🔸 معادل فارسی:
تنها ماندن با مسئولیت / قربانی شدن / همه چیز افتاد گردنش
در زبان محاوره ای:
همه پیچوندن و انداختن گردن اون، تنها موند با خرابکاری، انداختنش جلو، قربونی شد
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( منفی – قربانی شدن ) :**
وقتی بقیه از مسئولیت یا اشتباه فرار می کنن و یه نفر رو تنها می ذارن تا تاوان بده
مثال: Everyone left early and I was left holding the bag.
همه زود رفتن و من موندم تاوانشو بدم.
2. ** ( استعاری – خیانت آمیز ) :**
اشاره به موقعیتی که کسی فریب می خوره یا مسئولیت چیزی رو به ناحق گردن می گیره
مثال: He trusted them, but they ran off and he held the bag.
بهشون اعتماد کرد، ولی پیچوندنش و خودش قربونی شد.
3. ** ( تجاری – مالی ) :**
در بازارهای مالی، وقتی کسی دارایی بی ارزش رو نگه می داره چون بقیه فروختن و فرار کردن
مثال: Retail investors were left holding the bag after the stock crashed.
بعد از سقوط سهام، سرمایه گذارهای خرد موندن با ضرر.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
take the fall – be the scapegoat – get stuck – be left behind – carry the blame – be hung out to dry
تنها ماندن با مسئولیت / قربانی شدن / همه چیز افتاد گردنش
در زبان محاوره ای:
همه پیچوندن و انداختن گردن اون، تنها موند با خرابکاری، انداختنش جلو، قربونی شد
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( منفی – قربانی شدن ) :**
وقتی بقیه از مسئولیت یا اشتباه فرار می کنن و یه نفر رو تنها می ذارن تا تاوان بده
مثال: Everyone left early and I was left holding the bag.
همه زود رفتن و من موندم تاوانشو بدم.
2. ** ( استعاری – خیانت آمیز ) :**
اشاره به موقعیتی که کسی فریب می خوره یا مسئولیت چیزی رو به ناحق گردن می گیره
مثال: He trusted them, but they ran off and he held the bag.
بهشون اعتماد کرد، ولی پیچوندنش و خودش قربونی شد.
3. ** ( تجاری – مالی ) :**
در بازارهای مالی، وقتی کسی دارایی بی ارزش رو نگه می داره چون بقیه فروختن و فرار کردن
مثال: Retail investors were left holding the bag after the stock crashed.
بعد از سقوط سهام، سرمایه گذارهای خرد موندن با ضرر.
________________________________________
🔸 مترادف ها: