از این عبارت برای ابراز تعجب، شگفتی و سردرگمی استفاده می شود. معادلِ عباراتی است مثل: خدای من؛ وای خدا؛ یا خدا؛ ای بابا؛ وایِ من؛ ای وای؛ چی میگی!؛ عجب!
Example 1: 👇
"Holy cats! That's good pie!" said Dick.
... [مشاهده متن کامل]
دیک گفت، خدای من چه کیک میوه ای!
Example 2: 👇
SANDY: ( As he sees DEXTER enter ) Holy cats!
MARGARET: ( As she sees him enter, she turns quickly to look at TRACY, then speaks ) Dexter Haven!
DEXTER [Tracy’s ex - husband]: Hello friends and enemies. I came the short way, across the fields.
MARGARET: Well, this is a surprise.
GEORGE: I should think it is.
* The Philadelphia Story - a play by Philip Barry
سندی: ( در حالیکه متوجه ی ورودِ دکستر می شود ) ای وای!
مارگارت: ( در حالی که او را می بیند که وارد می شود، سریع برمی گردد و به تریسی نگاه می کند، سپس صحبت می کند ) دکستر هِیوِن!
دکستر [شوهر سابق تریسی]: سلام دوستان و دشمنان. میان بُرد زدم و از میان مزارع آمدم.
مارگارت: خب، باعث تعجب شدی.
جورج: فکر می کنم همینطور ه.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
... [مشاهده متن کامل]
دیک گفت، خدای من چه کیک میوه ای!
سندی: ( در حالیکه متوجه ی ورودِ دکستر می شود ) ای وای!
مارگارت: ( در حالی که او را می بیند که وارد می شود، سریع برمی گردد و به تریسی نگاه می کند، سپس صحبت می کند ) دکستر هِیوِن!
دکستر [شوهر سابق تریسی]: سلام دوستان و دشمنان. میان بُرد زدم و از میان مزارع آمدم.
مارگارت: خب، باعث تعجب شدی.
جورج: فکر می کنم همینطور ه.
گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #داستان فیلادلفیا، # اثر فیلیپ بری
