1. the holiness of that place
مقدس بودن آن مکان
2. We were immediately struck by this city's holiness.
[ترجمه گوگل]ما بلافاصله تحت تأثیر قداست این شهر قرار گرفتیم
[ترجمه ترگمان]بلافاصله از تقدس این شهر به حیرت افتاده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They worship dreams Holiness in art, ritual, entertainment.
[ترجمه گوگل]آنها تقدس رویاها را در هنر، آیین، سرگرمی می پرستند
[ترجمه ترگمان]آن ها dreams را در هنر، مراسم، سرگرمی و سرگرمی پرستش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This temple is a place of great holiness for the religion's followers.
[ترجمه گوگل]این معبد برای پیروان این دین مکان مقدسی است
[ترجمه ترگمان]این معبد مکان تقدس بزرگ برای پیروان دین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The island has an intangible quality of holiness.
[ترجمه گوگل]این جزیره دارای کیفیت ناملموسی از تقدس است
[ترجمه ترگمان]این جزیره کیفیت نامشهود تقدس را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Vegetarian monks striving for holiness gladly take on most of the nasty work.
[ترجمه گوگل]راهبان گیاهخواری که برای تقدس تلاش می کنند، بیشتر کارهای زشت را با کمال میل انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]راهبان گیاه خواران که در حال تلاش برای تقدس هستند، با کمال میل بیشتر کاره ای زننده را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Here is the stuff of revivalism, holiness movements, tight church membership requirements and, taken to extremes, exclusive cults.
[ترجمه گوگل]در اینجا چیزهای احیاگری، جنبش های قداست، الزامات سخت عضویت در کلیسا و، به افراط، فرقه های انحصاری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا مسائل مربوط به تقدس، جنبش های تقدس، نیازمندی های عضویت محدود کلیسا و به افراط گرایانه و cults منحصر به فرد گفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An aura of holiness and specialness also surrounds stories of the birth and early childhood of psychoanalyst and family therapist Craig Fouassis.
[ترجمه گوگل]هاله ای از تقدس و خاص بودن نیز داستان های تولد و اوایل کودکی روانکاو و درمانگر خانواده کریگ فواسیس را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]هاله تقدس و specialness نیز در برگیرنده داستان های تولد و اوایل دوران کودکی روانکاو و درمانگر خانواده کریگ Fouassis می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The other striking contrast is between holiness and sinfulness.
[ترجمه گوگل]تضاد قابل توجه دیگر بین تقدس و گناه است
[ترجمه ترگمان]تضاد قابل توجه دیگر میان تقدس و گناه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. People will come to comprehend the holiness of it and take their hats off as in church.
[ترجمه گوگل]مردم خواهند آمد تا قداست آن را درک کنند و مانند کلیسا کلاه از سر بردارند
[ترجمه ترگمان]مردم می آیند تا تقدس را درک کنند و کلاهشان را مثل کلیسا بیرون بکشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Other forms of holiness - that of the virgin and the ascetic - were assimilated to martyrdom.
[ترجمه گوگل]اشکال دیگر تقدس - باکره و زاهد - با شهادت ادغام شد
[ترجمه ترگمان]اشکال دیگر تقدس - که آن باکره و the - در برابر شهادت قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Thus our work assumes a kind of holiness that permeates even the most ordinary of everyday activities.
[ترجمه گوگل]بنابراین کار ما نوعی قداست را به خود می گیرد که حتی در معمولی ترین فعالیت های روزمره نفوذ می کند
[ترجمه ترگمان]از این رو، کار ما نوعی تقدس فرض می کند که حتی در عادی ترین فعالیت های روزمره نیز نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The recognition that exceptional holiness and spirituality continue to manifest themselves in our own time is also a central pentecostal conviction.
[ترجمه گوگل]تشخیص اینکه تقدس و معنویت استثنایی همچنان در زمان ما خود را نشان می دهد نیز یک اعتقاد اصلی پنطیکاستی است
[ترجمه ترگمان]این شناخت که تقدس و معنویت استثنایی به ظهور خود در زمان خود ادامه می دهند نیز یک محکومیت pentecostal مرکزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her intelligence and holiness so impressed the sisters that they elected her bursar at the age of fourteen.
[ترجمه گوگل]هوش و قداست او چنان خواهران را تحت تأثیر قرار داد که در چهارده سالگی بورسیه او را انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]هوش و تقدس او این دوخواهر را چنان تحت تاثیر قرار داد که او را در سن ۱۴ سالگی به عنوان bursar انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید