🔸 معادل فارسی:
به عهده گرفتن مسئولیت خود / سهم خود را انجام دادن / کم نذاشتن
در زبان محاوره ای:
وظیفه شو انجام داد / کم نذاشت / سهم خودشو خوب کشید بالا
🔸 تعریف ها:
1. ( همکاری – وظیفه ) :
... [مشاهده متن کامل]
انجام دادن سهم یا مسئولیت خود در یک کار گروهی یا توافق.
مثال: If everyone holds up their end, we’ll finish on time.
اگه همه سهم خودشونو انجام بدن، به موقع تموم می کنیم.
2. ( رابطه – تعهد ) :
پایبند بودن به تعهدات یا قول هایی که داده ایم.
مثال: She didn’t hold up her end of the deal.
اون به قولش عمل نکرد.
🔸 مترادف ها:
do one’s part – pull one’s weight – fulfill one’s responsibility
به عهده گرفتن مسئولیت خود / سهم خود را انجام دادن / کم نذاشتن
در زبان محاوره ای:
وظیفه شو انجام داد / کم نذاشت / سهم خودشو خوب کشید بالا
🔸 تعریف ها:
1. ( همکاری – وظیفه ) :
... [مشاهده متن کامل]
انجام دادن سهم یا مسئولیت خود در یک کار گروهی یا توافق.
مثال: If everyone holds up their end, we’ll finish on time.
اگه همه سهم خودشونو انجام بدن، به موقع تموم می کنیم.
2. ( رابطه – تعهد ) :
پایبند بودن به تعهدات یا قول هایی که داده ایم.
مثال: She didn’t hold up her end of the deal.
اون به قولش عمل نکرد.
🔸 مترادف ها:
"اگر به تعهداتت عمل نکنی، قرارداد لغو می شود. "
- - -
... [مشاهده متن کامل]
"به او اعتماد کردم، اما به قولش عمل نکرد. "
- - -
"او همیشه به تعهداتش پایبند است، پس می توانیم رویش حساب کنیم. "
- - -
"ما به تعهدمان عمل کردیم—حالا نوبت توست که به قولت عمل کنی. "
- - -
- "Hold up one’s end" → "به تعهداتش عمل کند" ( formal ) / "به قولش پایبند باشد" ( common )
- "Bargain/deal" → "قرارداد" ( formal ) / "قول" ( informal )
( �چون شما تعهدات را انجام دادید، پرداخت را ادامه می دهیم. � )
به عهد وفا کردن