hoffman

جمله های نمونه

1. After extensive research, Albert Hoffman first succeeded in synthesizing the acid in 193
[ترجمه گوگل]پس از تحقیقات گسترده، آلبرت هافمن برای اولین بار در سال 193 موفق به سنتز اسید شد
[ترجمه ترگمان]پس از تحقیقات گسترده، آلبرت هوفمان برای اولین بار موفق به سنتز اسید در ۱۹۳ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dr Hoffman did his postgraduate work at Leicester University.
[ترجمه گوگل]دکتر هافمن کار تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه لستر انجام داد
[ترجمه ترگمان]دکتر هافمن کار کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه لس تر انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. McQueen seems to inspire Hoffman to underplay, too.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مک کوئین به هافمن نیز الهام می دهد که کمتر بازی کند
[ترجمه ترگمان]مک کوئین به نظر می رسد که الهام بخش هافمن برای underplay نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hoffman said the end of the tether draped in the cargo bay was discolored, perhaps charred by burning.
[ترجمه گوگل]هافمن گفت که انتهای بند بسته شده در محفظه بار تغییر رنگ داده است، شاید در اثر سوختن سوخته شده باشد
[ترجمه ترگمان]هوفمان گفت که انتهای بطری که در خلیج بار انداخته بود بی رنگ بود و شاید با سوختن زغال شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Hoffman, 4 previously was senior vice president of Fingerhut Cos.
[ترجمه گوگل]آقای هافمن 4 ساله قبلاً معاون ارشد Fingerhut Cos بود
[ترجمه ترگمان]آقای هافمن پیش از این نایب رئیس ارشد of Cos بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Philip Seymour Hoffman blows them all away with a scene-stealing black comic turn as Dickie's awful preppie buddy.
[ترجمه گوگل]فیلیپ سیمور هافمن همه آنها را با یک چرخش کمیک سیاه صحنه دزدی در نقش رفیق پیشگام وحشتناک دیکی از بین می برد
[ترجمه ترگمان]فیلیپ سیمور هافمن، همه آن ها را با یک صحنه نمایش کمدی سیاه و ترسناک به عنوان رفیق preppie وحشتناک از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hoffman plays a reluctant hero who disappears after rescuing plane crash survivors.
[ترجمه گوگل]هافمن نقش یک قهرمان بی میل را بازی می کند که پس از نجات بازماندگان سقوط هواپیما ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]هافمن با یک قهرمان بی میل بازی می کند که بعد از نجات یافتگان سقوط هواپیما ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Smith said, giving Hoffman that edge.
[ترجمه گوگل]اسمیت گفت و این برتری را به هافمن داد
[ترجمه ترگمان]اسمیت آن لبه را به هوفمان داد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are a sign, Hoffman believes, of the hot pancake of magma that was warping the crust from underneath.
[ترجمه گوگل]هافمن معتقد است که آنها نشانه ای از پنکیک داغ ماگمایی هستند که پوسته را از زیر تاب می داد
[ترجمه ترگمان]هوفمان بر این باور است که آن ها یک نشانه هستند، از نان گرم ماگما که پوسته را از زیر تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Dustin Hoffman as Hook looked more like a Regency fop than a serious kidnapper.
[ترجمه گوگل]داستین هافمن در نقش هوک بیشتر شبیه یک فاپ Regency بود تا یک آدم ربای جدی
[ترجمه ترگمان]داستین هافمن در حالی که هوک بیشتر شبیه یک fop Regency بود تا یک آدم ربای جدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Franz and Hoffman play Donny and Teach, the kind of two-bit operators Sipowicz would want to arrest.
[ترجمه گوگل]فرانتس و هافمن نقش Donny and Teach را بازی می کنند، همان اپراتورهای دو بیتی که Sipowicz می خواهد دستگیر کند
[ترجمه ترگمان]فرانتس و هافمن نمایش Donny را بازی می کنند و به آن ها آموزش می دهند، نوعی از operators که می خواهند دستگیر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mr Hoffman stepped forward to collect his prize.
[ترجمه گوگل]آقای هافمن برای دریافت جایزه اش جلو آمد
[ترجمه ترگمان]آقای هافمن گامی به جلو برداشت تا جایزه خود را جمع آوری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hoffman said the company needed to do a better job getting its marketing messages to customers.
[ترجمه گوگل]هافمن گفت که این شرکت باید کار بهتری برای رساندن پیام های بازاریابی خود به مشتریان انجام دهد
[ترجمه ترگمان]هافمن گفت این شرکت نیاز به انجام کار بهتری برای رساندن پیام های بازاریابی خود به مشتریان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hoffman plays a washed-up news reporter who just happens to find himself in the museum when the action goes down.
[ترجمه گوگل]هافمن نقش یک گزارشگر خبری شسته و رفته را بازی می کند که به طور اتفاقی خود را در موزه می بیند که ماجرا از بین می رود
[ترجمه ترگمان]هافمن یک گزارشگر اخبار پاک را بازی می کند که در هنگام پایین رفتن از موزه، خودش را در موزه پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name

پیشنهاد کاربران

بپرس