hogwash

/ˈhɑːˌɡwɑːʃ//ˈhɒɡwɒʃ/

معنی: چیز بی معنی، گنداب اشپزخانه، چیز بی معنی و بیمزه
معانی دیگر: پس مانده ی خوراک خوک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: scraps or garbage given to hogs; swill.

(2) تعریف: nonsensical, meaningless, or worthless talk or writing.
مشابه: bilge, bunk, double-talk, nonsense, poppycock, rot, rubbish, trash

- The senator's promises were hogwash.
[ترجمه گوگل] وعده‌های سناتور بی‌معنی بود
[ترجمه ترگمان] سخنان سناتور بی معنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Grandmother says all that is nonsense and hogwash.
[ترجمه گوگل]مادربزرگ می گوید همه چیز مزخرف و گراز است
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ همه این ها بی معنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Anyway, it might still be a lot of hogwash.
[ترجمه گوگل]به هر حال، ممکن است هنوز مقدار زیادی هوگواش باشد
[ترجمه ترگمان] به هر حال، ممکنه هنوز یه عالمه مزخرف باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His answer was pure hogwash.
[ترجمه گوگل]پاسخ او هوگواش خالص بود
[ترجمه ترگمان]جواب کاملا بی معنی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That's a load of hogwash!
[ترجمه گوگل]این یک بار هوگواش است!
[ترجمه ترگمان]این مزخرفات بی معنی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That stuff is just a bunch of hogwash.
[ترجمه گوگل]آن چیزها فقط یک دسته از هوگواش است
[ترجمه ترگمان]این چیزا فقط یه مشت چرت و پرته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The professional exams for futures dealers are hogwash as far as the directors of some firms are concerned.
[ترجمه گوگل]تا جایی که به مدیران برخی شرکت ها مربوط می شود، امتحانات حرفه ای برای معامله گران آتی بسیار سخت است
[ترجمه ترگمان]آزمون های حرفه ای برای دلالان پیش خرید، تا جایی که مدیران برخی از شرکت ها نگران هستند، hogwash هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That's complete and utter hogwash.
[ترجمه گوگل]این کاملا و کامل است
[ترجمه ترگمان]این کاملا مزخرف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oh, hogwash! I tell you, this cat is mocking us at every turn.
[ترجمه گوگل]اوه، هوگوش! من به شما می گویم، این گربه در هر لحظه ما را مسخره می کند
[ترجمه ترگمان]! اوه، خدای من به تو می گویم که این گربه هر دفعه ما را مسخره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Well Ming Pao. . . People do not care what hogwash the tabloids spew out about Michael Jackson.
[ترجمه گوگل]خب مینگ پائو مردم اهمیتی نمی‌دهند که روزنامه‌ها درباره مایکل جکسون چه چیزهایی را منتشر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]خب، \"مینگ مینگ\"، مردم اهمیت نمیدن که روزنامه های روزنامه های \"مایکل جکسون\" چی گفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hogwash oil is collected and refined from eatery offal, and it always contains animal fat.
[ترجمه گوگل]روغن هاگواش از کله پاچه های خوراکی جمع آوری و تصفیه می شود و همیشه حاوی چربی حیوانی است
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون از روده غذاخوری جمع آوری و تصفیه می شود، و همیشه حاوی چربی حیوانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Base on physical and chemical characteristic of the hogwash oil, the absorption spectrum of the hogwash oil bleached by hydrogen peroxide and activated bleaching earth were studied.
[ترجمه گوگل]بر اساس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی روغن هاگواش، طیف جذب روغن هاگواش سفید شده توسط پراکسید هیدروژن و خاک سفید کننده فعال مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بر پایه ویژگی های فیزیکی و شیمیایی روغن hogwash، طیف جذبی از روغن hogwash که توسط آب اکسیژنه ایجاد شده و earth فعال شده، مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hogwash is oily medium main harm content, the noxiousness of yellow aspergillus element is 100 times of arsenic .
[ترجمه گوگل]هوگواش دارای مضرات اصلی متوسط ​​روغنی است، مضر بودن عنصر آسپرژیلوس زرد 100 برابر آرسنیک است
[ترجمه ترگمان]Hogwash دارای مقدار چربی متوسط متوسط است و noxiousness عنصر aspergillus زرد ۱۰۰ برابر آرسنیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results indicated that peanut oil and hogwash oil could be distinguished by absorption spectra.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که روغن بادام زمینی و روغن گراز را می توان با طیف جذبی متمایز کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که روغن بادام زمینی و روغن hogwash می تواند با طیف های جذب متمایز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That's a bunch of hogwash.
[ترجمه گوگل]این یک دسته از هوگواش است
[ترجمه ترگمان]چه مزخرفاتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All this stuff about poisons in the water supply is a load of hogwash, if you ask me.
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسید، همه این چیزها در مورد سموم در منبع آب یک بار از هوگواش است
[ترجمه ترگمان]اگر از من بخواهی همه این چیزها در مورد سم در آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چیز بی معنی (اسم)
hocus-pocus, hogwash

گنداب اشپزخانه (اسم)
hogwash

چیز بی معنی وبی مزه (اسم)
hogwash

انگلیسی به انگلیسی

• rubbish, nonsense (informal); pigswill, pig's food
if you describe something that someone says as hogwash, you mean that it is nonsense; an informal word.

پیشنهاد کاربران

چرندیات
توضیح درباره اصطلاح hogwash
wash در این اصطلاح به معنای پس ماند غذاها یا فاضلاب است که معمولا به عنوان غذا جلوی خوک ها می اندازند.
منبع: سایت بیاموز
یاوه، یاوه گویی
مزخرف
چرند
چرت و پرت

بپرس