🔹 معادل فارسی: همراهی بدون قضاوت / حضور امن
در زبان محاوره ای: �کنار کسی بودن بدون اینکه بخوای درستش کنی�
�Hold space� یعنی اینکه برای کسی جا باز کنی—نه فقط فیزیکی، بلکه احساسی و ذهنی. یعنی بدون قضاوت، بدون نصیحت، و بدون تلاش برای اصلاح، فقط حضور داشته باشی. مثل اینکه بگی: �من اینجام، بدون اینکه بخوام چیزی رو تغییر بدم. �
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مترادف ها:
be present – offer emotional support – create safe space – listen deeply
مثال؛
She held space for me while I processed my grief.
اون کنارم بود و بدون اینکه چیزی بگه، اجازه داد غمم رو تجربه کنم.
در زبان محاوره ای: �کنار کسی بودن بدون اینکه بخوای درستش کنی�
�Hold space� یعنی اینکه برای کسی جا باز کنی—نه فقط فیزیکی، بلکه احساسی و ذهنی. یعنی بدون قضاوت، بدون نصیحت، و بدون تلاش برای اصلاح، فقط حضور داشته باشی. مثل اینکه بگی: �من اینجام، بدون اینکه بخوام چیزی رو تغییر بدم. �
... [مشاهده متن کامل]
🔹 مترادف ها:
مثال؛
اون کنارم بود و بدون اینکه چیزی بگه، اجازه داد غمم رو تجربه کنم.
سنگ صبور کسی بودن
فضای امنی ایجاد کردن
همدلی کردن
دل به دل کسی دادن
همدلی کردن
دل به دل کسی دادن
سراپا گوش بودن
جسمی، روحی و فکری به کسی توجه داشتن
جسمی، روحی و فکری به کسی توجه داشتن