holdover

/ˈholˌdovər//ˈholˌdovə/

معنی: تمدید، سناتور، ادامه دادن، به تصرف ملک ادامه دادن، برای اینده نگاه داشتن
معانی دیگر: (عامیانه) باقی مانده، شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم می ماند، 1- تصمیم و رسیدگی را به تعویق انداختن 2- در شغل یا محل خود باقی ماندن 3- به عنوان تهدید بکار بردن، باقی ماندن، تمدید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that remains from an earlier period, such as a political appointee from a previous administration.

(2) تعریف: a movie, play, or the like that continues to be shown or performed after an announced closing date.

جمله های نمونه

1. Her terrible fear of dogs is a holdover from her childhood.
[ترجمه ریحانه] شما میتوانید این مسئله را تا هفته آینده به تعویق بیندازید
|
[ترجمه محمد] ترس و وحشتش از سگ ها بجامانده از دوران کودکی است
|
[ترجمه گوگل]ترس وحشتناک او از سگ ها از دوران کودکی او باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]ترس وحشتناک سگ ها از دوران کودکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Richard lived in a single-room occupancy, a holdover from the twenties, when Greenwich Village was filled with writers and artists.
[ترجمه گوگل]ریچارد در یک اتاق تک نفره زندگی می‌کرد که متعلق به دهه بیست بود، زمانی که گرینویچ ویلج مملو از نویسندگان و هنرمندان بود
[ترجمه ترگمان]ریچارد در یک سکونت تک اتاقه، a از بیست و چند سالگی، زندگی می کرد که دهکده گرینویچ پر از نویسندگان و هنرمندان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was a holdover from the days of her marriage that she had difficulty shaking.
[ترجمه گوگل]از روزهای ازدواجش مانده بود که به سختی تکانش می داد
[ترجمه ترگمان]از روزه ای ازدواجش با او مشکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The custom is a holdover from China's dynastic days.
[ترجمه گوگل]این رسم یادگاری از دوران سلسله چین است
[ترجمه ترگمان]این رسم یادگار دوران سلطنتی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is a holdover from the last Administration.
[ترجمه گوگل]او از دولت گذشته است
[ترجمه ترگمان]او یک holdover از آخرین اداره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. China's patriarchy is a feudal holdover, scholars say landpower.
[ترجمه گوگل]محققان می گویند که قدرت پدرسالاری چین متعلق به فئودالی است
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که پدرسالاری چین یک holdover فئودال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A holdover from the days of central planning, the Chinese consumer price index includes apartment rents but excludes soaring costs for owner-occupied housing.
[ترجمه گوگل]شاخص قیمت مصرف‌کننده چینی که از روزهای برنامه‌ریزی مرکزی باقی مانده است، شامل اجاره آپارتمان می‌شود، اما هزینه‌های فزاینده مسکن‌های تحت اشغال را در نظر نمی‌گیرد
[ترجمه ترگمان]از نظر برنامه ریزی مرکزی، شاخص قیمت مصرف کننده چینی، اجاره آپارتمان را شامل می شود، اما هزینه های فزاینده مسکن مسکونی را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Whether it's demons or some holdover from a dysfunctional childhood, he cannot stand to be alone.
[ترجمه گوگل]چه شیاطین باشد و چه چیزهایی از دوران کودکی ناکارآمد، او نمی تواند تنها باشد
[ترجمه ترگمان]فرقی نمی کند که شیاطین یا بعضی از holdover از یک دوران کودکی از دست رفته باشند، او نمی تواند تنها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Holdover of housing funds and property maintenance costs of civil air defense construction shoes.
[ترجمه گوگل]دارنده وجوه مسکن و هزینه های نگهداری اموال کفش های ساخت پدافند هوایی غیرنظامی
[ترجمه ترگمان]هزینه های مسکن و هزینه های تعمیر و نگهداری املاک و مستغلات کفش های ساخت دفاع هوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The ministry is indeed a fief, a holdover from the era when the state controlled all.
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه در واقع یک دیو است، از دورانی که دولت همه چیز را تحت کنترل داشت
[ترجمه ترگمان]این وزارتخانه در واقع تیول است، یک holdover از دوره زمانی که دولت همه چیز را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. octa reserves quadword values (the mnemonic is a holdover from 16-bit days).
[ترجمه گوگل]octa مقادیر چهار کلمه ای را ذخیره می کند (مانمونیک ذخیره ای از روزهای 16 بیتی است)
[ترجمه ترگمان](octa)مقدار quadword (octa)را ذخیره می کند (the یک holdover از ۱۶ روزه است)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At first, he seemed like any other union hack, a holdover from the Boyle era.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، او مانند هر هک اتحادیه دیگری به نظر می رسید، چیزی که متعلق به دوران بویل است
[ترجمه ترگمان]در آغاز، به نظر می رسید که او مثل هر عضو اتحادیه دیگر که از دوره بویل ساخته شده بود، شباهت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A valuation may on occasions be necessary because of the interaction of holdover relief and other capital gains tax reliefs.
[ترجمه گوگل]ارزیابی ممکن است در مواقعی به دلیل تعامل معافیت های نگهداری و سایر تخفیف های مالیاتی بر عایدی سرمایه ضروری باشد
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی ممکن است در موارد ضروری به دلیل برهم کنش of و دیگر سوده ای سرمایه ای به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Abe, with his long hair and beard, looks like a holdover from the 1960s.
[ترجمه گوگل]آبه، با موهای بلند و ریش‌هایش، به نظر می‌رسد که متعلق به دهه 1960 است
[ترجمه ترگمان]ایب با موهای بلند و ریش بلندش مثل a از دهه ۱۹۶۰ به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some religions shun the cards, and the scientific establishment condemns them as symbols of unreason, a holdover from an unenlightened past.
[ترجمه گوگل]برخی از مذاهب از کارت‌ها دوری می‌کنند، و نهادهای علمی آن‌ها را به‌عنوان نمادهای بی‌عقلی، بازمانده‌ای از گذشته‌ای ناروشن، محکوم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از مذاهب از این کارت ها اجتناب می کنند، و موسسه علمی آن ها را به عنوان نماد of، a از گذشته unenlightened محکوم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. You can hold over the matter till next week.
[ترجمه گوگل]می توانید این موضوع را تا هفته آینده ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی تا هفته دیگه این موضوع رو نگه داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The blackmailer had a hold over him.
[ترجمه گوگل]باج گیر او را تحت کنترل داشت
[ترجمه ترگمان]حق السکوت بگیر دش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Would you please hold over the rest of the goods?
[ترجمه گوگل]لطفاً بقیه کالاها را نگه دارید؟
[ترجمه ترگمان]میشه بقیه کالاها رو نگه داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. I realized that the woman had a hold over my father.
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که آن زن به پدرم دست دارد
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که آن زن پدر من را نگه داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Not to hold over this note into the next measure.
[ترجمه گوگل]این یادداشت را در مرحله بعدی نگه ندارید
[ترجمه ترگمان]این نکته را در معیار بعدی نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He no longer had any hold over her.
[ترجمه گوگل]او دیگر هیچ تسلطی بر او نداشت
[ترجمه ترگمان]دیگر تاب تحمل او را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Let's hold over discussion of this problem until our next meeting.
[ترجمه گوگل]بیایید تا جلسه بعدی در مورد این مشکل بحث کنیم
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید بحث این مشکل را تا جلسه بعدی ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. He has a tremendous hold over his younger brother.
[ترجمه گوگل]او تسلط فوق العاده ای بر برادر کوچکترش دارد
[ترجمه ترگمان]او برادر کوچک تر خود را محکم گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The author has a considerable hold over the reading public.
[ترجمه گوگل]نویسنده نفوذ قابل توجهی بر خوانندگان دارد
[ترجمه ترگمان]نویسنده کتاب قابل توجهی را بر روی عموم مردم قرائت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The President said that he would hold over until a new one was selected.
[ترجمه گوگل]رئیس‌جمهور گفت که تا انتخاب یک نفر جدید ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور گفت که تا زمانی که یک فرد جدید انتخاب شود، آن را حفظ خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. She has definitely got something to hold over old rival Adam.
[ترجمه گوگل]او قطعا چیزی برای نگه داشتن رقیب قدیمی آدام دارد
[ترجمه ترگمان]او قطعا چیزی برای حفظ رقیب قدیمی خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. They are indicative of the government's shaky hold over grass-roots politics.
[ترجمه گوگل]آنها نشان دهنده تسلط متزلزل دولت بر سیاست های مردمی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها نشانه ای از موضع لرزان دولت بر روی سیاست ریشه ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. His hold over swimming was never so strong.
[ترجمه گوگل]قدرت او بر شنا هرگز آنقدر قوی نبود
[ترجمه ترگمان]مقاومت او بر شنا هیچ گاه آن قدر قوی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Because this Journal is already full we will hold over a full report until the next issue.
[ترجمه گوگل]از آنجا که این مجله در حال حاضر پر شده است، ما یک گزارش کامل را تا شماره بعدی نگه خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این ژورنال تا به حال تکمیل شده است، تا مساله بعدی یک گزارش کامل را در اختیار ما قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمدید (اسم)
extension, continuation, revival, holdover, prorogation, protraction

سناتور (اسم)
holdover

ادامه دادن (فعل)
further, run, bring on, keep, maintain, continue, hang on, carry on, extend, hold over, run on

به تصرف ملک ادامه دادن (فعل)
hold over

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that remains from a previous time
a holdover is something or someone that remains from a previous time or event; used in american english.

پیشنهاد کاربران

ته مانده، تتمه
کاربند ( بر وزن کارمند )
اشخاصی که خود را به کارهای دولتی "بند" میکنند.
تتمه ای از گذشته تا به حال
to do or deal with something at a later time
انجام دادن یا پرداختن به چیزی در زمان بعدی/ موکول شدن به بعد
. The matter was held over for further review.
موضوع برای بررسی بیشتر به بعداً موکول شد.
گسترش دادن. . . ادامه دادن. . . برای مدت طولانی ادامه پیدا کردن
To extend, to keep for a long time
ادامه ددن، طول دادن، کش دادن ، طولانی کردن کاری
several flights were hold over because of the storm

بپرس