hobnailed

جمله های نمونه

1. Not unless the climber had been wearing hobnailed boots.
[ترجمه گوگل]نه مگر اینکه کوهنورد چکمه های میخ پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]مگه اینکه the کفش پاشنه بلند داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The larder's all bare except for some hobnailed cheese and suicide biscuits.
[ترجمه گوگل]اتاقک همه برهنه است به جز مقداری پنیر و بیسکویت های انتحاری
[ترجمه ترگمان]خوراک گوشت خوک بود به غیر از پنیر میخ وند و بیسکوئیت خودکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Firm it with a duck-like waddling movement of your hobnailed boots.
[ترجمه گوگل]آن را با یک حرکت چرمی مانند اردک چکمه های میخ شده خود محکم کنید
[ترجمه ترگمان]با یه حرکت اردک … مثل یه حرکت مارپیچی از کفش های میخ شده تو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why is it that New Delhi is so sensitive about stepping on Beijing's toes, when China has no compunction about stomping on Indian toes, and with hobnailed boots at that?
[ترجمه گوگل]چرا دهلی نو در مورد پا گذاشتن روی انگشتان پکن تا این حد حساس است، در حالی که چین هیچ ابایی در مورد کوبیدن انگشتان هندی و در عین حال با چکمه های مارپیچ ندارد؟
[ترجمه ترگمان]چرا دهلی نو تا این اندازه نسبت به قدم گذاشتن بر روی انگشتان چین حساس است، در حالی که چین هیچ احساس پشیمانی در مورد ضربه زدن بر روی انگشتان هند و چکمه های hobnailed در آن ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So dig my 2002 wardrobe: black turtlenecks, black bell-bottoms, Skechers2 hobnailed boots, tiny, mean spectacles and a shaved head.
[ترجمه گوگل]پس کمد لباس سال 2002 من را حفاری کنید: یقه یقه اسکی مشکی، دمپایی زنگ مشکی، چکمه های میخ دار Skechers2، عینک های کوچک و متوسط ​​و سر تراشیده شده
[ترجمه ترگمان]لباس های سال ۲۰۰۲ را حفر کنید: turtlenecks سیاه، bell سیاه، کفش های پاشنه بلند، کفش های پاشنه بلند، عینک میانگین، عینک متوسط و سر تراشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• studded with hobnails (about the sole of a boot)

پیشنهاد کاربران

بپرس