home range

/hoʊmˈreɪndʒ//həʊmreɪndʒ/

معنی: اغل، جای محدود برای فعالیت حیوانات، جایگاه حیوانات
معانی دیگر: (زیست بوم شناسی - ناحیه ای که جانور در یک روز یا یک فصل در آن گردش می کند) زیست گستره، گستره ی خانگی، جولانگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the area usu. covered by an animal during the course of a day or season.

جمله های نمونه

1. It lives in small troops in defended home ranges that supply its needs.
[ترجمه گوگل]این در نیروهای کوچک در محدوده خانه های دفاع شده زندگی می کند که نیازهای آن را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]آن در نیروهای کوچک در دفاع از برده ای خانگی که نیازهای آن را تامین می کنند، زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The adult males move in larger home ranges that are superimposed spatially upon those of the females.
[ترجمه گوگل]نرهای بالغ در محدوده‌های خانه‌های بزرگ‌تری حرکت می‌کنند که از نظر فضایی بر روی خانه‌های ماده قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]مردان بالغ در محدوده بزرگتری از خانه حرکت می کنند که به صورت فضایی به زنان ماده اضافه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its knowledge of its home range, however, is not restricted to these tracks, even though it seldom leaves them.
[ترجمه گوگل]با این حال، دانش آن از محدوده اصلی خود به این مسیرها محدود نمی شود، حتی اگر به ندرت آنها را ترک کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، آگاهی آن از محدوده خانه اش محدود به این ریل ها نمی شود، با وجود این که به ندرت آن ها را ترک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One breeding female tiger had a home range of about 15 square kilometres.
[ترجمه گوگل]یک ببر ماده مولد برد خانه ای در حدود 15 کیلومتر مربع داشت
[ترجمه ترگمان]یک ببر زن پرورش ماهی یک محدوده خانگی حدود ۱۵ کیلومتر مربع داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their home range once extended from northern Montana into adjacent regions of Canada.
[ترجمه گوگل]محدوده خانه آنها زمانی از شمال مونتانا به مناطق مجاور کانادا گسترش یافته است
[ترجمه ترگمان]محدوده خانگی آن ها یک بار از مونتانا شمالی به مناطق مجاور کانادا کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the home range, the most important habitat of dens is the reed grassland with the selectivity of 9 45%.
[ترجمه گوگل]در محدوده خانگی، مهم ترین رویشگاه لانه ها، علفزار نی با گزینش پذیری 9 45 درصد است
[ترجمه ترگمان]در محدوده خانگی، مهم ترین زیستگاه لانه ها، علفزارهای رید با گزینش پذیری ۹ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Result showed that the home range of the wolves in Dalai Lake is 112 square kilometers.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که محدوده خانه گرگ ها در دریاچه دالایی 112 کیلومتر مربع است
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که محدوده خانگی گرگ ها در Dalai ۱۱۲ کیلومتر مربع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The research about home range choose of the desert great gerbil in south of Zhungur Desert shows the gerbil choose mainly the site between sand dune to built it nest.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد گستره انتخابی ژربیل بزرگ بیابانی در جنوب صحرای ژونگور نشان می دهد که ژربیل ها عمدتاً محلی را بین تپه های ماسه ای برای ساختن لانه انتخاب می کنند
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد محدوده خانه، انتخاب کویر بزرگ کویر را در جنوب صحرای Zhungur نشان می دهد که gerbil عمدتا محل احداث تپه شنی را برای ساخت آن انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An experiment was conducted to study the home range and habitat utilization of wolves in Dalai Lake Natural Reserve, Hulunbeir, Inner Mongolia during winter in 200
[ترجمه گوگل]آزمایشی برای مطالعه محدوده خانگی و استفاده از زیستگاه گرگ ها در منطقه حفاظت شده طبیعی دریاچه دالایی، Hulunbeir، مغولستان داخلی در زمستان سال 200 انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش برای مطالعه محدوده خانگی و استفاده زیستگاه گرگ ها در Reserve دریاچه طبیعی Dalai، Hulunbeir و مغولستان داخلی در طول زمستان در سال ۲۰۰ انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no significant difference of home range size between different periods.
[ترجمه گوگل]تفاوت معنی داری در اندازه محدوده خانه بین دوره های مختلف وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی در اندازه محدوده خانگی بین دوره های مختلف وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For the rest of the year they wander their home ranges or defend their territories against all-comers.
[ترجمه گوگل]در بقیه سال آنها در محدوده خانه خود سرگردان هستند یا از قلمروهای خود در برابر همه واردان دفاع می کنند
[ترجمه ترگمان]تا آخر سال، آن ها در محدوده خانه خود پرسه می زنند و یا از قلمرو خود در برابر تازه واردها دفاع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hares that can not avoid areas with huge fields under monoculture compensate by establishing very large home ranges.
[ترجمه گوگل]خرگوش‌هایی که نمی‌توانند از مناطقی با مزارع عظیم تحت کشت تک‌تک دوری کنند، با ایجاد محدوده‌های خانگی بسیار بزرگ جبران می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خرگوش های صحرایی که نمی توانند از مناطق با زمین های بزرگ تحت کشت تک کشتی با ایجاد محدوده های خانه بسیار بزرگ اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As with the tiger it is the male's warning to rivals to stay off its home range.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد ببر، این هشدار نر به رقبا است که از محدوده خانه خود دور بمانند
[ترجمه ترگمان]همانند ببر، این هشدار مرد نسبت به رقبا برای دور ماندن از محدوده خانه اش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Socially they live in loose communities comprising a set of juxtaposed home ranges utilized by females and their dependent young.
[ترجمه گوگل]از نظر اجتماعی آنها در جوامع سست زندگی می کنند که شامل مجموعه ای از محدوده های خانه در کنار هم است که توسط زنان و جوانان وابسته به آنها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از لحاظ اجتماعی، آن ها در جوامع آزاد زندگی می کنند که شامل مجموعه ای از مجموعه های خانگی هستند که توسط زنان و جوانان وابسته به آن ها استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اغل (اسم)
pen, corral, cote, cratch, home range, kraal, pound

جای محدود برای فعالیت حیوانات (اسم)
home range

جایگاه حیوانات (اسم)
home range

پیشنهاد کاربران

home range ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
واژه مصوب: گسترة خانگی
تعریف: محدوده ای که جانور در فعالیت های روزمره اش درمی نوردد

بپرس