holism

/ˈhoʊlɪzəm//ˈhəʊlɪzəm/

(این باور : هر سازواره ی همبسته و منسجم دارای واقعیت و ارزشی است که از واقعیت و ارزش جمع همه ی اجزا آن بیشتر است و این باور : بررسی و ارزیابی اجزا سازواره منجر به درک کامل کل سازواره نمی شود) همادگرایی، کل گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: holist (n.)
• : تعریف: the concept that the entirety or wholeness of an entity is other or greater than a summation of its parts.

جمله های نمونه

1. Holism is probably best understood in terms of its opposite-individualism.
[ترجمه گوگل]کل گرایی احتمالاً برحسب فردگرایی متضاد آن قابل درک است
[ترجمه ترگمان]Holism احتمالا از لحاظ مخالف با فردگرایی نیز بهتر درک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of its ideas is that of holism - the whole is greater than the sum of the parts.
[ترجمه گوگل]یکی از ایده های آن کل نگری است - کل بزرگتر از مجموع اجزا است
[ترجمه ترگمان]یکی از ایده های آن این است که کل گرایی - کل بیشتر از مجموع بخش ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For these suggest that holism and individualism can fruitfully be seen as serving different interests in social explanation.
[ترجمه گوگل]زیرا اینها حاکی از آن است که کل گرایی و فردگرایی را می توان به نحو ثمربخشی در خدمت منافع مختلف در تبیین اجتماعی دانست
[ترجمه ترگمان]به این دلیل است که کل گرایی و فردگرایی می تواند به عنوان منافع مختلف در توضیح اجتماعی به طور مثمر ثمر تلقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Such a harmonious union between holism and individualism may sometimes be achieved.
[ترجمه گوگل]گاهی ممکن است چنین اتحاد هماهنگی بین کل گرایی و فردگرایی حاصل شود
[ترجمه ترگمان]چنین اتحاد متوازن بین کل گرایی و فردگرایی نیز ممکن است به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Traditional Chinese people believe in oneness andand advocate holism.
[ترجمه گوگل]مردم سنتی چین به یگانگی اعتقاد دارند و از کل گرایی حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم سنتی چینی به oneness گرایی طرفدار holism اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are two ideal systems named individualism and holism in dealing with the relationship between individual and society. Both of them indicate two forms, methodological and axiological .
[ترجمه گوگل]دو نظام ایده آل به نام های فردگرایی و کل گرایی در برخورد با رابطه فرد و جامعه وجود دارد هر دوی آنها به دو شکل روش شناختی و ارزشی اشاره دارند
[ترجمه ترگمان]دو سیستم ایده آل به نام فردگرایی و کل گرایی در برخورد با رابطه بین فردی و جامعه وجود دارد هر دوی آن ها دو شکل، روش شناسی و روش شناسی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ecological holism reflects harmonious and equal relationship between human beings and dogs in the novels.
[ترجمه گوگل]کل گرایی بوم شناختی رابطه هماهنگ و برابر بین انسان و سگ را در رمان ها منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]کل گرایی اکولوژی، ارتباط موزون و برابر میان انسان ها و سگ ها را در رمان منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fundamental principles, integrity ( Holism ), harmony, self resilience and circulation are discussed in details.
[ترجمه گوگل]اصول اساسی، یکپارچگی (هولیسم)، هماهنگی، انعطاف پذیری خود و گردش خون به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]اصول بنیادین، یکپارچگی (Holism)، هماهنگی، انعطاف پذیری خود و گردش در جزئیات مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Creation Theory of Taoism generated TCM holism. And dialectic promoted TCM principal of treatment based on syndrome differentiation. Following the natural laws laid foundation for TCM homoeopathy.
[ترجمه گوگل]نظریه خلقت تائوئیسم کل گرایی TCM را ایجاد کرد و دیالکتیک، اصل درمان TCM را بر اساس تمایز سندرم ترویج کرد پیروی از قوانین طبیعی اساس هومیوپاتی TCM را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]نظریه خلقت Taoism، TCM و holism را تولید می کند و دیالکتیک principal TCM را بر مبنای تمایز syndrome ارتقا داد پیروی از قوانین طبیعی، پایه و اساس for homoeopathy را پایه ریزی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The power of this genetic holism can be seen in animal breeding.
[ترجمه گوگل]قدرت این کل گرایی ژنتیکی را می توان در پرورش حیوانات مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]قدرت این کل گرایی ژنتیکی را می توان در پرورش حیوانات دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Holism holds that the whole is greater than the sum of its parts.
[ترجمه گوگل]کل گرایی معتقد است که کل بزرگتر از مجموع اجزای آن است
[ترجمه ترگمان]Holism ثابت می کند که کل بیشتر از مجموع بخش های آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Holism is an academic term, the meaning of which is extensive, ambiguous, easy to bring about different interpretations and currently being misused.
[ترجمه گوگل]کل گرایی اصطلاحی آکادمیک است که معنای آن گسترده، مبهم، آسان به دست آوردن تفاسیر مختلف و در حال حاضر مورد استفاده نادرست است
[ترجمه ترگمان]Holism عبارت دانشگاهی است، که معنای آن گسترده، مبهم، آسان است تا تفاسیر متفاوتی داشته باشد و در حال حاضر مورد سو استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For they suggest that more is at stake in the dispute about holism than the comparatively technical notion of reducibility.
[ترجمه گوگل]زیرا آنها پیشنهاد می کنند که بیشتر از مفهوم نسبتاً فنی تقلیل پذیری در مناقشه در مورد کل نگری در خطر است
[ترجمه ترگمان]چرا که آن ها پیشنهاد می کنند که بیشتر در بحث درباره کل گرایی نسبت به مفهوم نسبتا فنی کاستی پذیری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This defence of individualism is then taken to define the limits of holism as a viable form of explanation.
[ترجمه گوگل]سپس این دفاع از فردگرایی برای تعریف حدود کل نگری به عنوان شکلی از تبیین قابل اجرا در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]سپس این دفاع از فردگرایی به منظور تعریف حدود of به عنوان یک شکل مناسب از توضیح اتخاذ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• theory that entities are complete units and should be related to as such and not separated into parts
holism is a set of beliefs in which everything in nature is seen as being connected in some way.

پیشنهاد کاربران

Holism is a theoretical perspective that emphasizes the interconnectedness of parts within a whole, suggesting that components cannot exist independently of the whole and must be studied together to achieve a full understanding
...
[مشاهده متن کامل]

کل گرایی دیدگاهی نظری است که بر پیوستگی اجزا در یک کل تأکید می کند و مدعی است که اجزا نمی توانند مستقل از کل وجود داشته باشند و برای دستیابی به درک کامل باید با هم مطالعه شوند.
کل گرایی در رشته های مختلف از جمله مراقبت های بهداشتی، روانشناسی، مردم شناسی، بوم شناسی، آموزش، اقتصاد و پزشکی کاربرد دارد.
** کل نگری، کل گرایی، یا اصالت کل به نگرش و طریقه تفکری گفته می شود که بر اساس آن تعیین و تبیین تمامی صفات و ویژگی های سامانه ها تنها و تنها با مطالعه مؤلفه ها و اجزاء متشکله آن ها میسر نیست.
Holism views the whole as more than just the sum of its parts.
Holism encourages consideration of the system within which the whole exists, alongside the whole itself.
Holism is opposed to reductionism, which focuses on breaking down phenomena into smaller parts to explain them.

holism
منابع• https://bhma.org/what-is-holism-in-healthcare/• https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC1463203/
کل نگری ( اسم ) : این نظریه که در درمان بیماری فرد باید تمام شرایط جسمی، روانی و اجتماعی در نظر گرفته شود.
holism ( آینده پژوهی )
واژه مصوب: کل گرایی
تعریف: [آینده پژوهی] نظریه ای برگرفته از نوآیندی که کل یک سامانه را بزرگ تر از مجموع اجزای تشکیل دهنده اش در نظر می گیرد|||[جامعه شناسی] دیدگاهی مبتنی بر بررسی و تحلیل کلیت برخی پدیده های اجتماعی که در آن به جای بررسی و تحلیل جداگانۀ اجزای پدیده ها کلیت آنها در نظر گرفته می شود
...
[مشاهده متن کامل]

کل نگری - اصالت کل

بپرس