hokey

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: hokier, hokiest
مشتقات: hokeyness (hokiness) (n.)
(1) تعریف: (slang) obnoxiously sentimental.

(2) تعریف: obviously contrived.

جمله های نمونه

1. The ending of the movie was awful hokey.
[ترجمه گوگل]پایان فیلم افتضاح بود
[ترجمه ترگمان]پایان فیلم عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They made us all sing some hokey song at the party.
[ترجمه گوگل]آنها همه ما را وادار کردند که در مهمانی چند آهنگ هوکی بخوانیم
[ترجمه ترگمان] اونا ما رو مجبور کردن که یه آهنگ hokey تو مهمونی بخونیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It may sound hokey, but county fairs are still great entertainment.
[ترجمه گوگل]ممکن است جالب به نظر برسد، اما نمایشگاه های شهرستانی همچنان سرگرمی عالی هستند
[ترجمه ترگمان]ممکن است بی هوده به نظر برسد، اما نمایشگاه های شهر هنوز سرگرمی های زیادی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do the Hokey Pokey and turn yourself around.
[ترجمه گوگل]Hokey Pokey را انجام دهید و خودتان را بچرخانید
[ترجمه ترگمان]سر و صدا نکن و خودت رو به این طرف و آن طرف نگاه کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. HOKEY POKEYA funny name for this delicious and crunchy Baskin-Robbins flavor!
[ترجمه گوگل]نام خنده دار HOKEY POKEYA برای این طعم خوشمزه و ترد Baskin-Robbins!
[ترجمه ترگمان]یه اسم بامزه برای این Baskin خوش مزه و ترد - رابینز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I know this sounds new age and hokey, but it works.
[ترجمه گوگل]من می دانم که این به نظر می رسد عصر جدیدی است، اما کار می کند
[ترجمه ترگمان]می دانم که این عصر جدید و درست است، اما کارساز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It sounds hokey, but recognizing the many things you have to be thankful for is a sign of resilience.
[ترجمه گوگل]عجیب به نظر می رسد، اما تشخیص بسیاری از چیزهایی که باید بابت آنها شکرگزار باشید، نشانه انعطاف پذیری است
[ترجمه ترگمان]درست به نظر می رسد، اما این را تشخیص می دهد که بسیاری از چیزهایی که باید از آن ممنون باشید نشانه انعطاف پذیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By hokey, that's so, Tom!
[ترجمه گوگل]با هوکی، همینطور است، تام!
[ترجمه ترگمان]راستی، تام، این طور است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No hokey mouse messages here.
[ترجمه گوگل]هیچ پیام موس هوکی در اینجا وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در اینجا هیچ پیغامی برای نمایش ماوس وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even now, the default name they gave the boy themselves has a hokey ring to it.
[ترجمه گوگل]الان هم اسم پیش فرضی که برای خود پسر گذاشته اند یک حلقه هوکی دارد
[ترجمه ترگمان]حتی در حال حاضر، نام پیش فرض آن ها این است که خود این پسر یک حلقه hokey برای آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But in the hands of director John Singleton, it instead descends disappointingly into vacuous, hokey Hollywoodism.
[ترجمه گوگل]اما در دستان کارگردان جان سینگلتون، در عوض به طرز ناامیدکننده ای به هالیوودیسم هولناک و خالی فرو می رود
[ترجمه ترگمان]اما در دستان کارگردان جان سینگلتون، به جای آن، به جای آن به طور ناامیدانه در پوچ و پوچ قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However, don't let this fact fool you into thinking that GObject OOP programming is just a bunch of hokey technojargon for good old-fashioned C programming.
[ترجمه گوگل]با این حال، اجازه ندهید این واقعیت شما را فریب دهد و فکر کنید که برنامه نویسی GObject OOP فقط یک دسته از فنون هاکی برای برنامه نویسی خوب C قدیمی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، اجازه ندهید این حقیقت شما را گول بزند و فکر کنید که برنامه نویسی GObject فقط یک مشت of است که برای برنامه نویسی C خوب طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some of the stories are a bit outdated and hokey, but if you can get past that, the informational content still holds true for today.
[ترجمه گوگل]برخی از داستان ها کمی قدیمی و جالب هستند، اما اگر بتوانید از آن عبور کنید، محتوای اطلاعاتی هنوز برای امروز صادق است
[ترجمه ترگمان]بعضی از این داستان ها کمی منسوخ و ادا هستند، اما اگر شما بتوانید از آن عبور کنید، محتوای اطلاعاتی هنوز هم برای امروز صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His Facebook fan club has 000 members, and a hokey ballad on YouTube sings his praises.
[ترجمه گوگل]کلوپ طرفداران فیس بوک او 000 عضو دارد و یک تصنیف هوکی در یوتیوب او را ستایش می کند
[ترجمه ترگمان]باشگاه هواداران فیس بوک او ۰۰۰ عضو دارد و یک تصنیف تمسخرآمیز در یوتیوب، مدح او را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessively sentimental; fake, artificial, contrived

پیشنهاد کاربران

( حرف ) شعاری. حرفی که شعاری باشد یعنی صرفاً زده می شود، اما پشت آن هیچ معنا و مفهوم و غرض واقعی نهفته نشده است. با همین یک واژه تقریباً تمام معانی کاربران بالاتر را می توان پوشش داد.
اگر مفید بود لطفاً لایک بفرمایید.
چیزای بی معنی، چیزای ساختگی، احساسات ساختگی، احساسات بی معنی، چیزای احساسی الکی، چیزای احمقانه، احساسات احمقانه، حرفای احمقانه، حرفای احساسی بی معنی. . .
به طرز زننده ای احساساتی

بپرس