hold forth

/hoʊldˈfɔːrθ//həʊldfɔːθ/

معنی: پیشنهاد کردن، انتظار داشتن، ارائه دادن
معانی دیگر: 1- سخنرانی کردن، موعظه کردن 2- (نادر) پیشنهاد کردن، عرضه داشتن

جمله های نمونه

1. I've never seen anyone who could hold forth so long.
[ترجمه درسا زمان زاده] هرگز کسی را ندیده ام که بتواند تا این حد طولانی مدت سخنرانی کند.
|
[ترجمه گوگل]من هرگز کسی را ندیده ام که بتواند اینقدر مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]تا به حال کسی را ندیده ام که این همه مدت دوام بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What right did anybody have to hold forth about his marriage?
[ترجمه گوگل]کسی در مورد ازدواجش چه حقی داشت؟
[ترجمه ترگمان]حق با کسی بود که در مورد ازدواجش حرف بزنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Excessively bizarre, loving to hold forth, but speaking with spirit.
[ترجمه گوگل]بیش از حد عجیب و غریب، دوست داشتنی است، اما با روح صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]excessively عجیب و غریب که دوست داشتن آن را نگه دارند اما با روح صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After a few drinks, he would hold forth for hours on government conspiracy theories.
[ترجمه گوگل]پس از چند نوشیدنی، او ساعت‌ها در مورد تئوری‌های توطئه دولت صحبت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]پس از چند نوشیدنی، او ساعت ها در مورد تئوری های توطئه دولت سخنرانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Those in authority are never tired of hold forth the possibility of the abuse of freedom as a reason for withholding it, but without that possibility freedom would not be really free.
[ترجمه گوگل]صاحبان قدرت هرگز از این که امکان سوء استفاده از آزادی را دلیلی برای خودداری از آن بدانند خسته نمی شوند، اما بدون این امکان آزادی واقعاً آزاد نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]کسانی که در اختیار دارند هرگز نمی توانند امکان سواستفاده از آزادی را به عنوان دلیلی برای ممانعت از آن به دست آورند، اما بدون آن امکان آزادی واقعا آزاد نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At Cambridge (youtube. com/user/CambridgeUniversity) you can see David Starkey hold forth on Henry VIII or William Hague on William Pitt.
[ترجمه گوگل]در کمبریج (youtube com/user/CambridgeUniversity) می‌توانید دیوید استارکی را در کنار هنری هشتم یا ویلیام هیگ در ویلیام پیت ببینید
[ترجمه ترگمان]در کمبریج (یوتیوب) com \/ user \/ CambridgeUniversity)می توانید دیوید Starkey را ببینید که روی هنری هشتم یا ویلیام هیگ در ویلیام پیت ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He will hold forth until he is stopped.
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که متوقف شود، ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]اون تا وقتی که اون متوقف بشه، اون جلو می مونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So as you hold forth, please remember to listen with equal intensity.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در حین ایستادگی، لطفاً به یاد داشته باشید که با شدت یکسان گوش دهید
[ترجمه ترگمان]پس همانطور که جلو می گیرید، لطفا به خاطر داشته باشید که با شدت برابر گوش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They like being the centre of attention, are more narcissistic, and more likely to hold forth about their achievements.
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند در مرکز توجه قرار بگیرند، خودشیفته تر هستند و بیشتر در مورد دستاوردهای خود اظهار نظر می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند که مرکز توجه باشند، خودشیفته باشند، و به احتمال زیاد درباره دستاوردهای آن ها صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In China, hearing Taoists speak about Tao or critics hold forth on literature makes your fresh creep, and no perspiration dares come.
[ترجمه گوگل]در چین، شنیدن صحبت‌های تائوئیست‌ها در مورد تائو یا انتقاد منتقدان از ادبیات، شما را تازه می‌کند، و هیچ تعریقی جرأت نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]در چین، شنیدن سخنان Taoists در مورد تائو یا منتقدان در زمینه ادبیات باعث می شود که خزش جدید ایجاد شود و هیچ عرق ایجاد نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He who is coming is coming we need only to hold forth for Him .
[ترجمه گوگل]کسی که می آید می آید ما فقط باید برای او نگه داریم
[ترجمه ترگمان]او که می آید، ما فقط احتیاج داریم که او را برای او نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He often gives speeches on what's broken in the medical world, and holds salons where some of the most interesting minds in medicine hold forth on any number of mind bending topics.
[ترجمه گوگل]او اغلب در مورد آنچه در دنیای پزشکی شکسته شده است سخنرانی می کند و سالن هایی برگزار می کند که در آن برخی از جالب ترین ذهن های پزشکی در مورد موضوعات مختلف ذهنی صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]او اغلب در مورد آنچه در دنیای پزشکی می شکند صحبت می کند، و سالونها را در جایی نگه می دارد که در آن برخی از جالب ترین افکار پزشکی در بسیاری از موضوعات سر و کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is part of a new generation of academic stars who hold forth in cyberspace on their college Web sites and even, without charge, on iTunes U, which went up in May on Apple's iTunes Store.
[ترجمه گوگل]او بخشی از نسل جدیدی از ستارگان دانشگاهی است که در فضای مجازی در وب‌سایت‌های دانشگاهی خود و حتی بدون پرداخت هزینه در iTunes U که در ماه می در فروشگاه iTunes اپل منتشر شد، حضور دارند
[ترجمه ترگمان]او بخشی از یک نسل جدید از ستاره های دانشگاهی است که در فضای مجازی بر روی وب سایت خود و حتی بدون هزینه، در آی تیونز، که در ماه مه در فروشگاه آی تیونز اپل ایجاد شد، شرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is full of interviews with notable people who are keen to hold forth on Mr.
[ترجمه گوگل]این مملو از مصاحبه با افراد برجسته ای است که مایلند در مورد آقای دکتر صحبت کنند
[ترجمه ترگمان]این موضوع پر از مصاحبه با افرادی برجسته است که مشتاق هستند که در مورد آن ها صحبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیشنهاد کردن (فعل)
submit, motion, advance a proposal, offer, propose, suggest, bid, hold forth, propound, proffer, move a proposal, propone

انتظار داشتن (فعل)
await, attend, hold forth, anticipate, expect, envisage, hope

ارائه دادن (فعل)
submit, give, present, exhibit, put, tender, render, hold forth, produce, bring forward, propound, porrect, propone

پیشنهاد کاربران

میتونه به معنی "مشغول به کار" هم باشه. .
بالای منبر رفتن
طولانی مدت در مورد موضوعی صحبت کردن

بپرس