hollandaise


سوس مرکب از کره وزرده تخم مره واب لیمو وسرکه

جمله های نمونه

1. White wine vinegar should be used for mayonnaise, Hollandaise and Bearnaise sauces.
[ترجمه گوگل]برای سس مایونز، هلندیز و سس برنز باید از سرکه شراب سفید استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سرکه شراب سفید باید برای سس مایونز، Hollandaise و سس های سالاد استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some other foods that should be avoided until the recall is over include homemade items like Caesar dressing, mayonnaise, ice cream, custard,Hollandaise sauce and egg drop soup.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر از غذاهایی که باید تا پایان فراخوان از آنها اجتناب شود عبارتند از اقلام خانگی مانند سس سزار، سس مایونز، بستنی، کاسترد، سس هلندیز و سوپ قطره تخم مرغ
[ترجمه ترگمان]برخی از مواد غذایی دیگر که باید از آن اجتناب شود تا زمانی که به یاد آوردن آیتم های خانگی مانند لباس پوشیدن، مایونز، بستنی، custard، سس Hollandaise و سوپ قطره تخم مرغ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "That's probably it, " replied the dentist "Hollandaise sauce is made with lemon juice, which is acidic and highly corrosive.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک پاسخ داد: «احتمالاً همین است، سس هلندیز با آب لیمو درست می‌شود که اسیدی و بسیار خورنده است
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک پاسخ داد: \"این احتمالا آن است\"، سس Hollandaise با عصاره لیمو ساخته می شود که اسیدی و بسیار خورنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can anyone tell me the difference between hollandaise and bearnaise sauce?
[ترجمه گوگل]آیا کسی می تواند تفاوت بین سس هلندیز و سس برنز را به من بگوید؟
[ترجمه ترگمان]کسی میتونه تفاوت بین سس و سس bearnaise رو بهم بگه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I cooked artichokes with hollandaise sauce, which is melted butter that's been whipped into a frenzy with egg yolks until it's died and gone to heaven.
[ترجمه گوگل]من کنگر فرنگی را با سس هلندز پختم، کره ذوب شده ای که با زرده تخم مرغ به حالت دیوانگی در آمده تا زمانی که بمیرد و به بهشت ​​برود
[ترجمه ترگمان]من artichokes را با سس hollandaise پختم که کره آب شده را تا زمانی که مرده و به بهشت رفته بود، با سس تخم مرغ آب پز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its satiny smoothness reminded me of asparagus hollandaise, reinterpreted in a brand-new way.
[ترجمه گوگل]لطافت ساتنی آن مرا به یاد مارچوبه هلندز می‌اندازد که به شیوه‌ای کاملاً جدید تفسیر شده است
[ترجمه ترگمان]نرمی و نرمی آن مرا به یاد مارچوبه hollandaise انداخت که در یک روش جدید به نام تجاری نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "I'm probably more worried about the Hollandaise sauce as far as cholesterol. " Mettler said.
[ترجمه گوگل]متلر گفت: "احتمالاً بیشتر نگران سس هلندیز هستم تا میزان کلسترول "
[ترجمه ترگمان]Mettler گفت: \" من احتمالا بیشتر نگران سس Hollandaise تا کلسترول هستم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's only when you want a Hollandaise sauce that things start to get complicated.
[ترجمه گوگل]تنها زمانی که می خواهید یک سس هلندیز داشته باشید، اوضاع پیچیده می شود
[ترجمه ترگمان]این تنها زمانی است که شما سس hollandaise می خواهید که اوضاع پیچیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hollandaise sauce she called it. . .
[ترجمه گوگل]سس هلندیز آن را نامید
[ترجمه ترگمان] سس hollandaise اسمش رو گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Egg products can be substituted in recipes typically made with raw eggs that won't be cooked (for example, Caesar salad, Hollandaise sauce, eggnog, homemade mayonnaise, ice cream, and key lime pie).
[ترجمه گوگل]محصولات تخم مرغ را می توان در دستور العمل هایی جایگزین کرد که معمولاً با تخم مرغ های خام تهیه می شوند که پخته نمی شوند (به عنوان مثال، سالاد سزار، سس هلندیز، تخم مرغ، سس مایونز خانگی، بستنی، و پای لیموی کلیدی)
[ترجمه ترگمان]محصولات تخم مرغ را می توان در دستور العمل ها جایگزین کرد که معمولا با تخم مرغ خام تهیه شده (برای مثال، سالاد سزار، سس سالاد، سس مایونز، سس مایونز، بستنی و pie کلیدی لیمو)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wylie Dufresne, at wd-50, in New York, invented deep-fried hollandaise, foie gras tied into a knot, and instant tofu noodles.
[ترجمه گوگل]Wylie Dufresne، در wd-50، در نیویورک، هولاندی سرخ شده، فوای گره گره خورده و نودل های توفوی فوری را اختراع کرد
[ترجمه ترگمان]مادام Dufresne (wylie)در سال wd)در نیویورک)در نیویورک، hollandaise (سس hollandaise)را اختراع کردند، foie به صورت یک گره بسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Toasted English muffin topped with ham and a poached egg and hollandaise sauce.
[ترجمه گوگل]مافین انگلیسی برشته شده با ژامبون و یک تخم مرغ آب پز و سس هلندیز
[ترجمه ترگمان]muffin انگلیسی با ژامبون و تخم مرغ آب پز و سس hollandaise همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He asked the Waldorf Astoria hotel staff to whip him up his own creation, now known as Eggs Benedict: half an English muffin, topped with bacon or ham, poached eggs, and rich Hollandaise sauce.
[ترجمه گوگل]او از کارکنان هتل والدورف آستوریا درخواست کرد که ساخته‌اش را که اکنون به نام تخم‌مرغ بندیکت شناخته می‌شود، درست کنند: نصف یک کلوچه انگلیسی، روی آن بیکن یا ژامبون، تخم‌مرغ آب‌پز و سس غنی هلندیز
[ترجمه ترگمان]او از کارکنان هتل آستوریا درخواست کرد تا او را وادار به تاسیس خود کنند، که در حال حاضر به عنوان تخم مرغ انتخاب شده است: نصف یک کیک انگلیسی، که در راس آن بیکن یا گوشت خوک، تخم مرغ آب پز و سس Hollandaise ثروتمند قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Savory dishes rich in flavor and pale in color, oysters, scallops and hollandaise style sauces.
[ترجمه گوگل]غذاهای خوش طعم سرشار از طعم و رنگ کم رنگ، صدف، گوش ماهی و سس های سبک هلندی
[ترجمه ترگمان]بشقاب های savory غنی از طعم و رنگ، صدف، صدف اسکالوپ و سس style سبک می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hollandaise sauce, sauce of butter and egg yolks mixed with lemon juice

پیشنهاد کاربران

بپرس