home rule

/hoʊmˈruːl//həʊmruːl/

معنی: خودمختاری، حکومت ملی، حکومت داخلی
معانی دیگر: آزادی محلی، خودگردانی (شهر یا شهرستان) خودفرمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the principle or practice of self-government by the citizens of a country, state, or city, esp. as granted by a controlling authority.

جمله های نمونه

1. Home rule and decentralisation will ensure that economic power and prosperity is spread throughout Britain.
[ترجمه گوگل]حاکمیت داخلی و تمرکززدایی تضمین می کند که قدرت و رفاه اقتصادی در سراسر بریتانیا پخش می شود
[ترجمه ترگمان]قانون خانه و تمرکز زدایی تضمین خواهد کرد که قدرت اقتصادی و رونق در سراسر بریتانیا گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Parliament he was a determined opponent of home rule.
[ترجمه گوگل]در پارلمان او از مخالفان قاطع حکومت داخلی بود
[ترجمه ترگمان]در پارلمنت، وی مخالف سرسخت قاعده خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Home rule and proportional representation are the means by which we shall break the stranglehold of Westminster.
[ترجمه گوگل]قانون داخلی و نمایندگی تناسبی ابزاری هستند که به وسیله آن می‌توانیم قید وستمینستر را بشکنیم
[ترجمه ترگمان]قانون خانه و نمایندگی متناسب وسیله ای هستند که از خفقان وست مینستر استفاده خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 187 Congress abolished what remained of home rule and took over the District.
[ترجمه گوگل]در سال 187 کنگره آنچه را که از حکومت داخلی باقی مانده بود لغو کرد و منطقه را تصرف کرد
[ترجمه ترگمان]در ۱۸۷ کنگره، آنچه از قانون خانگی باقی مانده بود را منسوخ کرد و منطقه را تصرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A fervent supporter of Home Rule, he had converted to the Roman Catholic faith.
[ترجمه گوگل]او که از طرفداران سرسخت حکومت خانه بود، به مذهب کاتولیک رومی گروید
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت قانون خانگی بود که دین کاتولیک رومی را تغییر داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. During the home rule crisis in 188 Harland made secret preparations to withdraw to mainland Britain if the situation became intolerable.
[ترجمه گوگل]در طول بحران حاکمیت داخلی در سال 188، هارلند تدارک مخفیانه ای برای عقب نشینی به سرزمین اصلی بریتانیا در صورت غیرقابل تحمل شدن وضعیت انجام داد
[ترجمه ترگمان]در طول بحران حاکمیت خانگی در ۱۸۸ Harland، در صورتی که وضعیت غیرقابل تحمل شد، آماده سازی های پنهانی را برای عقب نشینی به سرزمین اصلی بریتانیا انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The islanders are demanding home rule.
[ترجمه گوگل]ساکنان جزیره خواستار حکومت خانه هستند
[ترجمه ترگمان]جزیره نشینان خواستار قانون خانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Municipal reformers also fought hard to obtain home rule and an end to legislative interference in municipal administration.
[ترجمه گوگل]اصلاح‌طلبان شهرداری نیز برای به دست آوردن حاکمیت داخلی و پایان دادن به مداخله قانون‌گذاری در مدیریت شهری سخت مبارزه کردند
[ترجمه ترگمان]اصلاح طلبان شهرداری نیز برای به دست آوردن قانون خانه و پایان دادن به دخالت قانون گذاری در اداره شهرداری سخت تلاش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 1954 New Orleans finally received a strong home rule charter, which substituted a mayor-council form of government for the mayor-commission form that had existed since 19
[ترجمه گوگل]در سال 1954، نیواورلئان سرانجام یک منشور قواعد خانگی قوی دریافت کرد، که شکل حکومتی شهرداری-شورایی را جایگزین فرم کمیسیون شهردار شد که از سال 19 وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۴، نیواورلئان یک حکم قانون خانگی قوی دریافت کرد که تشکیل یک شورای شهردار را برای فرم کمیسیون شهردار که از ۱۹ سال پیش وجود داشت جایگزین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Greenland celebrated home rule from Denmark by distributing two tonnes of rare whale meat.
[ترجمه گوگل]گرینلند با توزیع دو تن گوشت کمیاب نهنگ، فرمانروایی کشور دانمارک را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]گرینلند قانون خانه خود را با توزیع دو تن گوشت کمیاب وال گیری از دانمارک جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Irish statesman who opposed home rule for Ulster and was Northern Ireland's first prime minister ( 1921 - 1940 ).
[ترجمه گوگل]دولتمرد ایرلندی که مخالف حکومت داخلی اولستر بود و اولین نخست وزیر ایرلند شمالی (1921 - 1940) بود
[ترجمه ترگمان]سیاست مدار ایرلندی که با قاعده خانگی برای اول ستر مخالف بود و اولین نخست وزیر ایرلند شمالی (۱۹۲۱ - ۱۹۴۰)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Home rule for Scotland would be accompanied by a similar measure for Wales.
[ترجمه گوگل]قانون خانگی برای اسکاتلند با معیار مشابهی برای ولز همراه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]قانون خانه برای اسکاتلند با معیار مشابهی برای ولز همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Irish statesman who opposed home rule for Ulster and was Northern Ireland's first prime minister (92-940).
[ترجمه گوگل]دولتمرد ایرلندی که مخالف حکومت داخلی اولستر بود و اولین نخست وزیر ایرلند شمالی (92-940) بود
[ترجمه ترگمان]سیاست مدار ایرلندی که با قاعده خانگی برای اول ستر مخالف بود و اولین نخست وزیر ایرلند شمالی (۹۲ - ۹۴۰)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Limited home rule was granted by the Danish government in 187 and protectorate-like independence and sovereignty over domestic matters followed in 191
[ترجمه گوگل]دولت دانمارک در سال 187 حکومت داخلی محدودی اعطا کرد و در سال 191 استقلال و حاکمیت تحت الحمایه بر مسائل داخلی به دنبال داشت
[ترجمه ترگمان]دولت دانمارک در ۱۸۷ سال و حمایت از استقلال و حاکمیت بر امور داخلی به ۱۹۱ قانون داخلی اعطا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If the former, then they have to accept that different unions are possible, devolved, home rule, federal.
[ترجمه گوگل]اگر اولی باشد، آنها باید بپذیرند که اتحادیه های مختلف ممکن است، واگذار شده، حکومت داخلی، فدرال
[ترجمه ترگمان]اگر اولی، آن ها باید بپذیرند که اتحادیه های مختلف ممکن است، محول، قانون خانه، فدرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خودمختاری (اسم)
self-government, autonomy, home rule, self-rule

حکومت ملی (اسم)
home rule

حکومت داخلی (اسم)
home rule

انگلیسی به انگلیسی

• running of a country by the citizens of that country

پیشنهاد کاربران

اداره یک کشور توسط مردم همان کشور
مقررات محلی
قانون خانگی
home rule ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: اختیارات محلی
تعریف: اختیار قانون گذاری محدود و ادارۀ امور محلی در شهرستان یا شهر به دست اهالی آن
خود مختار

بپرس