hobgoblin

/ˈhɒbˌɡɒblən//ˌhɒbˈɡɒblɪn/

معنی: دزد، لو لو، غول، شبگرد، جنی
معانی دیگر: (در فرهنگ عامیانه ی انگلیسی زبانان: موجوداتی مثل جن و پری در میان مردم خاورمیانه) الف، گابلین، هاب گابلین، زشت وموذی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an ugly, mischievous, or troublesome elf, sprite, or goblin.
مشابه: goblin

(2) تعریف: something one fears, esp. superstitiously or obsessively; bogy.
مشابه: fright

جمله های نمونه

1. A foolish consistency is the hobgoblin of little minds.
[ترجمه گوگل]یک قوام احمقانه، مزاحم ذهن های کوچک است
[ترجمه ترگمان] یه رمز احمقانه، hobgoblin های ذهن های کوچیکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ill-treated hobgoblins can cause strife and discord, though, souring milk, tangling clothes and muddying floors for spite.
[ترجمه گوگل]با هاب‌گوبلین‌های بدرفتار می‌توانند باعث نزاع و اختلاف شوند، با این حال، شیر را ترش می‌کنند، لباس‌ها را به هم می‌پیچند و به‌خاطر کینه‌توزی، زمین‌ها را گل‌آلود می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، hobgoblins با داروی Ill می تواند باعث ایجاد اختلاف و ناسازگاری شود، با این حال، شیر ترش، لباس های tangling و طبقات muddying را به رغم آن ترش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And what of hobgoblins, gnomes and the little people of Ireland?
[ترجمه گوگل]و هوبگوبلین ها، آدمک ها و آدم های کوچک ایرلند چطور؟
[ترجمه ترگمان]و چه of، جن خاکی و مردم کوچک ایرلند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ancient hobgoblin dynasty lives on as a series of ruins across Khorvaire, and knell beetles inhabit several of these sites .
[ترجمه گوگل]سلسله باستانی هوبگوبلین به صورت مجموعه‌ای از ویرانه‌ها در سراسر خورویر زندگی می‌کنند و سوسک‌های زانویی در چندین مورد از این مکان‌ها زندگی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]سلسله باستان hobgoblin به عنوان مجموعه ای از خرابه های بر فراز Khorvaire زندگی می کند و beetles ناقوس در چندین منطقه زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hobgoblin Leader(HL): Sir, your odd talking skull is speaking of the Perilous Path of Crushing Doom.
[ترجمه گوگل]رهبر Hobgoblin (HL): آقا، جمجمه حرف زدن عجیب شما از مسیر خطرناک عذاب کوبنده صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]رهبر Hobgoblin (HL): سر، جمجمه عجیب و غریب شما در حال صحبت از مسیر Perilous هلاکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. HC:And lo, let the hobgoblin Ritual of Manhood commence!
[ترجمه گوگل]HC: و ببینید، اجازه دهید مراسم مردسالاری آغاز شود!
[ترجمه ترگمان]و لو، اجازه بدید که مراسم hobgoblin از بین بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That could be why Hobgoblin is still using his outfit.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که هابگوبلین هنوز از لباس خود استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] واسه همینه که \"hobgoblin\" هنوز داره از لباسش استفاده میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dialogs have always been a hobgoblin in the Windows platform. Developers are constantly faced with an unacceptable choice.
[ترجمه گوگل]دیالوگ‌ها همیشه در پلتفرم ویندوز نقش مهمی داشتند توسعه دهندگان دائماً با یک انتخاب غیرقابل قبول روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]Dialogs همیشه در سکوی ویندوز یک hobgoblin بوده اند سازندگان به طور مداوم با یک انتخاب غیرقابل قبول روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hobgoblin becomes the child, and the child becomes a hobgoblin.
[ترجمه گوگل]هوبگوبلین به کودک تبدیل می شود و کودک تبهکار می شود
[ترجمه ترگمان]کودک به کودک تبدیل می شود و کودک تبدیل به a می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hobgoblin soldier(HS): I have a really good feeling about this.
[ترجمه گوگل]سرباز Hobgoblin (HS): من احساس بسیار خوبی در مورد این دارم
[ترجمه ترگمان]سرباز Hobgoblin (HS): من در این مورد احساس خوبی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A foolish considtency is the hobgoblin of little minds, adored by little statesman and philosophers and divines.
[ترجمه گوگل]یک همدلی احمقانه، اجنه ذهن های کوچک است که دولتمردان کوچک و فیلسوفان و خدایان آن را می پرستند
[ترجمه ترگمان]یک considtency احمق، hobgoblin مغزهای کوچک است که به وسیله دولتمرد کوچک و فلاسفه و عالمان الاهی مورد پرستش قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A foolish consistency is the hobgoblin of little minds, adored by little statesmen and philosophers and divines.
[ترجمه گوگل]قوام احمقانه، اجنه ذهن های کوچک است که دولتمردان کوچک و فیلسوفان و خدایان آن را می پرستند
[ترجمه ترگمان]یک سازگاری احمقانه، hobgoblin مغزهای کوچک است که سیاستمداران و فلاسفه کوچک و عالمان الاهی آن را مورد ستایش قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cameron's favorite: Hobgoblin, crafted by Wychwood Brewery in Oxfordshire.
[ترجمه گوگل]مورد علاقه کامرون: Hobgoblin، ساخته شده توسط Wychwood Brewery در آکسفوردشایر
[ترجمه ترگمان]مورد علاقه کامرون: Hobgoblin، که توسط Wychwood Brewery در Oxfordshire ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. MitS:Inorder to be a hobgoblin leader, you need to be an offical member of the hobgoblin tribe.
[ترجمه گوگل]MitS: برای اینکه یک رهبر هوبگوبلین باشید، باید عضو رسمی قبیله هوبگوبلین باشید
[ترجمه ترگمان]MitS: به عنوان یک رهبر hobgoblin باید عضو offical قبیله hobgoblin باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A foolish consistency may be the hobgoblin of little minds, but a wise consistency is often essential to enlarging the mind.
[ترجمه گوگل]یک قوام احمقانه ممکن است دلتنگی ذهن های کوچک باشد، اما ثبات عاقلانه اغلب برای بزرگ کردن ذهن ضروری است
[ترجمه ترگمان]یک سازگاری احمقانه می تواند ذهن کوچک باشد، اما سازگاری عاقلانه اغلب برای گسترش ذهن ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دزد (اسم)
thief, good fellow, apache, robber, shoplifter, stealer, burglar, picaroon, pilferer, lurcher, hobgoblin, defalcator, peculator, purloiner, raptor, larcener, larcenist, picklock, piker

لو لو (اسم)
fright, bogy, bogeyman, caddy, boggle, bugbear, scarecrow, bogle, bugaboo, hobgoblin, golliwog, gollywog, golliwogg

غول (اسم)
hole, ear, cave, cavern, corral, bogy, giant, ogre, colossus, ghoul, gargantua, bugaboo, hobgoblin

شبگرد (اسم)
cracksman, hobgoblin

جنی (اسم)
demon, goblin, jinn, imp, hobgoblin, daemon, jinni

انگلیسی به انگلیسی

• goblin, elf, sprite

پیشنهاد کاربران

بپرس