1. The hoggish sex of individual action in market economy and altruistic sex should be harmonious and unified.
[ترجمه گوگل]جنس هولناک کنش فردی در اقتصاد بازار و جنس نوع دوستانه باید هماهنگ و یکپارچه باشد
[ترجمه ترگمان]جنس hoggish فعالیت فردی در اقتصاد بازار و جنس نوع دوستانه باید هماهنگ و یکپارچه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Passed person of a caustic's not hoggish strong interest truly.
[ترجمه گوگل]واقعاً یک فرد سوزاننده که علاقه شدیدی به آن ندارد
[ترجمه ترگمان]گذشته از این نسبت به فرد مورد علاقه اش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. This kind of hoggish behavior brings about member company alliance gets the accrual with a best blame.
[ترجمه گوگل]این نوع رفتار هولناک باعث اتحاد شرکت های عضو می شود و اقلام تعهدی را با بهترین سرزنش دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]این نوع رفتار hoggish باعث می شود که اتحاد شرکت به بهترین وجهی تعهدی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His landlady was a hoggish woman.
5. Actually, hoggish heart is the child of private ownership, issue a kind of formation idea in capitalist system especially.
[ترجمه گوگل]در واقع قلب خوک فرزند مالکیت خصوصی است، به ویژه در نظام سرمایه داری نوعی ایده شکل گیری را صادر می کند
[ترجمه ترگمان]در واقع، قلب hoggish فرزند مالکیت خصوصی است و نوعی ایده تشکیل در نظام سرمایه داری بوجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The person has hoggish idea, this is natural, I am same also.
[ترجمه گوگل]آن شخص ایده هشیاری دارد، این طبیعی است، من نیز همینطور هستم
[ترجمه ترگمان]شخص فکر می کند، این طبیعی است، من هم همینطور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Asset has hoggish feature, and capital has altruistic feature however.
[ترجمه گوگل]دارایی دارای ویژگی هولناک است و سرمایه دارای ویژگی نوع دوستانه است
[ترجمه ترگمان]به هر حال دارایی ویژگی hoggish دارد و سرمایه ویژگی نوع دوستانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't be so hoggish and share with your brother.
[ترجمه گوگل]انقدر غمگین نباش و با برادرت شریک کن
[ترجمه ترگمان]انقدر احمق نباش و با برادرت در میون نذار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The person's nature is hoggish, lose supervisory power to bring about corruption necessarily.
[ترجمه گوگل]ماهیت شخص هولناک است، قدرت نظارت را از دست می دهد تا لزوماً فساد ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]طبیعت فرد hoggish است، قدرت نظارتی را از دست می دهد تا فساد را لزوما به ارمغان بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید