hold hands


دست همدیگر را گرفتن

جمله های نمونه

1. We hold hands across the table in the coffee shop.
[ترجمه گوگل]دست روی میز کافی شاپ می گیریم
[ترجمه ترگمان] توی کافی شاپ دست نگه می داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They hold hands, they tell each other their stories, they find happiness again.
[ترجمه fateme] آنها دست یکدیگر را میگیرند; آنها داستانهایشان را به همدیگر میگویند; آنها دوباره شادی را می یابند
|
[ترجمه گوگل]دست در دست هم می گیرند، داستان هایشان را برای هم تعریف می کنند، دوباره شادی را پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دستشان را نگه می دارند، به یکدیگر داستان ها می گویند، دوباره شادی را پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's forgotten what it is to sit and hold hands among the buttercups.
[ترجمه گوگل]او فراموش کرده است که نشستن و دست در دست گرفتن در میان کره ها چیست
[ترجمه ترگمان]فراموش کرده که چه چیزی است که نشستن و دست دادن دست روی کیک و شیرینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They hold hands gingerly to avoid putting pressure on the boils in their armpits.
[ترجمه گوگل]آنها برای جلوگیری از فشار بر جوش های زیر بغل دست هایشان را با هم می گیرند
[ترجمه ترگمان]آن ها با احتیاط دستان خود را نگه می دارند تا از فشار بر روی جوش در زیر armpits اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had trained them to hold hands, walk straight to school and not to talk to strangers.
[ترجمه گوگل]او به آنها آموزش داده بود که دست در دست هم بگیرند، مستقیم به سمت مدرسه راه بروند و با غریبه ها صحبت نکنند
[ترجمه ترگمان]او آن ها را آموزش داده بود که دست نگه دارد و یک راست به مدرسه برود و با غریبه ها حرف نزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They greet each other; hold hands, laugh with pleasure.
[ترجمه گوگل]آنها به یکدیگر سلام می کنند; دست ها را بگیرید، با لذت بخندید
[ترجمه ترگمان]به همدیگر سلام می کنند، دست همدیگر را می گیرند، با لذت می خندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hope to hold hands with you to create the healthy fine future together.
[ترجمه گوگل]امیدوارم که با شما دست در دست هم بگیریم تا آینده خوب و سالمی را با هم بسازیم
[ترجمه ترگمان]امیدواریم که با شما دست داشته باشید تا آینده خوب و خوبی را با هم ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You sit close, touch when talking, hold hands, hug.
[ترجمه رومینا] شما نزدیک می نشینید, هنگام حرف زدن لمس میکنید, دست یکدیگر را میگیرید و بغل میکنید
|
[ترجمه گوگل]نزدیک می نشینید، هنگام صحبت لمس می کنید، دست می گیرید، در آغوش می گیرید
[ترجمه ترگمان] وقتی حرف می زنی، دست بزن، دست نگه دار، بغل کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Couples are no longer afraid to hold hands or kiss in public.
[ترجمه رومینا] زوج ها دیگر از اینکه در مکان های عمومی دست یکدیگر را بگیرند و یکدیگر را ببوسند نمی ترسند
|
[ترجمه گوگل]زوج‌ها دیگر از دست گرفتن یا بوسیدن در ملاء عام ترسی ندارند
[ترجمه ترگمان]زوج ها دیگر از دست نگه داشتن دست یا بوسیدن در جامعه نمی ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Elsie tried to walk with him and hold hands, but he would shake her off, leaving her heartsick .
[ترجمه گوگل]السی سعی کرد با او راه برود و دستانش را بگیرد، اما او او را تکان می داد و او را ناراحت می کرد
[ترجمه ترگمان]السی سعی کرد با او راه برود و دست نگه دارد، اما او سرش را تکان می داد و her را رها می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We willcontinuously Of surmount hold hands with you to create fine tomorrow together.
[ترجمه گوگل]ما به طور مستمر دست به دست هم خواهیم داد تا فردای خوب را با هم بسازیم
[ترجمه ترگمان]ما باید با شما دست نگه داریم تا فردا با هم خوب خلق کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It also allows ASIMO to hold hands and let a human guide its motion.
[ترجمه گوگل]همچنین به آسیمو اجازه می‌دهد دست‌ها را بگیرد و به انسان اجازه دهد حرکت خود را هدایت کند
[ترجمه ترگمان]هم چنین به ASIMO اجازه می دهد که دست ها را نگه دارد و اجازه دهد یک انسان حرکت خود را هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We all hold hands and sing Christmas carols, as Papa buried our magic snowballs.
[ترجمه گوگل]همه ما دست به دست هم می دهیم و سرودهای کریسمس را می خوانیم، همانطور که بابا گلوله های برفی جادویی ما را دفن کرد
[ترجمه ترگمان]همه ما با هم دست نگه می داریم و سرود کریسمس رو بخونیم، همونطور که پاپا هم با گلوله برفی ما رو دفن کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rick Imirowicz (left) and his husband Terrance Health hold hands to pose for a videographer after their wedding ceremony at All Souls Unitarian Church on March 2010 in Washington, DC.
[ترجمه گوگل]ریک ایمیروویچ (سمت چپ) و همسرش ترنس هلث، پس از مراسم عروسی خود در کلیسای متحد آل سولز در مارس 2010 در واشنگتن دی سی، دست در دست هم می گیرند تا برای یک فیلمبردار ژست بگیرند
[ترجمه ترگمان]ریک Imirowicz (چپ)و همسرش Terrance Health پس از مراسم عروسی خود در کلیسای Unitarian Souls در مارس ۲۰۱۰ در واشنگتن دی سی دست به دست هم دادند تا یک فیلم بردار برای یک فیلم بردار تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Let us hold hands to create the brilliancy together for tomorrow.
[ترجمه گوگل]بیایید دست در دست هم بگیریم تا با هم درخشندگی را برای فردا خلق کنیم
[ترجمه ترگمان]اجازه بدهید دست یکدیگر را برای فردا درست کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

'گاهی معنای مراقبت کردن و حامی بودن هم میده.
مثال: I did not hold her hand
دست همو گرفتن
SYN hand in hand
دست همدیگر را گرفتن ( به صورت عاشقانه )

بپرس