1. I thought it was a home run.
[ترجمه گوگل]من فکر می کردم این یک مسابقه خانگی است
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم یه خونه پر از خونه - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I didn't think I could hit a home run .
[ترجمه گوگل]فکر نمی کردم بتوانم یک هوم ران بزنم
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم بتوانم به خانه برگردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He poled his twelfth home run in the sixth inning.
[ترجمه گوگل]او دوازدهمین ران خانگی خود را در اینینگ ششم کسب کرد
[ترجمه ترگمان]او در the ششم خود را به خانه رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Milligan's home run puts the Dodgers ahead by one point.
[ترجمه گوگل]بازی خانگی میلیگان باعث شد تا داجرز یک امتیاز پیش بیفتد
[ترجمه ترگمان]خانه Milligan را با یک نقطه شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A home run by Mark McLemore in the fifth was the only dent Texas was able to lay on him.
[ترجمه گوگل]خانه ای که توسط مارک مک لمور در پنجمین دوره اداره می شد تنها چیزی بود که تگزاس توانست بر روی او بگذارد
[ترجمه ترگمان]خانه ای که توسط مارک McLemore در قرن پنجم اداره می شد، تنها فرو رفتگی در تگزاس بود که می توانست روی او دراز بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Voila, Williamson set a home run record that lasted 35 years.
[ترجمه گوگل]وویلا، ویلیامسون رکورد دویدن خانگی را به نام خود ثبت کرد که 35 سال به طول انجامید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، ویلیامسون یک رکورد اداره خانگی است که ۳۵ سال به طول انجامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His home run was off lefty Yorkis Perez.
[ترجمه گوگل]فرار خانگی او از یوکیس پرز چپ چپ بود
[ترجمه ترگمان]خانه او lefty Yorkis پرز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In three-plus seasons, Piazza has averaged one home run for every 8 at-bats.
[ترجمه گوگل]در سه فصل به اضافه، پیازا به طور متوسط به ازای هر 8 خفاش، یک بار خانگی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]در سه فصل به علاوه (پیاتزا)میانگین یک خانه برای هر ۸ خفاش ها را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Then Hank Aaron hit his first home run in an All-Star Game.
[ترجمه گوگل]سپس هنک آرون اولین بازی خانگی خود را در یک بازی آل استار انجام داد
[ترجمه ترگمان]بعدش هنک، \"هنک\" اولین کسی بود که اولین بار تو بازی \"استار ترک\" رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gibson's home run demoralized the Astros.
[ترجمه گوگل]بازی خانگی گیبسون باعث تضعیف روحیه آستروس شد
[ترجمه ترگمان]خانه گیبسون روحیه Astros را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was a personal home run, but a fashion base hit.
[ترجمه گوگل]این یک خانه شخصی بود، اما یک پایه مد بود
[ترجمه ترگمان]این یک خانه شخصی بود، اما یک هدف اصلی مد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The home run was his fourth of the spring.
[ترجمه گوگل]مسابقه خانگی چهارمین بهار او بود
[ترجمه ترگمان]این خانه چهارمین دوره بهار او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Such a blow was now a home run.
[ترجمه گوگل]چنین ضربه ای اکنون یک بازی خانگی بود
[ترجمه ترگمان]اینک چنان ضربتی به خانه نواخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In 198 Mr Salvigsen again hit a home run when he forecast that interest rates would spike up.
[ترجمه گوگل]در سال 198، آقای سالویگسن با پیشبینی افزایش نرخهای بهره، مجدداً به شدت به بازارهای داخلی رسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ آقای Salvigsen دوباره به خانه ای رسید که پیش بینی کرد نرخ بهره بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید