تهی شدن
مثال:
That is, they essentially handed everything over to the West, and the result was that the country was hollowed out from within — eroding internally.
یعنی آنها اساسا همه چیز را به غرب واگذار کردند و نتیجه اش این شد که کشور از درون تهی شد، از درون دچار فرسایش شد.
مثال:
یعنی آنها اساسا همه چیز را به غرب واگذار کردند و نتیجه اش این شد که کشور از درون تهی شد، از درون دچار فرسایش شد.
✍️خالی کردن از داخل ( فعل عبارتی ) : برداشتن قسمت داخلی چیزی و باقی گذاشتن یک حفره یا فضای خالی درون آن.
👈مترادف: Scoop Out, Excavate, Empty
... [مشاهده متن کامل]
👇مثال؛
به پوچی رسیدن
پوچ کردن
تخلیه، خالی کردن، خالی سازی، تهی سازی، برون ریزی
کندن ، تو خالی کردن