home computer

جمله های نمونه

1. Now, with the advent and popularity of the home computer, its advantages and disadvantages have been a subject of discussion.
[ترجمه گوگل]اکنون با ظهور و محبوبیت کامپیوتر خانگی، مزایا و معایب آن محل بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، با ظهور و محبوبیت کامپیوتر خانگی، فواید و مضرات آن موضوع بحث بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The report compares the different types of home computer available.
[ترجمه گوگل]این گزارش انواع مختلف کامپیوترهای خانگی موجود را مقایسه می کند
[ترجمه ترگمان]این گزارش انواع مختلف کامپیوتر خانگی موجود را مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unquestionably, the challenge of the home computer means we all should consider how we can control it, so that it won't control us.
[ترجمه گوگل]بدون شک، چالش رایانه خانگی به این معنی است که همه ما باید در نظر داشته باشیم که چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم، تا ما را کنترل نکند
[ترجمه ترگمان]مسلما چالش کامپیوتر خانگی به این معنی است که همه باید در نظر بگیریم که چگونه می توانیم آن را کنترل کنیم، به طوری که کنترل ما را به دست نخواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new software will prove a boon to home computer users.
[ترجمه گوگل]نرم افزار جدید برای کاربران کامپیوتر خانگی یک مزیت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار جدید برای کاربران خانگی سودمند خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An example: Your home computer has a C: drive, as does your office computer.
[ترجمه گوگل]یک مثال: کامپیوتر خانگی شما مانند کامپیوتر اداری شما یک درایو C: دارد
[ترجمه ترگمان]یک مثال: کامپیوتر خانگی شما C دارد: رانندگی، همانطور که کامپیوتر دفتر شما انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the Far East, home computer ownership is expected to exceed that of the US and Europe combined.
[ترجمه گوگل]انتظار می‌رود در خاور دور، مالکیت رایانه‌های خانگی از مجموع مالکیت کامپیوترهای ایالات متحده و اروپا فراتر رود
[ترجمه ترگمان]در خاور دور، انتظار می رود مالکیت کامپیوتر خانگی از آمریکا و اروپا بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. in the home computer market.
[ترجمه گوگل]در بازار کامپیوتر خانگی
[ترجمه ترگمان]در بازار کامپیوتر خانگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sir Clive, 5 also invented the pocket calculator, home computer and the digital watch.
[ترجمه گوگل]سر کلایو 5 ساله همچنین ماشین حساب جیبی، کامپیوتر خانگی و ساعت دیجیتال را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]سر کلایو، ۵ نیز ماشین حساب جیبی، کامپیوتر خانگی و ساعت دیجیتال را اختراع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are indications that home computer buyers' newfound price sensitivity may spread to other market niches.
[ترجمه گوگل]نشانه‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه حساسیت جدید خریداران رایانه‌های خانگی به قیمت ممکن است به سایر بخش‌های بازار سرایت کند
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه خریداران کامپیوتر خانگی، حساسیت قیمت جدیدی را ممکن است به niches بازار دیگر سرایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Takagi was able to work on her home computer, she needed to concentrate.
[ترجمه گوگل]تاکاگی می‌توانست روی کامپیوتر خانگی‌اش کار کند، او نیاز به تمرکز داشت
[ترجمه ترگمان]Takagi قادر بود روی کامپیوتر خانه اش کار کند، نیاز داشت که تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But with the coming of the home computer, software piracy also appeared.
[ترجمه گوگل]اما با آمدن کامپیوتر خانگی، دزدی دریایی نرم افزاری نیز ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]اما با آمدن کامپیوتر خانگی، دزدان دریایی نیز ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Q. . We have a home computer and have just gone on-line.
[ترجمه گوگل]س ما یک کامپیوتر خانگی داریم و به تازگی آنلاین شده ایم
[ترجمه ترگمان]سوال: ما یک کامپیوتر خانگی داریم و همین الان به مسیر خود ادامه داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company has decided to expand in the home computer market.
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم گرفته است در بازار کامپیوترهای خانگی گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]این شرکت تصمیم گرفته است که در بازار کامپیوتر خانه گسترش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We are the market leader in home computer.
[ترجمه گوگل]ما رهبر بازار کامپیوترهای خانگی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما رهبر بازار در کامپیوتر خانگی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Even home computer users should store backup disks of programs.
[ترجمه گوگل]حتی کاربران رایانه خانگی نیز باید دیسک های پشتیبان برنامه ها را ذخیره کنند
[ترجمه ترگمان]حتی کاربران خانگی خانگی نیز باید دیسک های پشتیبانی از برنامه ها را ذخیره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کامپیوتر خانگی .

انگلیسی به انگلیسی

• computer kept at home and used for nonbusiness purposes
a home computer is a computer that is kept at home for personal use. it is often used for playing computer games or for running simple programs.

پیشنهاد کاربران

home computer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رایانۀ خانگی
تعریف: ریزرایانه‏ای که در منزل برای کاربردهایی نظیر بازی و واپایش لوازم خانگی و کمک به دانش‏آموزان در انجام تکالیف به کار رود

بپرس