homeboy

/ˈhoʊmbɔɪ//ˈhoʊmbɔɪ/

جمله های نمونه

1. Much beloved of New York homeboys, the Cuccini hat looks set to replace the old school Kangol.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که کلاه کوچینی که بسیار محبوب پسران نیویورکی است، جایگزین مدرسه قدیمی کانگول شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بسیاری از افراد محبوب نیویورک، کلاه Cuccini برای جایگزین کردن the مدرسه قدیمی به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A brace of homeboys in headbands and the Count of Monte Cristo.
[ترجمه گوگل]پرانتزی از پسران خانگی با هدبند و کنت مونت کریستو
[ترجمه ترگمان]A از homeboys در headbands و کنت دمونت کریس تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The homeboys who should be amongst Dance Energy's most loyal followers diss him.
[ترجمه گوگل]پسرهای خانه که باید جزو وفادارترین دنبال کنندگان Dance Energy باشند، او را دیس می کنند
[ترجمه ترگمان]homeboys که باید در میان طرفداران loyal انرژی رقص باشند به او تبریک گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've already schooled you once tonight, homeboy.
[ترجمه گوگل]من امشب یک بار به تو آموزش داده ام، پسر خانه
[ترجمه ترگمان]یه بار امشب بهت یاد دادم، بچه محل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "what"?homeboy ain't home. Nah, see, he up at Doonesbury. . . playing tennis.
[ترجمه گوگل]"چه"؟ پسر خانه در خانه نیست نه، ببین، او در دونزبری است بازی تنیس
[ترجمه ترگمان]چی؟ خونه تو خونه نیست نه، ببین، اون داره تنیس بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Homeboy Pete all dressed up to the nines.
[ترجمه گوگل]پسر خانگی پیت همگی تا نه ها لباس پوشیده بودند
[ترجمه ترگمان] پیت \"،\" پیت \"همه لباس رو پوشیده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Homeboy was also made a Knight at the Star of Italian Solidarity one of Italy's highest honor.
[ترجمه گوگل]Homeboy همچنین به عنوان شوالیه در ستاره همبستگی ایتالیایی یکی از بالاترین افتخارات ایتالیا شناخته شد
[ترجمه ترگمان]homeboy همچنین به عنوان یکی از عالی ترین مقام های ایتالیا به عنوان \"ستاره اتحاد ایتالیا\" برگزیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then, inexplicably, Homeboy starts laughing and smiling at me. " Okay, you go now. No problem. "
[ترجمه گوگل]سپس، به طور غیرقابل توضیحی، هومی بوی شروع به خندیدن و لبخند زدن به من کرد "باشه، تو برو مشکلی نیست "
[ترجمه ترگمان]سپس، به طور غیرقابل توجیهی شروع به خندیدن و لبخند زدن به من کرد و گفت: \" بسیار خوب، حالا برو مشکلی نیست \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suzy Levine and Seth had been lovers when he was writing Homeboy, best friends ever since.
[ترجمه گوگل]سوزی لوین و ست زمانی که او در حال نوشتن Homeboy بود عاشق یکدیگر بودند و از آن زمان بهترین دوستان بودند
[ترجمه ترگمان]سوزی Levine و سث وقتی مشغول نوشتن Homeboy بودند، بهترین دوستان از آن زمان تا به حال عاشق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On or off-screen, there's no difference between him and the capital's hip hop homeboys.
[ترجمه گوگل]روی صفحه یا خارج از آن، هیچ تفاوتی بین او و هیپ هاپ خانه های پایتخت وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]روی صفحه نمایش یا خارج از صفحه، تفاوتی بین او و هیپ هاپ capital وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There, for $1 9 you can buy a white T-shirt emblazoned with a portrait of Mao Zedong and the words "Chairman Mao is my homeboy. "
[ترجمه گوگل]در آنجا، با 19 دلار می توانید یک تی شرت سفید بخرید که روی آن پرتره مائو تسه تونگ و عبارت "رئیس مائو پسر خانه من است" نقش بسته است
[ترجمه ترگمان]در آنجا، برای یک ۹ دلار شما می توانید یک تی شرت سفید با یک پرتره از مایو Zedong بخرید و \"رئیس مائو\" homeboy من است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Luckily for him, Obama said he would "absolutely" be his homeboy.
[ترجمه گوگل]از شانس او، اوباما گفت که «مطمئنا» پسر خانه اش خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه اوباما گفت که او \"قطعا\" homeboy او خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You don't have to come and confess. We looking for you. We gon' find you, so you can run and tell that! Homeboy!
[ترجمه گوگل]لازم نیست بیای و اعتراف کنی ما به دنبال شما هستیم ما شما را پیدا می کنیم، بنابراین می توانید فرار کنید و این را بگویید! پسر خونه!
[ترجمه ترگمان]مجبور نیستی بیای و اعتراف کنی ما دنبال تو می گردیم ما تو رو پیدا می کنیم تا بتونی فرار کنی و اینو بگی! Homeboy - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Before we roll on this one, we have to let you know who won the last: Kev, you've got a 360, homeboy!
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به این یکی بپردازیم، باید به شما بگوییم که چه کسی آخرین برنده شده است: Kev، شما یک 360 دارید، پسر خانه!
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه به این یکی برسیم، باید به تو خبر بدیم که کی برنده رو برنده شد: کو، تو یه ۳۶۰ رو داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• male friend, pal (slang)

پیشنهاد کاربران

بپرس