hollowly


بطور پوک یا مجوف

جمله های نمونه

1. Her footsteps echoed hollowly in the quiet streets.
[ترجمه گوگل]صدای قدم های او در خیابان های ساکت به شکل توخالی می پیچید
[ترجمه ترگمان]صدای قدم هایش در خیابان های آرام طنین می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sound echoed hollowly through the tall empty house.
[ترجمه گوگل]صدا به طور توخالی در خانه خالی بلند پیچید
[ترجمه ترگمان]صدا در فضای خالی خانه طنین می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The result showed that XHWS, hollowly boring and diamond circular saw were available to dismantle the heavy concrete of reactors.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان داد که XHWS، اره مدور حفره‌دار و الماس برای از بین بردن بتن سنگین راکتورها در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که XHWS، یک hollowly circular و الماسی دیدیم که برای از بین بردن بتن سنگین راکتورها در دسترس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This name of mine vanishes like lightning and its echo shall ring - but hollowly - in the mouths of future generations.
[ترجمه گوگل]این نام من مانند رعد و برق ناپدید می شود و طنین آن در دهان نسل های آینده - اما توخالی - خواهد پیچید
[ترجمه ترگمان]این اسم من مثل صاعقه ناپدید می شود و انعکاس آن در دهان نسل های آینده منتشر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His wet feet slithered on a wooden ramp which sounded hollowly underneath.
[ترجمه گوگل]پاهای خیس او روی یک سطح شیب دار چوبی که صدای توخالی از زیرش به گوش می رسید، می لغزید
[ترجمه ترگمان]پاهای خیسش روی یک سراشیبی چوبی بود که در زیر آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hooves clattered on the stone stairway as the sheep bounded up two abreast, then more hollowly on the packed mud roof.
[ترجمه گوگل]سم‌ها روی پلکان سنگی به صدا در می‌آیند که گوسفندان دو تا کنار هم قرار می‌گیرند، سپس روی سقف گلی پر از توخالی‌تر
[ترجمه ترگمان]وقتی گوسفندها پهلو به پهلو قرار گرفتند، صدای تلق تلق تلق تولوق کنان روی پله های سنگی بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After the dance the littered and lifeless ballroom echoed hollowly.
[ترجمه گوگل]پس از رقص، سالن رقص پر از زباله و بی روح به طور توخالی طنین انداز شد
[ترجمه ترگمان]بعد از رقص، سالن پر شده و بی جان بر فضای خالی طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He pauses, listening . FOOTSTEPS approach below, unhurried, echoing hollowly on stone.
[ترجمه گوگل]مکث می کند و گوش می دهد ردپای پایین، بدون عجله، پژواک توخالی روی سنگ
[ترجمه ترگمان]او مکث می کند، گوش می دهد footsteps با عجله به پایین نزدیک می شوند و بدون عجله بر روی سنگ طنین می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the data that the Qin Dynasty protects Tibet at the code accepting inside computer, with " take hollowly with computer " behavior obtains a document, form " take hollowly with computer blame " .
[ترجمه گوگل]اما داده‌هایی که سلسله Qin از تبت محافظت می‌کند در کدی که در داخل رایانه می‌پذیرد، با رفتار «به‌طور توخالی با رایانه» یک سند را به دست می‌آورد، از شکل «توخالی با سرزنش رایانه‌ای»
[ترجمه ترگمان]اما داده هایی که سلسله (چین)از تبت در قانون پذیرش در داخل کامپیوتر محافظت می کند، با این حساب که \"رفتار hollowly با رفتار رایانه\" یک سند به دست آورد، \"take\" را با \"سرزنش کامپیوتری\" به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dietetic hygiene should notice in journey, unfavorable eat too full or hollowly .
[ترجمه گوگل]بهداشت رژیم غذایی باید در سفر توجه داشته باشد، غذای نامطلوب بیش از حد پر یا توخالی باشد
[ترجمه ترگمان]بهداشت رژیمی باید در طول سفر توجه داشته باشد، غذای نامطلوب بیش از حد پر یا خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results There were 28 of 30 patients (9 3%) who underwent pneumonectomy and pericardiotomy or pericardium injury with ST segments shifted up horizontally or hollowly.
[ترجمه گوگل]ResultsThere 28 از 30 بیمار (9 3٪) که تحت پنومونکتومی و پریکاردیوتومی یا آسیب پریکارد با بخش ST به سمت بالا افقی یا توخالی منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج ۲۸ نفر از ۳۰ بیمار (۹ % %)بودند که تحت pneumonectomy و pericardiotomy یا injury pericardium با بخش های ST به صورت افقی یا خالی جابجا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. " I do leave it alone, " affirmed the accused hollowly.
[ترجمه گوگل]متهم به طور توخالی تأیید کرد: "من آن را به حال خود رها می کنم "
[ترجمه ترگمان]متهم می گوید: \" من این کار را به تنهایی رها می کنم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Red lies on his bunk below us, tossing his baseball toward the ceiling and catching it again. He pauses, listening. FOOTSTEPS approach below, unhurried, echoing hollowly on stone.
[ترجمه گوگل]قرمز روی تختخوابش زیر ما دراز کشیده است، توپ بیسبالش را به سمت سقف پرتاب می کند و دوباره آن را می گیرد مکث می کند و گوش می دهد ردپای پایین، بدون عجله، پژواک توخالی روی سنگ
[ترجمه ترگمان]روی تخت زیر پایمان دراز کشیده و بیس بال خود را به طرف سقف پرت می کند و دوباره آن را می گیرد او مکث می کند، گوش می دهد footsteps با عجله به پایین نزدیک می شوند و بدون عجله بر روی سنگ طنین می افکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in the manner of being empty inside; meaninglessly; insincerely

پیشنهاد کاربران

بپرس