
[ترجمه گوگل]مولی معتقد به هومیوپاتی بود و آخرین عمل و درمان بعدی خود را در بیمارستان هومیوپاتی سلطنتی لندن انجام داد [ترجمه ترگمان]مالی در homeopathy مومن بود و آخرین عملیات خود را در بیمارستان رویال لندن انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We also look at acupuncture, Shiatsu-do, naturopathy, homeopathy and many more!
[ترجمه گوگل]ما همچنین به طب سوزنی، شیاتسو-دو، ناتوروپاتی، هومیوپاتی و بسیاری موارد دیگر نگاه می کنیم! [ترجمه ترگمان]ما همچنین به طب سوزنی، Shiatsu، naturopathy، homeopathy و بسیاری دیگر نگاه می کنیم! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Try NAET, acupuncture, naturopathy, homeopathy, chiropractor. . . no one treatment is going to fit everyone.
[ترجمه گوگل]NAET، طب سوزنی، طبیعت درمانی، هومیوپاتی، کایروپراکتیک را امتحان کنید هیچ درمانی برای همه مناسب نیست [ترجمه ترگمان]امتحان کنید، طب سوزنی، طب سوزنی، homeopathy، homeopathy و [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Subject_Topical_Eng: Acupuncture; Chinese Medicine; Ayurveda; Fitness; Homeopathy ; Magnetic Therapy; Miscellaneous; Weight Loss; Aromatherapy; Skin Care; Massage Therapy.
[ترجمه گوگل]موضوع_موضوع_انگلیسی: طب سوزنی; داروی چینی؛ آیورودا؛ تناسب اندام؛ هومیوپاتی؛ مغناطیس درمانی؛ متفرقه؛ کاهش وزن؛ رایحه درمانی؛ مراقبت از پوست؛ ماساژ درمانی [ترجمه ترگمان]مهندسی موضوع، مهندس: طب سوزنی؛ طب سوزنی؛ Ayurveda؛ تناسب اندام؛ درمان مغناطیسی؛ متفرقه؛ کاهش وزن؛ ماساژ؛ مراقبت از پوست؛ ماساژ درمانی؛ ماساژ درمانی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The reference software includes four databases: herbs, supplements, homeopathy and Chinese patent formulas. This easy to use software was developed by Naturopathic physicians.
[ترجمه گوگل]نرم افزار مرجع شامل چهار پایگاه داده است: گیاهان، مکمل ها، هومیوپاتی و فرمول های ثبت اختراع چینی این نرم افزار آسان برای استفاده توسط پزشکان Naturopathic توسعه یافته است [ترجمه ترگمان]نرم افزار مرجع شامل چهار پایگاه داده است: گیاهان، مکمل ها، homeopathy و فرمول های ثبت اختراع چینی این نرم افزار به راحتی توسط پزشکان Naturopathic توسعه داده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Homeopathy is an all-natural method of addressing health concerns based on the concept of "like cures like. "
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی یک روش کاملاً طبیعی برای رسیدگی به نگرانی های سلامتی است که بر اساس مفهوم "مثل درمان می کند" [ترجمه ترگمان]Homeopathy یک روش کاملا طبیعی برای پرداختن به نگرانی های بهداشتی براساس مفهوم \"مانند درمان مانند\" است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Homeopathy for, make good use of stop loss is the only way to win investors.
[ترجمه گوگل]هومیوپاتی برای، استفاده مناسب از استاپ ضرر تنها راه برنده شدن سرمایه گذاران است [ترجمه ترگمان]به دنبال آن، استفاده خوب از اتلاف توقف تنها راه برای جلب سرمایه گذاران است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Students will study in detail medical acupuncture, homeopathy. osteopathic manipulation and guided imagery.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان به طور مفصل طب سوزنی پزشکی، هومیوپاتی را مطالعه خواهند کرد دستکاری استئوپاتیک و تصویرسازی هدایت شده [ترجمه ترگمان]دانش آموزان در طب سوزنی با جزئیات مطالعه خواهند کرد تصویرسازی osteopathic و تصاویر راهنما [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
علاج بمثل (اسم)
homeopathy
انگلیسی به انگلیسی
• method for treating disease in which a patient receives small doses of a remedy that would produce symptoms of the disease in a healthy person homeopathy is a way of treating illness in which the patient is given very small amounts of drugs which are prepared from natural substances.
پیشنهاد کاربران
نوعی روش درمانی که اساس آن تجویز مقدار کم دارویی است که در فرد سالم علائمی شبیه علائم فرد بیمار ایجاد میکند.
homeopathy ( پزشکی ) واژه مصوب: همساندرمانی تعریف: نظامی درمانی مبتنی بر اصل همانند، همانند را شفا میدهد
هماندرمانی/
یه جوری طب است و در عبارت Homeopathic remedy معنی گیاه درمانی میدهد.
homeopathy homeopathy : home - o - path - y home = هَم ، هَمان ، هَما o = میان وند path = پاد ، مانند : پادزهر y = پس وند نام ساز گرته برداری = هَماپادی ، هَمانپادی
واکسیناسیون، هموپاتی
درمان به وسیله واکسن یا عامل ضعیف شده
یه نوع طب است
آقای آریانپور: ( پزشکی - این باور : برای درمان برخی بیماری ها باید داروهایی تجویز کرد که در شخص سالم نشانه هایی مشابه علائم بیماری مورد درمان تولید می کنند ) جور درمانی، هموپاتی، درمان به مثل
در این روش درمان اون میکروب رو که باعث بیماری فرد شده میگیرن و بسیار ضعیفش میکنن بعد به بدن بیمار واردش میکنن . . . همون میکروب ضعیف شده باعث از بین رفتن میکروب اصلی و بهبود یافتن حال بیمار میشه
( طب ) معالجه امراض بوسیله تجویزدارویى که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد