🔸 معادل فارسی:
- به تعویق انداختن / عقب انداختن
- ادامه دادن / تمدید کردن
- نگه داشتن چیزی برای بعد
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( زمانی – اصلی ) :**
به معنای به تعویق انداختن یا عقب انداختن یک کار یا تصمیم.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The meeting was held over until next week. *
جلسه تا هفته ی آینده به تعویق افتاد.
2. ** ( ادامه/تمدید – کاربردی ) :**
برای اشاره به ادامه ی یک وضعیت یا تمدید یک قرارداد/وظیفه.
مثال: *The senator was held over for another term. *
سناتور برای دوره ی دیگری تمدید شد.
3. ** ( نگه داشتن – استعاری ) :**
گاهی به معنای نگه داشتن چیزی برای استفاده ی بعدی.
مثال: *We’ll hold over the tickets for tomorrow. *
بلیت ها را برای فردا نگه می داریم.
- - -
🔸 مترادف ها:
postpone – delay – extend – carry over – continue
- به تعویق انداختن / عقب انداختن
- ادامه دادن / تمدید کردن
- نگه داشتن چیزی برای بعد
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( زمانی – اصلی ) :**
به معنای به تعویق انداختن یا عقب انداختن یک کار یا تصمیم.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The meeting was held over until next week. *
جلسه تا هفته ی آینده به تعویق افتاد.
2. ** ( ادامه/تمدید – کاربردی ) :**
برای اشاره به ادامه ی یک وضعیت یا تمدید یک قرارداد/وظیفه.
مثال: *The senator was held over for another term. *
سناتور برای دوره ی دیگری تمدید شد.
3. ** ( نگه داشتن – استعاری ) :**
گاهی به معنای نگه داشتن چیزی برای استفاده ی بعدی.
مثال: *We’ll hold over the tickets for tomorrow. *
بلیت ها را برای فردا نگه می داریم.
- - -
🔸 مترادف ها:
عقب انداختن، به تعویق انداختن
آتو داشتن و استفاده از اطلاعات کسی برای تحت فشار گذاشتن او
نگه داشتن - گذاشتن برای یه وقت دیگه
Let's hold this discussion over until they arrive
بیا این بحث رو نگه داریم تا اونا میرسند
I'm going to hold over that movie for another night
این فیلمو میزارم واسه یه شب دیگه
بیا این بحث رو نگه داریم تا اونا میرسند
این فیلمو میزارم واسه یه شب دیگه
یه کیک میخورم تا منو نگه داره یا گوشه معدم رو بگیره
وقتی گشنه ایم ولی هنوز تا زمان صرف وعده اصلی مونده، یسری خوراکی می خوریم تا موقع وعده اصلی دوام بیاریم