holograph

/ˈhɒləɡræf//ˈhɒləɡrɑːf/

معنی: دستینه، سند اصیل، سند دست نویس، وصیتنامه یا سند دیگری
معانی دیگر: (دست نوشته ی کسی که امضایش در پای ورقه یا سند است) دستینه، دستنوشته ی خود نویسنده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: entirely handwritten by the author.
اسم ( noun )
مشتقات: holographic (adj.)
• : تعریف: a holograph writing or document.

جمله های نمونه

1. Holograph will or us also holographic will.
[ترجمه گوگل]هولوگراف اراده یا ما نیز اراده هولوگرافیک
[ترجمه ترگمان]Holograph یا us نیز آن را holographic خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Laser holograph is a rapidly developing science, It is widely applicable and has a broad prospect for development.
[ترجمه گوگل]هولوگراف لیزری یک علم به سرعت در حال توسعه است، به طور گسترده ای قابل استفاده است و چشم انداز وسیعی برای توسعه دارد
[ترجمه ترگمان]holograph لیزری یک علم به سرعت در حال توسعه است که کاربرد گسترده ای دارد و چشم انداز وسیعی برای توسعه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The optical temporal and the optical frequency holograph are introduced in this paper, emphasis on the principle of the optical frequency holograph, and its application.
[ترجمه گوگل]در این مقاله هولوگراف زمانی نوری و فرکانس نوری با تاکید بر اصل هولوگراف فرکانس نوری و کاربرد آن معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]فرکانس نوری و فرکانس نوری holograph در این مقاله معرفی می شوند که بر اصل فرکانس نوری و کاربرد آن تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's got a holograph by Shakespeare.
[ترجمه گوگل]او یک هولوگراف از شکسپیر دارد
[ترجمه ترگمان]او یک نسخه از شکسپیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Firstly, this paper makes use of some theories in cognitive linguistics and philosophy of language to explore the "image" and "holograph" of characters.
[ترجمه گوگل]نخست، این مقاله از برخی نظریه‌ها در زبان‌شناسی شناختی و فلسفه زبان برای بررسی «تصویر» و «هولوگراف» شخصیت‌ها استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، این مقاله از برخی تئوری ها در زبان شناسی شناختی و فلسفه زبان برای کشف \"تصویر\" و \"holograph\" حروف استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These four characters, is Ma Yun's holograph inscribe.
[ترجمه گوگل]این چهار شخصیت، هولوگرافی ما یون است
[ترجمه ترگمان]این چهار شخصیت، \"سند holograph\" ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hologram ( Holograph ): A three - dimensional image created by lasers. There are different types of holograms.
[ترجمه گوگل]هولوگرام (هولوگرام): تصویر سه بعدی ایجاد شده توسط لیزر هولوگرام انواع مختلفی دارد
[ترجمه ترگمان]hologram (Holograph): یک تصویر سه بعدی که توسط لیزرها ایجاد شده است انواع مختلفی از holograms وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This system can support hardware basic for dynamic holograph display.
[ترجمه گوگل]این سیستم می‌تواند از سخت‌افزار پایه برای نمایش هولوگراف پویا پشتیبانی کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم می تواند از سخت افزار پایه برای نمایش پویای holograph پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The frequency domain, the holograph and related concepts have all been used.
[ترجمه گوگل]حوزه فرکانس، هولوگراف و مفاهیم مرتبط همگی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]دامنه فرکانس، the و مفاهیم مربوط به آن همگی مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Draft a contract, bilateral holograph signs, have legal effectiveness. Do not pass or suggest to pass intermediary, although have cost, safe nevertheless!
[ترجمه گوگل]پیش نویس قرارداد، علائم هولوگراف دو طرفه، دارای اثربخشی قانونی است آیا پاس کردن و یا پیشنهاد برای عبور از واسطه، هر چند هزینه، اما امن!
[ترجمه ترگمان]پیش نویس یک قرارداد، علائم تجاری دوسویه، دارای اثربخشی قانونی است عبور نکنید و پیشنهاد دهید که واسط را رد کنید، هر چند که هزینه داشته باشید، با این وجود، ایمن باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. New methods of measurements of specimen thickness and non-elastically scattering mean free path are proposed based on the electron holograph combining with electron dynamic diffraction.
[ترجمه گوگل]روش‌های جدید اندازه‌گیری ضخامت نمونه و مسیر آزاد میانگین پراکندگی غیرالاستیک بر اساس هولوگراف الکترونی که با پراش دینامیکی الکترون ترکیب می‌شود، پیشنهاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]روش های جدید اندازه گیری ضخامت نمونه و پراکندگی non به معنی مسیر آزاد براساس ترکیب holograph الکترون با شکست دینامیکی الکترونی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. SRP-I infrared-sensitive light-induced compound photographic plate is adopted in our experiment. We investigated the condition and process of taking holograph in the light.
[ترجمه گوگل]صفحه عکاسی ترکیبی ناشی از نور حساس به فروسرخ SRP-I در آزمایش ما به کار گرفته شده است ما شرایط و فرآیند گرفتن هولوگراف را در نور بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]SRP - یک صفحه عکاسی با نور مادون قرمز با حساسیت مادون قرمز در آزمایش ما اتخاذ شده است ما شرایط و فرآیند اتخاذ holograph را در نور بررسی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper introduces a kind of completely new way that we can detect and withdraw the target of particle field holograph which has a biggish dimension span.
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی روش کاملاً جدید را معرفی می‌کند که می‌توانیم هدف هولوگرافی میدان ذره‌ای را که دارای گستره بعد بزرگی است، شناسایی و از آن خارج کنیم
[ترجمه ترگمان]این مقاله نوعی روش کاملا جدید را معرفی می کند که ما می توانیم هدف میدان ذره را که دارای طول biggish است، شناسایی و حذف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستینه (اسم)
deck, holograph, longhand, signature

سند اصیل (اسم)
holograph

سند دست نویس (اسم)
holograph

وصیت نامه یا سند دیگری (اسم)
holograph

تخصصی

[حقوق] وصیت نامه یا سند انتقال، به صورت دستنویس و غیر مصدق

انگلیسی به انگلیسی

• document written in the handwriting of the author
a holograph is the same as a hologram.
a holograph is also a book or document written in the author's own handwriting; a formal use.

پیشنهاد کاربران

Your father holograph signature on his interlocking companies going back 30 years

بپرس