homelike

/ˈhoʊmlaɪk//ˈhəʊmlaɪk/

معنی: راحت، خانگی
معانی دیگر: خانه مانند، آشنا، دنج، خودمانی، راحت مانند خانه خود ادم، راحت، وطنى، خانگى

جمله های نمونه

1. i like the homelike atmosphere of this hotel
از محیط خانه مانند این هتل خوشم می آید.

2. The people at one of the home-like estates claimed to be Union people and requested a safety guard over their house.
[ترجمه گوگل]افراد یکی از املاک شبیه به خانه ادعا کردند که مردم اتحادیه هستند و درخواست نگهبان ایمنی برای خانه خود کردند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در یکی از املاک خانه هستند مدعی هستند که عضو اتحادیه هستند و درخواست یک محافظ امنیتی در خانه شان کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our goal is to create a homelike environment and deliver exceptional service to our clients.
[ترجمه گوگل]هدف ما ایجاد محیطی خانگی و ارائه خدمات استثنایی به مشتریان است
[ترجمه ترگمان]هدف ما ایجاد محیط homelike و ارائه خدمات استثنایی به مشتریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Kaidu, Converient transportation, Complete business function, Warm homelike atmosphere, And the extraordinary honor!
[ترجمه گوگل]Kaidu، حمل و نقل راحت، عملکرد تجاری کامل، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه ترگمان]وسایل حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، عملکرد کامل کسب وکار، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I think so. Real homelike. It was redecorated this spring. Do you see anything on the menu that looks good. I don't know where to begin.
[ترجمه گوگل]من هم اینچنین فکر میکنم خانگی واقعی بهار امسال دوباره تزئین شد آیا چیزی در منو می بینید که خوب به نظر برسد؟ نمی دانم از کجا شروع کنم
[ترجمه ترگمان] فکر کنم homelike واقعی این فصل بهار را تزئین کرده بود چیزی از منو که خوب به نظر میاد می بینی؟ نمی دانم از کجا شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The room had a cozy, homelike atmosphere.
[ترجمه گوگل]اتاق فضایی دنج و خانگی داشت
[ترجمه ترگمان]اتاق یک خانه دنج و دنج و راحت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leiden, Convenient transportation, Complete business function, Warm homelike atmosphere, And the extraordinary honor!
[ترجمه گوگل]لیدن، حمل و نقل راحت، عملکرد کامل تجاری، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه ترگمان]لیدن، حمل و نقل عمومی، وظایف تجاری کامل، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We wished we could stay here, building a homelike Robin Hood's, enjoying the carefree life, living in a dream word.
[ترجمه گوگل]آرزو داشتیم می توانستیم اینجا بمانیم، خانه ای شبیه خانه رابین هود بسازیم، از زندگی بی دغدغه لذت ببریم، در یک کلمه رویایی زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما آرزو می کردیم که ای کاش می توانستیم اینجا بمونیم، و در حالی که از زندگی carefree لذت می بردیم، در یک کلمه رویایی زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yuyuan Restaurant offers guests a homelike feeling.
[ترجمه گوگل]رستوران Yuyuan حسی دوست داشتنی را به مهمانان ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]رستوران Yuyuan به میهمانان احساس راحتی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Everything is so comfortable and restful and homelike.
[ترجمه گوگل]همه چیز خیلی راحت و آرام و خانگی است
[ترجمه ترگمان]همه چیز راحت و راحت و راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kaidu, Convenient transportation, Complete business function, Warm homelike atmosphere, And the extraordinary honor!
[ترجمه گوگل]Kaidu، حمل و نقل راحت، عملکرد تجاری کامل، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه ترگمان]وسایل حمل و نقل، حمل و نقل عمومی، عملکرد کامل کسب وکار، فضای گرم خانه، و افتخار فوق العاده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In an elegant homelike environment, we bring you considerate service. Premium dental technology can also become an artistic enjoyment.
[ترجمه گوگل]در محیطی شیک و خانگی، ما خدمات قابل توجهی را برای شما به ارمغان می آوریم فناوری دندانپزشکی ممتاز نیز می تواند به یک لذت هنری تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]در یک محیط بسیار دنج، ما شما را با ملاحظه به اینجا می آوریم حق بیمه دندان پزشکی نیز می تواند به یک لذت هنری تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With a fine location in the city, this hotel is a homelike and tranquil courtyard.
[ترجمه گوگل]این هتل با موقعیت مکانی عالی در شهر، یک حیاط خانه‌دار و آرام است
[ترجمه ترگمان]این هتل با موقعیت خوبی در شهر، یک خانه دنج و آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راحت (صفت)
straight, convenient, well, light-handed, beforehand, placid, comfortable, comfy, snug, cozy, cuddly, homelike

خانگی (صفت)
domestic, indoor, household, homemade, homebred, homelike

انگلیسی به انگلیسی

• homey, comfortable, lived-in

پیشنهاد کاربران

بپرس