hodgkin's disease

/ˈhɑːdʒˌkɪnzˌdɪˈziːz//ˈhɑːdʒˌkɪnzdɪˈziːz/

(پزشکی) بیماری هاجکین (بزرگ شدن فزاینده ی غدد لنفاوی و آماس طحال)

جمله های نمونه

1. This is Hodgkin's disease, nodular sclerosis type.
[ترجمه گوگل]این بیماری هوچکین از نوع اسکلروز ندولار است
[ترجمه ترگمان]این بیماری s، بیماری sclerosis nodular است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This lymph node is involved with Hodgkin's disease.
[ترجمه گوگل]این غده لنفاوی با بیماری هوچکین درگیر است
[ترجمه ترگمان]این گره lymph با بیماری Hodgkin دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After a Hodgkin's disease scare, Allen quit the company.
[ترجمه گوگل]پس از ترس از بیماری هوچکین، آلن شرکت را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از یک بیماری Hodgkin، آلن این شرکت را ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Staging of Hodgkin's disease is important to try and determine therapy and the prognosis.
[ترجمه گوگل]مرحله بندی بیماری هوچکین برای تعیین درمان و پیش آگهی مهم است
[ترجمه ترگمان]تشخیص بیماری Hodgkin برای درمان و تعیین درمان و درمان مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At medium power, nodular sclerosing Hodgkin's disease has prominent bands of fibrosis.
[ترجمه گوگل]در قدرت متوسط، بیماری هوچکین اسکلروزان گره دارای نوارهای برجسته فیبروز است
[ترجمه ترگمان]در توان متوسط، بیماری nodular sclerosing دارای باندهای برجسته of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hodgkin's disease ( or lymphoreticuloma ) : Most common malignant lymphoma.
[ترجمه گوگل]بیماری هوچکین (یا لنفورتیکولوم): شایع ترین لنفوم بدخیم
[ترجمه ترگمان]بیماری Hodgkin (یا lymphoreticuloma): اکثر lymphoma بدخیم رایج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Withdrew from full - time involvement with the company in 1983 when he was diagnosed with Hodgkin's disease.
[ترجمه گوگل]در سال 1983 با تشخیص بیماری هوچکین از همکاری تمام وقت با شرکت کناره گیری کرد
[ترجمه ترگمان]Withdrew از مشارکت تمام وقت با شرکت در سال ۱۹۸۳ که مبتلا به بیماری Hodgkin تشخیص داده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• malignant progressive disease which affects the lymph nodes as well as the spleen and the liver (medicine)

پیشنهاد کاربران

بپرس