hobo

/ˈhoboʊ//ˈhəʊbəʊ/

معنی: دوره گردی، کمارگر دوره گرد
معانی دیگر: (امریکا)، کارگر روزمزد کشاورزی، کارگر سیار، ولگرد، قلندر، هشنگ، الدنگ، آس و پاس، بی سروپا، دوره گردی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: hoboes, hobos
(1) تعریف: a poor and homeless wanderer who often begs, scavenges, or steals for a living; tramp.
مشابه: bum, tramp, vagrant

- A couple of hobos found shelter for themselves under the bridge.
[ترجمه گوگل] چند نفر از هوبوها زیر پل برای خود پناه گرفتند
[ترجمه ترگمان] چند تا ولگرد زیر پل پناه گرفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an unskilled migrant worker.
مشابه: migrant

جمله های نمونه

1. They saw the dead hobo again.
[ترجمه گوگل]آنها دوباره مرده را دیدند
[ترجمه ترگمان]دوباره hobo مرده را دیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If anything happens to this hobo, only the buzzards will care.
[ترجمه گوگل]اگر برای این هوبو اتفاقی بیفتد، فقط بوقلمون ها اهمیت می دهند
[ترجمه ترگمان]اگه اتفاقی برای این دوره گرد بیفته فقط the اهمیت میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hobo had only one shoe, the other foot wrapped in newspaper and tied with String.
[ترجمه گوگل]هوبو فقط یک کفش داشت، پای دیگرش را در روزنامه پیچیده و با نخ بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]کارگر ساده فقط یک کفش داشت، پای دیگرش در روزنامه پیچیده شده بود و با رشته بسته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I slept in doorways, in hobo jungles, in flophouses, in open pastures.
[ترجمه گوگل]من در درها، در جنگل های دوره گرد، در خانه های شناور، در مراتع باز می خوابیدم
[ترجمه ترگمان]من در doorways بودم، در جنگل های انبوه، در flophouses، در مراتع آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hobo was a young man, which shocked the brothers.
[ترجمه گوگل]هوبو مرد جوانی بود که برادران را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]مرد دوره گرد مرد جوانی بود که the را تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Jack took it off the hobo after he and Eddie went down to help him and found he was dead.
[ترجمه گوگل]جک بعد از اینکه او و ادی برای کمک به او پایین رفتند و متوجه شدند که او مرده است، آن را از سرگردان برداشت
[ترجمه ترگمان]جک بعد از اینکه او و ادی رفتند تا به او کمک کنند، آن را بیرون آورد و دید که او مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He stayed at hobo camps, including those in Albany and Richmond, and lived hopping freight trains throughout the Western states.
[ترجمه گوگل]او در کمپ های دوره گردی، از جمله اردوگاه های آلبانی و ریچموند، اقامت داشت و با قطارهای باری در سراسر ایالت های غربی زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]او در کمپ های کارگری، از جمله کسانی که در آلبانی و ریچموند زندگی می کردند، ماند و در کشورهای غربی به قطارهای باری پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hobo could not flow, could not plop.
[ترجمه گوگل]هوبو نمی توانست جریان داشته باشد، نمی توانست بپرد
[ترجمه ترگمان]The نمی توانست جاری شود، نمی توانست صدای تالاپ و تولوپ بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At this moment, it was Hobo and me a blank, uncharted road in front of us.
[ترجمه گوگل]در این لحظه، من و هوبو یک جاده خالی و ناشناخته روبرویمان بودیم
[ترجمه ترگمان]در این لحظه، این مرد ولگرد بود و من یک جاده خالی و ناشناخته جلوی رویمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Inevitably, I was designated to become a hobo in later life.
[ترجمه گوگل]به ناچار، در زندگی بعدی من به یک دوره گرد تبدیل شدم
[ترجمه ترگمان]به ناچار، من قرار بود تو زندگی بعدا یه کارگر ساده بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After caressing and talking to Jacky, the old hobo uttered a brief command.
[ترجمه گوگل]پس از نوازش و صحبت با جکی، هوبو پیر فرمان کوتاهی به زبان آورد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد پس از نوازش و گفتگو با جکی پیر فرمان کوتاهی بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The person cannot become the hobo of corporeal slave, spirit.
[ترجمه گوگل]شخص نمی تواند به هجوم برده جسمانی، روح تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]فرد نمی تواند به کارگر ساده ای از برده و روح تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Listen, Hobo, you're very lucky, you know.
[ترجمه گوگل]گوش کن، هوبو، تو خیلی خوش شانسی، می دانی
[ترجمه ترگمان]گوش کن، ولگرد، تو خیلی خوش شانسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوره گردی (اسم)
cadge, hobo, colportage

کمارگر دوره گرد (اسم)
hobo

انگلیسی به انگلیسی

• tramp, unemployed worker, beggar
a hobo is someone who has no home or work and often travels from town to town; used in american english.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
The hobo hopped on a train and traveled to the next town.
In a conversation about homelessness, someone might say, “Many hobos face challenges finding stable housing. ”
A person discussing social issues might argue, “We need to address the root causes of hoboism to combat homelessness. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A hobo is a migrant worker in the United States. Hoboes, tramps, and bums are generally regarded as related, but distinct: a hobo travels and is willing to work; a tramp travels, but avoids work if possible; a bum neither travels nor works
بیکاره. ولگرد. آسمان جل
مثال:
A couple of hobos found shelter for themselves under the bridge.
یک چند تا ولگرد و آسمان جل برای خودشان زیر پل یک سرپناه پیدا کردند.
این کلمه آمریکن، معادل بریتیشش میشه tramp
معادل homeless : بی خانمان
خانه به دوش
بی خانمان
دوره گرد
ولگرد
ولگرد
دوره گرد
بی خانمان

بپرس