hollowed out

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: with the insides removed, leaving a hollow space.

- We used the hollowed-out pumpkins to make jack-o'-lanterns.
[ترجمه محبوبه] با کدو تنبلهای تو خالی، فانوس های هالووین رو ساختیم.
|
[ترجمه گوگل] ما از کدو تنبل های توخالی برای ساختن فانوس های جک استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان] ما از کدوتنبل خالی برای درست کردن فانوس ها استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

توخالی، که تویش را خالی کرده اند
تو خالی, بی ارزش، بی معنی, پوچ
meaningless
False
Something that is lacking in value
• hollowed - out democracy
خارج کردن

بپرس