hobbyhorse

/ˈhɒbɪhɔːrs//ˈhɒbɪhɔːs/
معنی: لوده، اسب چوبی، کار تفریحی
معانی دیگر: (طرح یا فکر یا کاری که شخص را کاملا مجذوب کرده است) فکر و ذکر همیشگی، خواهکار همیشگی، کار مورد علاقه ی شدید، پیله، (چوب دسته جارو مانندی که سر آن مثل سر اسب است و بچه ها بین پاهای خود قرار داده و تظاهر به اسب سواری می کنند) اسب چوبی بچگانه، (تخته سه لا که به شکل اسب بریده اند و به کمر رقصگران روستایی می بندند و به نظر می آید که سوار اسب اند) اسب چوبی، رجوع شود به: rocking horse، سرگرمی، مسخره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• (1) تعریف: a child's toy with an imitation horse's head at the end of a long stick, which the child pretends to ride.
• (2) تعریف: a fixed idea or favorite topic; obsession.
• (3) تعریف: a toy horse set upon rockers; rocking horse.

مترادف ها

لوده (اسم)
fool, zany, buffoon, harlequin, clown, farceur, footler, tomfool, hobbyhorse, punchinello
اسب چوبی (اسم)
hobbyhorse
کار تفریحی (اسم)
hobbyhorse

انگلیسی به انگلیسی

• wooden rocking horse; pet idea or project
you describe a subject or idea as your hobby-horse if you have strong feelings on it and like talking about it whenever you have the opportunity.
a hobby-horse is a toy that looks like a horse's head on a stick and which a child can pretend to ride like a horse.

پیشنهاد کاربران

در مقالات علمی، واژه "hobbyhorse" معمولاً به معنای یک موضوع یا نگرانی خاص است که نویسنده یا پژوهشگر به طور مکرر به آن می پردازد یا بر آن را تاکید می کند. این اصطلاح می تواند به نقطه نظرات یا ایده هایی
... [مشاهده متن کامل]
اشاره کند که فرد به طور خاص به آن ها علاقه مند است و ممکن است گاهی باعث شود که موضوعات دیگر کمتر مورد توجه قرار گیرند. به طور کلی، "hobbyhorse" به یک مسئله یا علاقه خاص اشاره دارد که در بحث ها یا نوشتارهای علمی تکرار می شود.

This term is used to describe a hobby or interest that someone is extremely passionate about. It can also refer to a toy horse on a stick that children play with.
سرگرمی یا خواسته ای که شخصی به شدت به آن علاقه دارد.
... [مشاهده متن کامل]

همچنین می تواند به اسب کوچک چوبی که کودکان با آن بازی می کنند اشاره کند.
***************************************************************************************************
مثال؛
“Her love for photography has become her hobbyhorse. ”
A person might say, “My hobbyhorse is collecting comic books. ”
Another might ask, “What’s your hobbyhorse?”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-hobby/
Noun - countable :
اسب کوچک چوبی ( اسباب بازی کودکانه که از یک دسته و سر یک اسب که به یک طرف آن دسته متصل شده، تشکیل شده است. کودکان دسته این اسباب بازی را به دست گرفته و آن را میان پاهای خود قرار داده و وانمود می کنند که در حال اسب سواری هستند. )
... [مشاهده متن کامل]

نمونه :
Designed to mimic a real horse, the hobbyhorse was used for religious activities and civic occasions

hobbyhorse
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/hobbyhorse• https://www.ldoceonline.com/dictionary/hobbyhorse
فکر و ذکر همیشگی

بپرس