home plate

/hoʊmˈpleɪt//həʊmpleɪt/

(بیس بال) هوم پلایت، خان اصلی (که چوگان زن کنار آن می ایستد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in baseball, a five-sided flat slab of hard rubber at which the batter stands, and which the base runner must touch in order to score a run.
مشابه: home

جمله های نمونه

1. Reyes tagged Thompson out at home plate.
[ترجمه گوگل]ریس تامپسون را در خانه نشان داد
[ترجمه ترگمان]در صفحه خانگی به تامسون برچسب زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Benitez, disgusted, gestured toward home plate umpire Jim Joyce, then turned toward McCoy, who ignored his plea.
[ترجمه گوگل]بنیتز که منزجر شده بود، با دست به جیم جویس، داور بازی خانگی اشاره کرد، سپس به سمت مک کوی چرخید، که درخواست او را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]Benitez، بیزار، به داور صفحه خانگی جیم جویس اشاره کرد، سپس به سوی مک کوی تغییر کرد، و او به درخواست او اعتنایی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Either side of home plate, toward or away from batter.
[ترجمه گوگل]هر طرف بشقاب خانه، به سمت خمیر یا دور از خمیر
[ترجمه ترگمان]در دو طرف خانه، به طرف یا به طرف دیگر از کره زمین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Baseball Passing on the side of home plate nearer the batter. Used of a pitch.
[ترجمه گوگل]پاس بیس بال در کنار صفحه اصلی نزدیکتر به خمیر از زمین استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]بیس بال در کنار بشقاب به کره نزدیک می شود قبلا زمین بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He can't see first base from home plate.
[ترجمه گوگل]او نمی تواند پایه اول را از صفحه اصلی ببیند
[ترجمه ترگمان]او نمی تواند اولین پایگاه را از صفحه خانگی ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The batter could just stand at home plate and wait, all day if he had to.
[ترجمه گوگل]خمیر فقط می توانست در بشقاب خانه بایستد و اگر مجبور بود تمام روز منتظر بماند
[ترجمه ترگمان]اگر مجبور می شد، کره زمین می توانست در بشقاب خود بایستد و منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Baseball Either side of home plate, toward or away from the batter.
[ترجمه گوگل]بیس بال در هر طرف بشقاب خانه، به سمت یا دور از خمیر
[ترجمه ترگمان]بیسبال در هر دو طرف خانه به سمت یا از کره زمین فاصله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On the pitcher's mound and at the home plate, respectively.
[ترجمه گوگل]به ترتیب در تپه پارچ و در صفحه خانه
[ترجمه ترگمان]روی تپه پارچ و در صفحه خانگی به ترتیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. White: These are 20 rows behind home plate. They're perfect.
[ترجمه گوگل]سفید: اینها 20 ردیف پشت بشقاب خانه هستند آنها کامل هستند
[ترجمه ترگمان]سفید: اینها ۲۰ ردیف پشت صفحه خانگی هستند آن ها عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But these are 20 rows behind home plate. They're perfect.
[ترجمه گوگل]اما اینها 20 ردیف پشت صفحه اصلی هستند آنها کامل هستند
[ترجمه ترگمان]اما اینها ۲۰ ردیف پشت صفحه خانگی هستند آن ها عالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An inside pitch is between home plate and the batter.
[ترجمه گوگل]یک زمین داخلی بین صفحه اصلی و خمیر است
[ترجمه ترگمان]یک زمین داخلی بین بشقاب خانگی و خمیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What is home plate?
[ترجمه گوگل]بشقاب خانه چیست؟
[ترجمه ترگمان]پلاک خونه چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Leyland deadpanned while standing amid the postgame hugs near home plate.
[ترجمه گوگل]لیلاند در حالی که در میان آغوش های بعد از بازی در نزدیکی بشقاب خانه ایستاده بود، مرده بود
[ترجمه ترگمان]Leyland deadpanned در حالی که در میان آغوش postgame در نزدیکی بشقاب خانه ایستاده بود، ایستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Orioles claimed the umpire blew the call at home plate.
[ترجمه گوگل]Orioles مدعی شد که داور بازی را در خانه انجام داده است
[ترجمه ترگمان]The مدعی شد که داور این درخواست را در بشقاب خانه فوت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (baseball) base made up of a white rubber slab where the batter stands

پیشنهاد کاربران

home plate ( n ) ( also home, home base, plate ) = ( in baseball ) the place where the person hitting the ball stands
home plate
جایگاه توپ زن در ورزش بیسبال

بپرس