• : تعریف: a garden tool with a flat crosswise blade at the end of a long handle, used for loosening the soil and weeding.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: hoes, hoeing, hoed
• : تعریف: to use a hoe on; cultivate or weed.
فعل ناگذر ( intransitive verb )مشتقات: hoer (n.)
• : تعریف: to use a hoe.
جمله های نمونه
1. long (or hard) row to hoe
کار طاقت فرسا،کار خسته کننده ای که باید انجام شود
2. She bought herself a hoe and a sickle.
[ترجمه آرین] او یک کج بیل ویک بیل را خرید
|
[ترجمه گوگل]او برای خودش یک بیل و یک داس خرید [ترجمه ترگمان]یک بیل و یک داس برای خودش خرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I have to feed the chickens and hoe the potatoes.
[ترجمه آندیا] من باید به مرغ ها غذا بدهم و سیب زمینی هارا بیل بزنم
|
[ترجمه گنج جو] جوجه ها رو دون بدم و بوته های سیب زمینی رو هم بیل بزنم.
|
[ترجمه گوگل]باید به جوجه ها غذا بدهم و سیب زمینی ها را بیل بزنم [ترجمه ترگمان]من باید به جوجه ها غذا بدهم و سیب زمینی را مرتب کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They hoe the garden to keep down the weeds.
[ترجمه گنج جو] برا اینکه شر علف های هرزو کم کنن باغچه رو حسابی بیل زدن.
|
[ترجمه گوگل]آنها باغ را بیل می زنند تا علف های هرز را از بین ببرند [ترجمه ترگمان]به باغ غذا می دهند تا علف های هرز را پایین نگه دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]امروز گندم را بیهوش کن و فردا پنبه را [ترجمه ترگمان]امروز گندم و پنبه را Hoe [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An example would be an ad hoe public enquiry into a serious railway accident.
[ترجمه گوگل]یک مثال می تواند یک تحقیق عمومی در مورد یک حادثه جدی راه آهن باشد [ترجمه ترگمان]یک نمونه یک تحقیق عمومی hoe در یک حادثه راه آهن جدی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Onion hoe A small hand version of a swan-necked draw hoe, useful for working between close-set plants and rows.
[ترجمه گوگل]بیل پیاز یک نسخه کوچک دستی از یک بیل کشیدن با گردن قو، مفید برای کار بین گیاهان و ردیف های نزدیک [ترجمه ترگمان]پیاز به بیل زدن یک نسخه کوچک از a رسم می کند که برای کار بین گیاهان و ردیف های نزدیک مفید است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You run in the compound, your grub hoe held at port arms.
[ترجمه گوگل]شما در محوطه می دوید، بیل زدن شما در بازوهای بندر نگه داشته شده است [ترجمه ترگمان]تو در مقر اصلی فرار می کنی، بیل و بیل تو در بندر لنگر انداخته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He'd poked at the soil with a hoe to give it a fresh look.
[ترجمه گوگل]او با بیل زدن به خاک کوبیده بود تا ظاهری تازه به آن بدهد [ترجمه ترگمان]بیل - ای با یک بیل به زمین ضربه زده بود تا به آن نگاه تازه کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Hoe the ground in spring.
[ترجمه گوگل]زمین را در بهار بیل زدن کنید [ترجمه ترگمان]در بهار خواب روی زمین افتاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They have a hard row to hoe.
[ترجمه گوگل]آنها یک ردیف سخت به بیل زدن دارند [ترجمه ترگمان]بیل - ای راه سختی رو برای بیل زدن دارن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All of a sudden this woman downs her hoe and runs up to me demanding money.
[ترجمه گوگل]ناگهان این زن بیلش را پایین میآورد و به سمت من میآید و پول میخواهد [ترجمه ترگمان]ناگهان این زن کج بیل را پایین آورد و به طرف من آمد و تقاضای پول کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We found him in a field with a hoe.
[ترجمه گوگل]او را در مزرعه ای با بیل پیدا کردیم [ترجمه ترگمان]ما اونو تو یه مزرعه با بیل پیدا کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He kept picturing an old man with a hoe, how the poor guy went skidding through the powdery red dust.
[ترجمه گوگل]او مدام پیرمردی را با بیل زدن به تصویر میکشید که چگونه آن مرد بیچاره از میان گرد و غبار قرمز پودری میلغزید [ترجمه ترگمان]پیرمرد را مجسم می کرد که بیل لش بیل ای دارد و از میان گرد و خاک و گرد و خاک و گرد و خاک و گرد و خاک سر و کله اش پیدا می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کج بیل (اسم)
scuttle, scoop, shovel, hoe, spud
کج بیل زدن (فعل)
hoe
تخصصی
[عمران و معماری] کج بیل [زمین شناسی] کج بیل [خاک شناسی] وجین
انگلیسی به انگلیسی
• flat-bladed garden tool weed with a hoe; break up the earth with a hoe a hoe is a long-handled gardening tool which is used to remove small weeds. if you hoe an area of land, you use a hoe to remove the weeds there.
پیشنهاد کاربران
کج بیل ، بیلی که زاویه بین تیغه و دسته ۹۰ درجه است و حالت تیشه مانند دارد و برای کندن علف های هرز استفاده می شود. در گویش محلی استان گلستان به آن بالو می گویند.
به این نوع بیل میگن hoe
وجین کار
وجین
hoe ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات ) واژه مصوب: خاکهمزن تعریف: وسیلهای مجهز به تیغه یا دیسک که بر روی شاسی سوار میشود و عملیات خاکورزی ثانویه و کندن علف های هرز کشت ردیفی را انجام میدهد
✔️فاحشه ( slang ) hoe noun [INSULT] offensive slang another spelling of ho 💥💥💥 ho offensive slang ( also hoe ) plural hoes an insulting word for a woman, especially one who is considered to have a lot of sexual partners ... [مشاهده متن کامل]
CambridgeDictionary. com@ 💥💥💥 Baby you my everything You all I ever wanted We could do it real big Bigger than you ever done it You be up on everything Other ⭕hoes⭕ ain't never on it I want this forever I swear I could spend whatever on it Best I ever had Song by Drake
کَج بیل، در گویش مردم شهسوار به آن فِکا یا بَلو می گویند
شی کش
هو مخفف هور ( Whore ) عه ینی فاحشه ، جنده ، هرزه
فاحشه Eg:Celine dion is a mega icon and madonna is a mega hore.