hold fire
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( در اصطلاح عامیانه ) دست نگه داشتن
مثال: I think we should hang fire until the situation becomes clearer.
فکر میکنم باید دست نگه داریم تا وضعیت روشن تر بشه
مثال: I think we should hang fire until the situation becomes clearer.
فکر میکنم باید دست نگه داریم تا وضعیت روشن تر بشه
به تاخیر انداختن انجام کاری
تیراندازی نکردن
متوقف کردن تیراندازی
شلیک نکردن
به تاخیر انداختن انتقاد کردن یا پرسیدن از کسی