نگه داشتن تو آب نمک ( معطل نگه داشتن یک فرد ) فعل
Example: It feels that I'm getting holding in reserve
نگه داشتن به عنوان ذخیره/یدک ( چیزی را برای استفاده در آینده نگه داشتن، نه استفاده فوری ) فعل:
... [مشاهده متن کامل]
Example: We are holding some funds in reserve for unexpected expenses
توضیح:
زاپاس نگه داشتن کسی توی رابطه برای بعدا ( معمولا زن ها از این تکنیک برای مردها استفاده می کنن، به طوری که ارزش اون شخص که توی آب نمکه از دید زن پایینه اما برای روز مبادا که کسی توی دسترسش نباشه نگه ش میداره تا ازش توجه و حمایت بگیره و مرد هم معمولا متوجه نمیشه مورد سواستفاده عاطفی قرار گرفته و تند تند خدمات میده )
نگه داشتن به عنوان ذخیره/یدک ( چیزی را برای استفاده در آینده نگه داشتن، نه استفاده فوری ) فعل:
... [مشاهده متن کامل]
توضیح:
زاپاس نگه داشتن کسی توی رابطه برای بعدا ( معمولا زن ها از این تکنیک برای مردها استفاده می کنن، به طوری که ارزش اون شخص که توی آب نمکه از دید زن پایینه اما برای روز مبادا که کسی توی دسترسش نباشه نگه ش میداره تا ازش توجه و حمایت بگیره و مرد هم معمولا متوجه نمیشه مورد سواستفاده عاطفی قرار گرفته و تند تند خدمات میده )