1. It's time you told him a few home truths.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که چند حقیقت خانگی را به او بگویید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که تو چند تا حقیقت را به او بگویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که تو چند تا حقیقت را به او بگویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's time someone told him a few home truths .
[ترجمه گوگل]وقت آن است که کسی چند حقیقت خانگی را به او بگوید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که یک نفر حقیقت را به او بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که یک نفر حقیقت را به او بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It's time you listened to a few home truths about yourself.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که به چند حقیقت خانگی در مورد خودتان گوش دهید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که به چند تا حقایق مربوط به خودت گوش بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که به چند تا حقایق مربوط به خودت گوش بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We held a team meeting and a few home truths were spelled out.
[ترجمه گوگل]ما یک جلسه تیمی برگزار کردیم و چند حقیقت خانگی بیان شد
[ترجمه ترگمان]ما یک جلسه تیمی برگزار کردیم و تعداد کمی از حقایق خانه را مشخص کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما یک جلسه تیمی برگزار کردیم و تعداد کمی از حقایق خانه را مشخص کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It's time we told him a few home truths about sharing a house.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که چند حقیقت خانه را در مورد خانه مشترک به او بگوییم
[ترجمه ترگمان]وقتش است که چند حقیقت خانگی درباره به اشتراک گذاری یک خانه برایش تعریف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتش است که چند حقیقت خانگی درباره به اشتراک گذاری یک خانه برایش تعریف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Expect home truths from a youngster or relative on Sunday.
[ترجمه گوگل]انتظار حقایق خانه را از یک جوان یا خویشاوند در روز یکشنبه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]انتظار حقایق خانه از یک جوان یا خویشاوند در روز یکشنبه را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انتظار حقایق خانه از یک جوان یا خویشاوند در روز یکشنبه را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tells the Collective Wisdom home truths.
[ترجمه گوگل]حقایق خانه را به خرد جمعی می گوید
[ترجمه ترگمان]به حقایق مربوط به خانه عقل جمعی می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به حقایق مربوط به خانه عقل جمعی می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He toyed with telling her a few home truths, but then decided it would do no good.
[ترجمه گوگل]او با گفتن چند حقیقت خانگی به او بازی میکرد، اما بعد تصمیم گرفت که هیچ فایدهای ندارد
[ترجمه ترگمان]او با گفتن حقیقت چند واقعیت به او نگاه می کرد، اما بعد به این نتیجه رسید که فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با گفتن حقیقت چند واقعیت به او نگاه می کرد، اما بعد به این نتیجه رسید که فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He had some home truths to impart and presented them without fear or favour.
[ترجمه گوگل]او برخی از حقایق اصلی را داشت که میگفت و آنها را بدون ترس یا لطف ارائه میکرد
[ترجمه ترگمان]حقایقی خانگی داشت که آن ها را بدون ترس یا عنایت به آن ها معرفی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حقایقی خانگی داشت که آن ها را بدون ترس یا عنایت به آن ها معرفی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some home truth, no doubt.
[ترجمه گوگل]برخی از حقیقت های خانگی، بدون شک
[ترجمه ترگمان]یه سری حقیقت خونه، بدون شک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه سری حقیقت خونه، بدون شک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. To Chua, this all points to a home truth.
[ترجمه گوگل]برای چوآ، این همه به یک حقیقت خانگی اشاره دارد
[ترجمه ترگمان] به \"Chua\"، همه اینا به یه حقیقت خونه اشاره داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] به \"Chua\"، همه اینا به یه حقیقت خونه اشاره داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He never forgets the home truth.
[ترجمه گوگل]او هرگز حقیقت خانه را فراموش نمی کند
[ترجمه ترگمان]او هرگز حقیقت خانه را فراموش نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هرگز حقیقت خانه را فراموش نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't tell him home truth.
[ترجمه گوگل]حقیقت خانه را به او نگو
[ترجمه ترگمان]به او حقیقت را نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به او حقیقت را نگو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He decided it was time to tell her a few home truths.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که وقت آن رسیده است که چند حقیقت خانگی را به او بگوید
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسید که وقتش است که حقیقت را به او بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به این نتیجه رسید که وقتش است که حقیقت را به او بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید