holidaymaker

جمله های نمونه

1. At weekends the roads are jammed with holidaymakers coming to gawp at the parade.
[ترجمه گوگل]آخر هفته‌ها جاده‌ها با تعطیلی‌کنندگانی که به رژه می‌روند مسدود می‌شود
[ترجمه ترگمان]در تعطیلات آخر هفته، خیابان ها پر از توریست هایی است که با دهان باز به تماشای رژه می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police warned holidaymakers to be on the watch for car thieves.
[ترجمه گوگل]پلیس به مسافران تعطیلات هشدار داد که مراقب سارقان خودرو باشند
[ترجمه ترگمان]پلیس به توریست ها هشدار داد که مراقب دزدان خودرو باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Holiday-makers can also add on a week in Majorca before or after the cruise.
[ترجمه گوگل]تعطیلات‌سازان همچنین می‌توانند یک هفته قبل یا بعد از سفر دریایی به مایورکا اضافه کنند
[ترجمه ترگمان]makers همچنین می توانند یک هفته قبل یا بعد از سفر دریایی به ماجورکا دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Holidaymakers should beware of using plastic cards in foreign cash dispensers.
[ترجمه گوگل]گردشگران باید مراقب استفاده از کارت های پلاستیکی در دستگاه های نقدی خارجی باشند
[ترجمه ترگمان]holidaymakers باید از استفاده از کارت های پلاستیکی در قانون گذار خارجی هوشیار باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When the travel company went bankrupt, many holidaymakers were left high and dry abroad or waiting at the airport.
[ترجمه گوگل]هنگامی که شرکت مسافرتی ورشکست شد، بسیاری از مسافران تعطیلات در خارج از کشور یا در فرودگاه منتظر ماندند
[ترجمه ترگمان]زمانی که شرکت مسافرتی ورشکست شد، بسیاری از توریست ها در خارج از کشور و یا در خارج از کشور باقی ماندند و یا در فرودگاه منتظر ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most of the holidaymakers had packed up and gone.
[ترجمه گوگل]بیشتر مسافران تعطیلات وسایل را جمع کرده بودند و رفته بودند
[ترجمه ترگمان]بیشتر the را جمع کرده بودند و رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Holidaymakers continued to pour down to the coast in search of surf and sun.
[ترجمه گوگل]مسافران تعطیلات به دنبال موج سواری و آفتاب به ساحل ریختند
[ترجمه ترگمان]holidaymakers همچنان به دنبال موج و آفتاب به ساحل سرازیر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plane was packed with Dutch holidaymakers.
[ترجمه گوگل]هواپیما مملو از مسافران هلندی بود
[ترجمه ترگمان]هواپیما پر از توریست های هلندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many holidaymakers had avoided the worst of the delays by consulting tourist offices.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گردشگران با مراجعه به دفاتر گردشگری از بدترین تاخیرها جلوگیری کرده بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از توریست ها با مشورت با دفاتر توریستی از بدترین تاخیرها اجتناب کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The airport was thronged with holiday-makers.
[ترجمه گوگل]فرودگاه مملو از گردشگران بود
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه مملو از تعطیلات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some local shops are really fleecing the holiday-makers .
[ترجمه گوگل]برخی از مغازه‌های محلی واقعاً گردش‌کنندگان را فراری می‌دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از فروشگاه های محلی واقعا fleecing هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Holidaymakers were dawdling over hotel breakfasts and asking themselves whether today would bring a repeat of yesterday's sunshine.
[ترجمه گوگل]مسافران تعطیلات مشغول خوردن صبحانه های هتل بودند و از خود می پرسیدند که آیا امروز باعث تکرار آفتاب دیروز می شود؟
[ترجمه ترگمان]holidaymakers در طول صبحانه های هتل تلف شدند و از خودشان سوال کردند که آیا امروز نور خورشید روز گذشته را تکرار خواهند کرد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A superb choice for the discerning holidaymaker.
[ترجمه گوگل]یک انتخاب عالی برای مسافرهای خوش سلیقه
[ترجمه ترگمان]یه انتخاب عالی برای تشخیص holidaymaker
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Holiday-makers crowded the beaches.
[ترجمه گوگل]تعطیلات سازان سواحل را شلوغ کردند
[ترجمه ترگمان]makers در سواحل پر از تعطیلات بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I spoke with an extra holidaymaker whose auto obtained stuck in 2nd gear.
[ترجمه گوگل]من با یک مسافر اضافی صحبت کردم که ماشینش در دنده 2 گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان]من با یک holidaymaker اضافی صحبت کردم که اتومبیل obtained در دنده دوم گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a holidaymaker is a person who is away from home on holiday.
vacationer, person on holiday

پیشنهاد کاربران

همون توریست و گردشگره ولی با این تفاوت ریز که Holidaymaker بیشتر دنبال ریلکس کردن و شل کردن و یه جا چتر رو باز بکنه و دراز بکشه و این جور برنامه هاست ولی توریست، فعالیتش بیشتره و همون تعریفیه که تو ذهنمون داریم.
افرادی که در تعطیلات به سر میبرند
This destination offers holidaymakers a refreshing change of pace
گردشگر ، مترادف با توریست ( کسی که در تعطیلات است )
توریست ، گردشگر
مسافرت در تعطیلات
ما در زبان روزمره از کلمه "مسافر" استفاده میکنیم. مثلا مسافر نوروزی ( کسی که در یک زمان خاص که تعطیلی همگانی یا مرخصی شخصی است به مسافرت میرود )
توریست - گردشگر
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
someone who has travelled to a place on holiday → tourist SYN vacationer
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
vacationer
...
[مشاهده متن کامل]

معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
a person who is visiting a place for their holiday
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
a person who is on holiday away from where they usually live

- گردشگری که در زمان تعطیلات به مسافرت میرود! مثلا گردشگران نوروزی
- شخص در حال گذراندن تعطیلات
Part time holidaymakers
گردشگران نیمه وقت!
جهانگرد
کسی که به تعطیلات رفته یا می رود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس