hob

/ˈhɑːb//hɒb/

معنی: حقه، شوخی فریب امیز، سنبه قالب، گل میخ زدن، باسنبه یا میله بریدن، با دندانه ماشین و غیره بریدن
معانی دیگر: تاقچه ی درون شومینه یا بخاری دیواری (که کتری یا دیگ را برای گرم ماندن در آن می گذارند)، (مکانیک) ابزاری برای دندانه دار کردن چرخ دنده و غیره، رجوع شود به: hobnail، دهاتی، روستایی ساده لوح، (انگلیس - محلی) جن، پری، می  سرپهن زدن، گل می  زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a shelf or protrusion on the interior of a fireplace, used for warming food.

(2) تعریف: a machine tool used for cutting the teeth of gear wheels, sprockets, and the like.
اسم ( noun )
عبارات: play hob with, raise hob with
• : تعریف: a mischievous elf; hobgoblin.

جمله های نمونه

1. hob cutter
(مکانیک) فرز مارپیچی

2. play (or raise) hob with
اذیت کردن،گرفتاری درست کردن،بهم زدن

3. It is at this stage of the hob that the one-man band plays the best music.
[ترجمه گوگل]در این مرحله از هاب است که گروه تک نفره بهترین موسیقی را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]در این مرحله از این رویداد است که گروه یک نفره بهترین موسیقی را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He thought of Hob dying in his hovel, his wife frightened of the future.
[ترجمه گوگل]او به مرگ هاب در حفره خود فکر کرد، همسرش از آینده ترسیده بود
[ترجمه ترگمان]به غیر از Hob که در hovel در حال مرگ بود، همسرش از آینده می ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a copper kettle boiling on one hob and a china teapot on the other and the stove shone clean.
[ترجمه گوگل]روی یک اجاق گاز کتری مسی می جوشید و روی دیگر یک قوری چینی و اجاق گاز تمیز می درخشید
[ترجمه ترگمان]یک ک تری مسی روی یک بخاری و یک قوری چینی روی میز بود و بخاری هم روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its easy-to-clean hob fits flush with your work surface and incorporates four evenly rated burners sealed into two deep spillage wells.
[ترجمه گوگل]صفحه اجاق گاز آن که به راحتی تمیز می شود، همسطح با سطح کار شما قرار می گیرد و دارای چهار مشعل با درجه یکنواخت است که در دو چاه نشت عمیق آب بندی شده اند
[ترجمه ترگمان]شعله های آتش روشن با سطح کار شما با سطح کار شما همخوانی دارد و چهار آتش به طور مساوی در دو چاه عمیق نشت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Follow the tracks of designer Pam Hob to a Wild West look or close-fit 60s-inspired clothes that shine with pure shape.
[ترجمه گوگل]مسیرهای طراح Pam Hob را دنبال کنید تا ظاهری از غرب وحشی داشته باشید یا لباس‌های نزدیک الهام گرفته از دهه 60 که با فرمی خالص می‌درخشند
[ترجمه ترگمان]برای پی گیری مسیر طراح، پام هاب به یک نگاه غرب وحشی و یا لباس های نزدیک ۶۰ s که با شکل خالص می درخشند، پی گیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most notable is the GHOST named Hob who haunted several of the rivers in Yorkshire.
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین شبح به نام هاب است که چندین رودخانه در یورکشایر را تسخیر کرده است
[ترجمه ترگمان]مشهورترین آن ها the نام هاب است که چندین رودخانه در یورک شایر را اشغال کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Heat a large, heavy frying-pan on the hob.
[ترجمه گوگل]یک ماهیتابه بزرگ و سنگین را روی اجاق گاز گرم کنید
[ترجمه ترگمان]گرما، یک ماهی تابه بزرگ و سنگین روی اجاق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By installing two photoelectric encoders on the hob axis and workpiece axis, the zero position signals of photoelectric encoders coincident with each mechanical zero of two axis is reasonably set.
[ترجمه گوگل]با نصب دو انکودر فوتوالکتریک روی محور هاب و محور قطعه کار، سیگنال های موقعیت صفر انکودرهای فوتوالکتریک منطبق با هر صفر مکانیکی دو محور به طور منطقی تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]با نصب دو encoders photoelectric بر روی محور عرضی و محور قطعه کار، سیگنال های موقعیت صفر همزمان با هر صفر مکانیکی دو محور به طور منطقی تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hob will keep interrupting the lessons to tell his funny stories.
[ترجمه گوگل]هاب مدام درس ها را قطع می کند تا داستان های خنده دار خود را تعریف کند
[ترجمه ترگمان]هاب رشته دروس را قطع می کند تا داستان های خنده دار او را بازگو کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hob and nob, Doctor, which do you choose, white or red?
[ترجمه گوگل]هاب و نوب آقای دکتر کدام را انتخاب می کنید سفید یا قرمز؟
[ترجمه ترگمان]هاب و nob، دکتر، کدام را انتخاب می کنید سفید یا قرمز؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The processing of gear hob used the meshing straight teeth and helical cylindrical gears of cutting tools.
[ترجمه گوگل]برای پردازش صفحه دنده از دندانه های مستقیم مشبک و چرخ دنده های استوانه ای مارپیچ ابزارهای برش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]پردازش لوازم جانبی، از the دندان های صاف و دنده های استوانه ای helical ابزار برش استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A rapid traverse device of hob slide and an automatic stop mechanism are provided on the machines allowing several machines to be handled by one operator.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه تراورس سریع اسلاید اجاق گاز و یک مکانیسم توقف خودکار بر روی ماشین‌ها ارائه شده است که به چندین ماشین اجازه می‌دهد توسط یک اپراتور جابجا شوند
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه پیشروی سریع از لغزش شعله، و یک مکانیزم توقف اتوماتیک بر روی دستگاه هایی فراهم می شود که به چندین ماشین اجازه داده می شود که توسط یک اپراتور جابجا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حقه (اسم)
intake, shift, trick, foul play, bob, hob, flam, knack, hocus, pompon, monkeyshine

شوخی فریب امیز (اسم)
hoax, hob, humbug

سنبه قالب (اسم)
hob

گل میخ زدن (فعل)
hob

باسن به یامیله بریدن (فعل)
hob

با دندانه ماشین و غیره بریدن (فعل)
hob

تخصصی

[صنعت] تیغ فلز غلطکی

انگلیسی به انگلیسی

• metal shelf near a fireplace (for warming food); british term for a stovetop
a hob is a surface on top of a cooker which can be heated and which usually contains gas rings or electric rings for putting saucepans on.

پیشنهاد کاربران

اجاق گاز
Hob
صفحه اجاق گاز
قسمت وسط اجاق گاز
( فر )
Oven
قسمت زیر فر
Cooker
cooker, stove : اجاق
oven : فر
cooktop, stovetop, hob : صفحه ی اجاق ( که بهتر است همان اجاق ترجمه کنیم )
هر اجاقی دارای دو قسمت است ؛قسمت بالایی که به آن صفحه ی اجاق میگویند ( hob )
و قسمت پایینی که به صورت یک محفظه است و فر نام دارد ( oven ) که البته در اجاق های رده پایین تر این محفظه فقط نقش ذخیره مواد و سایر اشیا را دارد و کاربرد فر را ندارد .
...
[مشاهده متن کامل]

اجاق هایی که محفظه پایین را ندارند ، اجاق صفحه ای میگویند و اجاق هایی که قسمت بالایی یعنی مشعل ها یا همان شعله ها را ندارندفقط فر میگویند.
گفتنی است که در بعضی از جملات ، این کلمات معنی تنور یا کوره را می دهند .

اجاق,
stove
hob is a British term of stove top or cooktop
چدن، میله گاز

بپرس