home front

/hoʊmˈfrənt//həʊmfrʌnt/

عملیات غیر نظامیان وشخصی ها در زمان جنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the civilian population or location during a time of war abroad conceived of an assisting force or as an additional theater of war in which the "combatants" do not actually fight but engage in activities that support those who do.

- Women worked in munitions factories as part of the home front.
[ترجمه گوگل] زنان در کارخانه های مهمات سازی به عنوان بخشی از جبهه داخلی کار می کردند
[ترجمه ترگمان] زنان بعنوان بخشی از جبهه خانه در کارخانه های مواد منفجره کار می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The war was fought not just on the battlefield but on the home front.
[ترجمه گوگل] جنگ نه تنها در میدان جنگ بلکه در جبهه داخلی انجام شد
[ترجمه ترگمان] جنگ نه تنها در میدان نبرد بلکه در جبهه خانه به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. On the home front, the fuel crisis continues to worsen.
[ترجمه گوگل]در جبهه داخلی، بحران سوخت همچنان بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]در جبهه داخلی، بحران سوخت همچنان بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the home front, it's been a busy year for the President.
[ترجمه گوگل]در جبهه داخلی، سال شلوغی برای رئیس جمهور بوده است
[ترجمه ترگمان]در جبهه خانه یک سال شلوغ برای رئیس جمهور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She worked on the home front helping to produce weapons for the army.
[ترجمه گوگل]او در جبهه داخلی کار می کرد و به تولید سلاح برای ارتش کمک می کرد
[ترجمه ترگمان]او در جبهه خانه کار می کرد و به تولید سلاح برای ارتش کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its present economic ills on the home front are largely the result of overspending.
[ترجمه گوگل]مشکلات اقتصادی کنونی آن در جبهه داخلی عمدتاً نتیجه هزینه‌های بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]مشکلات اقتصادی کنونی در جبهه خانه به میزان زیادی ناشی از هزینه های افراطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The film is set on the home front in 194
[ترجمه گوگل]داستان فیلم در سال 194 در جبهه داخلی می گذرد
[ترجمه ترگمان]فیلم در جبهه خانه (۱۹۴)قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But on the home front, too, it's been a busy year.
[ترجمه گوگل]اما در عرصه داخلی نیز سال پرکاری بوده است
[ترجمه ترگمان]اما در خانه نیز سال پرمشغله ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But there is definitely change on the home front.
[ترجمه گوگل]اما قطعاً تغییراتی در جبهه داخلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما قطعا در جبهه خانه تغییر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The President also praised the families on the home front.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور همچنین از خانواده های حاضر در جبهه داخلی تقدیر کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور همچنین از خانواده ها در جبهه خانه قدردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More dangerous on the home front are the volatile substances that are inhaled to produce a high.
[ترجمه گوگل]خطرناک‌تر در خانه، مواد فراری هستند که استنشاق می‌شوند تا مقدار زیادی را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]خطرناک تر از این در جبهه خانه مواد فرار هستند که برای تولید بالا استنشاق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Other news from the home front.
[ترجمه گوگل]اخبار دیگر از جبهه داخلی
[ترجمه ترگمان]خبره ای دیگر از جبهه خانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the Home Front, women's tasks were diverse and often physically taxing.
[ترجمه گوگل]در جبهه داخلی، وظایف زنان متنوع و غالباً از نظر جسمی سنگین بود
[ترجمه ترگمان]در جبهه ملی، وظایف زنان متنوع و اغلب از نظر فیزیکی خسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Racial violence on the home front and the war abroad contended for headlines.
[ترجمه گوگل]خشونت نژادی در جبهه داخلی و جنگ در خارج از کشور به عنوان سرفصل‌ها مطرح شد
[ترجمه ترگمان]خشونت نژادی در جبهه خانه و جنگ در خارج از کشور به دنبال تی تر اخبار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the home front some of the parallels are just as strong.
[ترجمه گوگل]در جبهه داخلی برخی از موازی ها به همان اندازه قوی هستند
[ترجمه ترگمان]در قسمت جلوی خانه برخی از شباهت ها به همان اندازه قوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And, on the home front, credit card charges are still being nibbled downwards by issuers.
[ترجمه گوگل]و در بخش خانگی، هزینه های کارت اعتباری هنوز توسط صادرکنندگان کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]و در جبهه داخلی، هزینه های کارت اعتباری هنوز توسط صادر کنندگان به سمت پایین مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The danger of inflation stalked the home front because of this " inflationary gap ".
[ترجمه گوگل]خطر تورم به دلیل این "شکاف تورمی" جبهه داخلی را در بر گرفت
[ترجمه ترگمان]خطر تورم به دلیل این \"شکاف تورم\" به جلو خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• area away from where a war is being fought, protected area

پیشنهاد کاربران

the sphere of civilian activity in war
غیر نظامیان و یا عملیات غیر نظامی داخلی و پشت جبهه ای برای کشور در حال جنگ با دشمن خارجی
Or home front
به معنی غیر نظامیان و یا عملیات غیرنظامی و پشت جبهه ای برای یک کشور در حال جنگ خارجی
محیط خانه

بپرس